ملیکه السادات عقیلی؛ کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
خجالت در واقع نوعی ویژگی شخصیتی در کودکان است، نه یک عیب و نقص که نیازی به دعوا و شرمندگی والدین داشته باشد. این ویژگیها با تشویق و حمایت والدین قابل اصلاح است.
در بعضیها فرهنگها موردپسند و ستایش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به کودکان به ارث میرسد. معمولا والدینی که در کودکی کمرو و خجالتی بودند، خود نیز فرزندانی خجالتی دارند.
از نظر علمی احساس خجالت، یک واکنش طبیعی نسبت به افراد یا محیطهای جدید است که در حقیقت، ترکیبی از حس ترس و کنجکاوی را در خود دارد.
شیرخواران با دیدن غریبهها رویشان را برمیگردانند، کودکان نوپا به زمین نگاه میکنند و به پدر یا مادرشان میچسبند و حتی ممکن است در این شرایط به مکیدن انگشت شست بپردازند.
اما بیشتر بچهها قبل از 3 سالگی به راحتی با همه ارتباط برقرار میکنند و به نظر بسیار اجتماعی میآیند اما بعد از این سن، ترس بیشتر کودکان از غریبهها شروع میشود و آنها حس خجالت و شرمندگی را یاد میگیرند.
در این هنگام ناگهان کودک اجتماعی شما تبدیل به یک کودکی خجالتی میشود. بچههای آرام و خجالتی هم میتوانند خوشحال و خوشنود باشند ولی اغلب آنها از ترسهایی که دارند خجالت میکشند.
یک کودک خجول معمولا اعتماد به نفس کافی را در رابطه با خودش، تواناییهایش و دنیای پیرامون ندارد.
در این بین تجربیات کودکی خود والدین (به عنوان والد خجالتی) و میزان نفوذ و نوع ارتباطی که با کودک میتواند داشته باشد به عنوان عوامل کمککننده یا مشکلساز در برخورد با رفتار خجالت و کمرویی مطرح است.
زندگیهای امروزه و شیوع پدیده تک فرزندی باعث کم رنگ شدن تعاملات اجتماعی در اعضای خانواده شده است.
در گذشته زندگیها به صورت سنتی و جمعی بوده و تعاملات بیشتر در جمعهای خانوادگی و فامیلی شکل میگرفت.
ولی امروزه متاسفانه تمایل به تک فرزندی باعث شده که سبک زندکی عوض شود و کودک تک و تنها در خانه بدون همبازی و همزبان سر کند و از این رو تعاملات رفتاری که باعث ایجاد تعاملات اجتماعی است کمتر صورت میگیرد که این امر میتواند به خجالتی بودن کودکان کمک کند. اما همیشه کمرویی مربوط به تکفرزندها نیست.
معمولا فرزند اول خانواده نسبت به فرزند دوم حالت خجالتی بیشتری دارد، این امر شاید به علت شیوه تربیتی سختگیرانهتر والدین درباره فرزند اول باشد. معمولا والدین قوانین سنگینتر و باید و نبایدهای بیشتری درباره فرزند اول دارند که این امر میتواند بر میزان و کیفیت عزت نفس کودک تاثیر بگذارد.
کودک در این موقعیت به طور مداوم به قضاوت و کنترل خود میپردازد و به خاطر ترس از اشتباه یا تنبیه سعی میکند تعاملش با دیگران را کاهش دهد.
در حالیکه فرزند دوم معمولا کمتر با قوانین و باید نبایدهای سخت والدین مواجه میشود و بنابراین بااعتماد بیشتری به ایجاد ارتباط میپردازد.
ژنتیک نیز میتواند از علل اصلی خجالتی بودن کودکان باشد.
ممکن است بسیاری از پدر، مادرها بگویند ماهم در این سن به این صورت بودیم، اگر والدین در برقراری ارتباطات اجتماعی کودک با دیگران کمک کنند و فرزند خود را به پارک ببرند وی را به کارهایی مثل نقاشی، موسیقی، فعالیتهای هنری گروهی و ورزشهای گروهی هدایت کنند؛ باعث برقراری ارتباط بیشتر کودکشان با جامعه شده و باعث میشود حس خجالت ناشی از مسایل ژنتیکی (به نوعی خجالتی ژنتیکی) در اثر اکتسابات و تمرینهایی که منجر به تعاملات میشود، از بین برود.
در مهمانی با کودکتان چه کنید؟
کودکان خجالتی و کم رو، دوست ندارند مرکز توجهات یک جمع باشند. بنابراین شما نباید کاری کنید که ناگهان همه توجهات به سمت کودکتان برگردد.
اینکه بخواهید فرزندتان جلوی یک جمع که برای نخستین بار آنها را میبیند پیانو بزند یا شهر بخواند، کار غلطی است. کودکان فقط برای کسانی این کار را میکنند که به آنها اعتماد داشته باشند.
