نیکی پاکبین
اولین روز سال جدید در هر گوشه از جهان، به هر تاریخی که باشد (شمسی، میلادی، قمری، چینی و ...)، زمانی سنتی برای جشن و شادمانی و یک شروع جدید است. این آغاز در هر مردمی برای خود آیین و رسومی دارد.
در بسیاری از کشورهای جهان رسم بسیار خوبی وجود دارد که قبل از تحویل سال نو هرکسی از مادر بزرگ و پدر بزرگها گرفته تا کوچکترها همگی اهداف سال جدیدشان را از پیش مشخص کرده و بر روی کاغذ میآورند و در هنگام سال نو مرور میکنند و برای یکدیگر میگویند تا خوب به خاطر بسپارند.
اینکه در سالی که در پیش دارند، چه باید بکنند و چه تغییراتی را در خود باید ایجاد کنند تا زندگی بهتر و شادتری داشته باشند.
در این بین بچهها از دیگران درس زندگی یاد میگیرند. کودکان در سنین 7 تا 12 سال، بهترین زمان یادگیری تعیین اهداف در سال جدید را دارند.
زیرا از نظر عقلانی به مرحلهای رسیدهاند که بتوانند اهداف زندگی را تشخیص دهند، اما نیازمند راهنمایی والدین خود در این مسیر هستند. هدفیابی با فرزندان میتواند بسیار جذاب باشد.
الگوی آنها باشید
شما به عنوان پدر و مادر الگوی بسیار خوبی برای بچهها هستید. اینکه به تعیین اهداف و عمل به آنها پایبند باشید، خیلی در نظر بچهها مهم است. اهداف خودتان را که نوشتهاید، جلوی دید قرار دهید.
در نظر داشته باشید تغییر ابتدا از خود شما شروع میشود. اگر میخواهید فرزند شما وقتشناس باشد، ابتدا باید این گزینه را در خود تقویت نمایید. به عنوان مثال وقتی میخواهید به مهمانی یا بیرون از خانه بروید، شما اول از همه سر ساعت تعیین شده جلوی درب منزل آماده باشید.
مثبتگرا باشید
سعی کنید نقاط قوت بچهها را متذکر شوید. برگردید به پیشینه کارهای مثبت آنها و اینکه سال گذشته در دستیابی به چه اهدافی موفق بودهاند. آنها را برایشان بازگو کنید تا اعتماد به نفسشان تقویت شود.
از طرفی به آنها بگویید در مورد خود کمی فکر کنند و اینکه چه کارهایی بوده که سال گذشته نمیتوانستند انجام دهند و امسال که بزرگتر شدهاند میتوانند از عهده انجام آن برآیند و همین مساله را به یادگیری و عملکردهای دیگر آنها در امور دیگر تعمیم دهید.
بگذارید خودشان تصمیم بگیرند چه تواناییهای دیگری را در خودشان میخواهند در سال جدید ارتقا دهند.
چه کارهایی باعث میشود زندگی شادتر و بهتری داشته باشند. فقط به خاطر داشته باشید چیزی را به آنها دیکته نکنید.
اولین قدم در این راه گوش کردن به آنها است
اکثر بچهها نیاز به راهنمایی و گوش دادن والدین در مواردی از قبیل اهداف شخصی، دوستیها، مدرسه و کمک به دیگران دارند.
حتی ممکن است اهداف عجیبی در سر داشته باشند، مثل جمع کردن تعداد زیادتری از عروسکها یا ماشینها.
به آنها نخندید. سعی کنید آنچه برایشان اهمیت دارد را بیابید. بر این تصور نباشید که آنها باید تعداد زیادی هدف در سر داشته باشند، چرا که باعث میشود اصلا به دنبال دستیابی به آنها نباشند.
بهتر است اهدافشان را در چند مورد خلاصه کنند و بر روی آنها تمرکز نمایند. اهداف باید مشخص و قابل مدیریت باشند.
به عنوان مثال تعیین هدفی به شکل «من میخواهم رفتارم در سال جدید بهتر باشد» کلی گویی است و به وضوح نشان نمیدهد منظور بهتر شدن چه مشخصهای است.
گامهای آهسته و لاکپشتی برایشان تعریف کنید
کارشناسان معتقدند والدین باید به بچهها کمک کنند تا اهداف بزرگشان را با گامهای کوچکتری ارزیابی و قابل دستیابی کنند تا حصول آن اهداف برایشان راحتتر و آسانتر باشد.
آهسته پیش رفتن به سوی اهداف کلید اصلی حرکت صحیح در راه رسیدن به هدف میباشد، چرا که اگر در ابتدای مسیر سریع پیش روند، در اواسط راه خسته، بیرمق و کسل خواهند شد و از ادامه مسیر باز میمانند.
یکی از مهمترین مهارتهایی که پدر و مادرها میتوانند به فرزندان خود آموزش دهند، تبدیل هدف به یک عادت در زندگی است.
در واقع اگر موفق به این کار شوند کلید خوشبختی در زندگی را به دست آنها دادهاند. عادت کردن یک هدف در زندگی 6 هفته زمان نیاز دارد.
