سرویس سیاست مشرق – سعید شریعتی، فعال اصلاحطلب و از کسانی که در فتنه سال 88 دستگیر شد به تازگی در یک مصاحبه با روزنامه آرمان امروز دست به ترسیم فضایی عجیب از کشور ایران زده است.
او در صحبتهای خود میگوید: تاکنون سال سختی را پشت سر گذاشتیم و گمان میکنم که سال 98 نیز به همین ترتیب سال سختتری برای ملت ایران باشد. لذا مسئولان باید بتوانند این مساله را با هماهنگی کامل و صادقانه با مردم در میان بگذارند.
او همچنین میافزاید:
اینکه به مردم در باغ سبز نشان دهیم و کشور گل و بلبل نشان داده شود واقعی نیست. کشور دچار مشکلات است، تحریمها، عدم ارتباط با اقتصاد جهانی، کاهش فروش نفت، کسادی بازار، کسادی صنعت، کاهش درآمدهای مالیاتی، تعطیلی کسبوکارها، افزایش معوقات حقوق کارمندان و کارگران مشکلاتی است که نمیشود از آن فرار کرد و باید با اجماع و حرکت ملی آن مشکلات را سامان داد. در این راستا دولت باید گام به گام مردم را در جریان قرار دهد. نمیتوان در شرایط سخت و تحریمهای این چنینی کماکان انتظار داشته باشیم که مثل پسر حاجیها دست در جیب کرده و مصرف کنیم و با فهمنکردن مضیقهای که کشور در آن قرار دارد بخواهیم مثل روزهای رونق خرج کنیم. اگر دولتمردان دست کمک و یاری به سمت ملت دراز کنند ملت ایران دست یاری دولتمردان را پس نمیزنند.
شریعتی در بخش دیگری از این اظهارات میگوید: همانطور که قبلا هم مواکدا گفتیم و نوشتیم با بحران فراگیر بیاعتمادی در جامعه مواجهیم که جنبههای مختلف دارد.[1]
اما این نخستین باری نیست که چهرههای اصلاحطلب دست به سیاهنمایی گسترده از اوضاع کشور میزنند و یا اینطور بیان میکنند که ایران اسلامی دچار بیاعتمادی مردم شده است.
چندی قبل بود که محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران هم در یک مصاحبه از بروز «سونامی فقر» در ایران گفت و از «وقوع بهمن آسیبهای اجتماعی» خبر داد!
سهیلا جلودار زاده هم نفر بعدیست که مدتی قبل از وجود گرسنگی در ایران صحبت کرده بود. [2]
این صحبتها اما در حالیست که برخی محافل تحلیلی معتقدند اصلاحطلبان با سیاهنمایی عامدانه از اوضاع کشور و بزرگنمایی مشکلات عادی کشور، به قصد ایجاد یکسری شرایط خاص قدم برمیدارند.
شرایط خاصی که میتواند منجر به اغتشاش خیابانی و طرح مسئله براندازی نیز بشود.
جالب آنکه مدتی است که از سوی برخی چهرههای اصلاحطلب بحث حکومت بعدی و زنده بودن اصلاحات در دوران حکومت جدید نیز شنیده میشود!
این در حالی است که واقعیتهای کشور و آمارهای کلان اقتصادی هرگز گفتههای اصلاحطلبان را تأیید نمیکند.
*چرا مشکلات کشور، بزرگ و بحرانی نیستند!؟ / بحران بیاعتمادی در کشوری که مردم حضور گستردهای در انتخابات دارند...
در این باره میتوان به مسئله تحریمها اشاره کرد.
مقولهای که از روز اول انقلاب اسلامی در اعلیدرجه علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال شد اما اصلاحطلبان از 5 سال قبل با گفتن جملاتی مثل تحریمها استخوان مردم را خرد کرده است و «و ما ادریک مالتحریم» شروع به بزرگنمایی این تحریمها کردند.
آنها همچنین در مقطعی بواسطه برجام مدعی کم شدن این تحریمها شدند و امروز و پس از خروج آمریکا از برجام و اِعمال تحریمهای جدید نیز همانطور که دیده میشود از این میگویند که شرایط در سال 98، بدتر خواهد شد!
این در حالیست که اولا تحریمها همواره در اعلیدرجه خود اعمال شدهاند. به این معنی که گزارهای به نام تحریمهای جدید! یک گزاره غلط است و این زمین بازی تحریمهاست که علیالدوام تغییر میکند.
از طرفی به گواه تمام کارشناسان ارشد کشور، اثر تحریمها بر اقتصاد ایران هیچگاه بیش از میانگین 30 درصد نبوده است.