این که شما بدون اطلاع قبلی به فرزندتان، از او چنین کارهایی را بخواهید، باعث سرخوردگی کودک میشود به ویژه در دوران پیشدبستانی که زمان ساخته شدن اعتماد به نفس کودکان است.
ما به دنبال معرفی راهکارهایی برای برطرف کردن خجالت کودکان هستیم:
به بیان احساسات کودک کمک کنید
کودکان خجالتی از اینکه مورد قضاوت دیگران قرار بگیرند، میترسند، اضطراب ناشی از این موضوع باعث ایجاد حس حقارت در کودکان میشود.
لازم است به طور مرتب به حرفهای کودک و چیزهایی که از اطرافیان شنیده، با دقت گوش کنید. به او اعتماد به نفس بدهید.
هر چه شما بیشتر با او صحبت کنید، برقراری ارتباط با دیگران نیز برای او راحتتر خواهد شد.
خجالت همیشه بد نیست!
خجالت کشیدن نوعی مکانیزم دفاعی است. بدون اینکه سعی کنید این موضوع را در نظر کودکان خیلی خوب جلوه دهید، سعی کنید آنرا از شکل و حالت یک نقص و عیب و یا عدم توانایی و یا گناه غیر قابل بخشش درآورید و به او بفهمانید که باید به آنچه هست احترام بگذارید.
برای کودکان ارزش قائل شوید
برای هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید. کودکان خجالتی همیشه فکر میکنند دیگران در مورد آنها بد قضاوت میکنند.
پس هر بار کار درستی انجام میدهد او را تشویق کنید.
مثلا به کودکتان بگویید: من به تو افتخار میکنم، چقدر شجاعی، چقدر زیبایی و ... این امر سبب میشود حس عشق در فرزندتان شدت بگیرد.
او را مجبور به برقراری ارتباط نکنید
تشویق کردن کودکان خجالتی برای پیوستن به دیگران تنها وضعیت را بدتر میکند.
این امر باعث میشود این حس به کودک منتقل شود که والدین او را نمیفهمند و او را بیشتر در خود فرو میبرد و منزوی میکند.
با خجالت کنار آمدن باید به آرامی و به تدریج صورت گیرد.
از انگ زدن به کودک پرهیز کنید
او را ببخشید، او کمی خجالتی است!
این جملهای است که از گفتن آن باید خودداری کنید. چنین جملاتی باعث میشود کودک شما گمان کند دارای بیماری درمان ناپذیری است و خجالتی بودن جز اصلیترین ویژگیهای او است.
بیان این جملات حتی توجیهی برای او میشود تا نخواهد تغییر کند و از هر موقعیت اجتماعی که برایش سخت است، بگریزد.
در مورد خجالتی بودن او در جمع حرفی نزنید
کودکان خجالتی در برابر حرفهای اطرافیان بسیار حساساند. حرف زدن در مورد کمرویی وی را آزار میدهد. کودکان خجالتی بیش از قضاوتهای منفی به قضاوتهای مثبت احتیاج دارند.
از خجالت کودکتان حمایت نکنید
توجیه کردن خجالت و پذیرش خیلی ساده کمرویی کودک موضوع را پیچیده میکند.
باید اجازه داد کودک با مشکلاتش کنار بیاید و جایگاهی در میان دیگران برای خود باز کند. مراقب باشید، خجالتی بودن نباید ادب را از کودک بگیرد.
عشقتان را ابراز کنید
کودک خجالتی باید مطمئن شود شما او را همانطور که هست، دوست دارید. او روش خود را برای رویارویی با موقعیت جدید دارد و دوست دارد اول ببیند، بعد اعتماد کند و بعد وارد بازی و ارتباط با اطرافیان شود.
شما باید به این ویژگی کودکتان احترام بگذارید و به او محبت کنید. احترام و محبت به کودک اعتماد به نفس میدهد. کودکتان را در آغوش بگیرید و نشان دهید که او را همینطور که هست دوست دارید.
تعطیلات نوروز میتواند زمان مناسبی برای شروع تغییر رفتار کمرویی شود. اگر میخواهید عادتهای اجتماعی فرزندتان را تقویت کنید اولین گام دقت در روابط او با بچههایی است که ارتباط بهتری با آنها دارد و انتخاب دوست همسن و سال و همبازی است، دومین گام میتواند دعوت دوست کودکتان به خانه خود باشد، این کار کمک کند میکند تا تعداد عناصر جدیدی که فرزندتان یکباره با آنها روبه رو میشود کم باشد و وی آسانتر با آنها کنار بیاید و سپس میتوانید به کودکتان اجازه دهید به خانه دوستش برود و آخرین گام اینکه وقتی فرزندتان چند ماهی را با همبازی جدید گذراند و توانست ارتباط مناسبی با وی داشته باشد، عضو جدیدی را وارد گروه کنید. به این ترتیب دایره دوستان و ارتباطات وی وسعت مییابد.