به عنوان مثال اگر هدف سال جدید فرزند شما تمیزتر نگه داشتن اتاقش میباشد، بهتر است به او آموزش دهید که 6 پله آسان در این مسیر را برای 6 هفته مشخص کند و هر پله را در یک هفته تمرین نماید.
مثلا هفته اول هنگامی که وارد خانه میشود حتما کفشهایش را در جاکفشی سر جایش قرار دهد. هفته دوم لباسش را روی تخت پرتاب نکند، بلکه به محض ورود به منزل به گیره آویزان کند و ...
بنابراین خرد کردن اهداف بزرگ آنها به پلههای کوچکتر از اهمیت بالایی برخوردار است. مثالهای دیگر میتوانند از جمله موارد زیر باشند که ذهن شما را روشنتر مینمایند:
کمک بیشتر در کارهای خانه چیدن میز شام
تقویت مهارت مطالعه مطالعه به مدت 15 دقیقه هر شب قبل از خواب
مصرف خوراکیهای سالم بیشتر خوردن یک میوه در وعده صبحانه و سبزیجات در وعده شام
بد نیست که شما به عنوان والدین هر هفته کارهایی که باید انجام دهند را یک بررسی مختصر بنمایید.
اهداف آنها را بدون غر زدن پیگیری نمایید
سعی کنید فعالیتهایی که قرار است در این زمینه انجام دهند را چک کنید. اما اگر در این میان یکی دو روز فراموش کرده بودند کاری که باید انجام دهند را پیش ببرند، اصلا به آنها غر نزنید یا شکایت نکنید.
یکی از بهترین کارها برای آنکه بچهها فراموش نکنند چه کاری را باید انجام دهند این است که اهداف ریزشان را بر روی کاغذی نوشته و به جایی در اتاق خودشان که در معرض دید است، آویزان کنند تا همواره مد نظرشان باشد.
اما گاهی اوقات متوجه میشوید بچهها نمیتوانند پلههای ریز تعیین شده را به خوبی انجام دهند. آنجا است که میتوانید راهکاری به آنها ارائه دهید و به آنها کمک کنید تا مجددا پلههای آسانتر و کوچکتری در این مسیر برگزینند.
اهداف خانوادگی را در سال جدید برگزینید
هدفگذاریها در خانواده، اعضا را به یکدیگر بسیار نزدیکتر مینماید، بخصوص اگر هدفی برای کل خانواده در نظر گرفته شود که نیاز به همکاری دسته جمعی در آن لازم میباشد.
مثلا ماهی یکبار همه اعضای خانواده با یکدیگر برای تمیز کردن محیط یک پارک از زباله با یکدیگر همکاری کنند یا دو ماه یکبار اسباببازیها یا البسه غیر ضروری را برای اهدا به خیریه با کمک هم جمع کنند یا دیداری از مادر بزرگ و پدر بزرگها در اولین فرصت داشته باشند.
سعی کنید در این اهداف خانوادگی محبت به دیگران و عشق ورزیدن به بقیه را جای دهید، زیرا بچهها از شما در این مرحله از زندگی درس یاد میگیرند.
مثلا اگر همسایهای دارید که مسن، از کار افتاده و تنها است، میتوانید در لابلای اهداف خانوادگی، این را هم بگنجانید که اگر به خرید دسته جمعی میروید از او سوال کنید که آیا به چیزی نیاز ندارد تا برایش فراهم نمایید.
کودکان اینگونه عملا رسیدگی و ابراز محبت به دیگران را از شما یاد می گیرند.
یکی از مهمترین فواید تعیین و خواندن اهداف سال جدید در خانواده، نزدیکتر کردن اعضا به یکدیگر با استفاده از هر پنج حس میباشد.
به عنوان مثال برای حس بویایی و چشایی با کمک بچهها نوشیدنی گرم خاصی را که علاوه بر طعم دلنشین آن عطر خوبی هم دارد تهیه نمایید و دور هم صرف کنید و آن نوشیدنی را به نام خانواده خود کنید.
برای حسهای لامسه و بینایی از تفریحها یا ورزشهای خاصی که بچهها دوست دارند استفاده کنید. بعنوان مثال توپ تنیس یا دستکش فوتبال یا وسایلی از این قبیل را در کاغذ کادویی پیچیده و در کاسهای مخلوط کنید و از آنها بخواهید از بین آنها انتخابی داشته باشند.
مثلا اگر توپ تنیس باز شد، در روز خاصی با هم به تماشای بازی تنیس بروید و کارهایی از این قبیل، که میتواند اعضای خانواده را بهم نزدیکتر نماید.
انجام این قبیل کارها در مراسم تحویل سال که همه اعضای خانواده دور هم هستند و مشغول خواندن اهداف سال جدیدشان برای یکدیگر میباشند بر گرم کردن جمع خانوادگی و نزدیکتر کردن آنها به یکدیگر میافزاید و محیط خانواده را دو چندان صمیمیتر مینماید.