جالب آنکه مردم ایران نه در صبح برجام که اصلاحطلبان ادعای رفع تحریمها و «ارزانی» را داشتند چیزی لمس کردند نه در صبح 13 آبان و اِعمال دور جدید تحریمها...
جدای از این مثال واضح، دهها سند دیگر نیز وجود دارد که نشان میدهد اوضاع کشور هرگز بحرانی نیست.
قرار داشتن ایران در جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان، بهتر بودن ضریب جینی ایران از آمریکا و روسیه [3]، کاهش نرخ بیکاری در ایران، بر زمین ماندن 10 ها هزار شغل به دلیل بروز پدیده بیکاری شیک در کشور، افزایش سفرهای داخلی و خارجی ایرانیان و... دهها سندی هستند که نشان میدهند اوضاع کشور فقط در لسان اصلاحطلبان و برخی اذهان است که مثل یک زمین سوخته و یک خرابه بمباران شده میماند...
به سخن دیگر اینکه اگرچه مشکلاتی وجود دارد اما سطح این مشکلات، آنی نیست که در کلام چپها دیده میشود.
در مسئله بیاعتمادی نیز لازم به توضیح است که این گزاره از چند ماه قبل به یکباره در کلام چهرههای ستادی جریان خاص مورد اشاره گسترده قرار گرفت.
این در حالیست که حضور گسترده مردم ایران در انتخاباتها، حضور گسترده قشرهای مختلف در مراسم تشییع شهدای غواص و شهید حججی، پرداخت مالیات از سوی مردم که به 2 برابر میزان درآمدهای نفتی رسیده، مراجعه گسترده مردم به دستگاه قضایی و غیره همگی بیانگر آنست که مردم به حاکمیت و نظام اسلامی اعتماد و ایمان راسخ و غیر قابل تزلزلی دارند.
در این زمینه البته اشاره به بیانات مهم رهبر انقلاب نیز ضروریست.
معظم له چندی قبل در دیدار با قشرهای مختلف مردم، بیانات مهمی را در مذمت «القای ناامیدی» و تأکید بر عدم بزرگنمایی از مشکلات کشور ایراد کردند.
ایشان فرمودند:
«دستگاههای تبلیغاتی هم -چه صداوسیما، چه مطبوعات، چه این وبگاههای فضای مجازی- بذر ناامیدی نپاشند در مردم؛ جوری حرف نزنند که یک عدّهای را ناامید کنند از اسلام؛ نه، حالا میخواهند انتقاد هم بکنند، انتقاد کنند؛ بنده با انتقاد منطقی مخالف نیستم، منتها ناامید نکنند مردم را. گاهی در یک روزنامهای، در یک برنامهی تلویزیونیای، یا در یک برنامهی رادیویی، جوری حرف زده میشود که آدم میبیند «عجب! مثل اینکه همهی درها بسته است»؛ خب اینجور نیست؛ درها بسته نیست؛ چرا اینجوری بگویند؟ این را بدانید؛ بدانید مطمئنّاً ملّت ایران و انقلاب عزیز اسلامی و نظام جمهوری اسلامی همچنانکه از مراحلِ سختِ دیگری گذشته است، از این مراحل که از آنها آسانتر است براحتی انشاءالله خواهد گذشت.»
حضرت آیتا... خامنهای همچنین تأکید کردند که القای شرایط بنبست نیز یک رفتار غلط و جاهلانه است. [4]
رهبر معظم انقلاب چندی قبل نیز در دیدار با نخبگان کشور تصریح کردند: «دشمن میخواهد تصویر غلط و زشتی از کشور ارائه بدهد؛ این درست عکس واقعیّت است. کشور از جهات مختلف، تصویر دلنشین و زیبایی دارد؛ از همه جهت؛ حالا چهار صباح قیمت ارز بالا میرود، پایین میآید، مشکلات معیشتی برای مردم پیش میآید، اینها هست، اینها را میدانیم، امّا آن تصویری که دشمن میخواهد القا کند و تحمیل کند، به کوری چشم او وجود ندارد، [بلکه] عکس آن تصویر وجود دارد.»[5]
*فاصله خطرناک میان واقعیتهای کشور و آنچه اصلاحطلبان میگویند...
امر محرز آنست که میان بیانات رهبری، آمارهای غیر قابل انکار اقتصادی و واقعیتهای کشور با آنچه اصلاحطلبان میگویند و بر آن اصرار دارند، فاصله زیادی هست.
فاصله زیادی که برخی محافل تحلیلی معتقدند اگر توسط خواص کشور، رسانه و مردم به بحث و بررسی گذاشته نشود و عیار آن سنجیده نشود به فتنه اقتصادی و تکرار ناآرامیهای دیماه 96 منجر خواهد شد.
ناآرامیهایی که بعدها مشخص شد 60 درصد حاضرین در آن شاغل بودند و 70 درصد شعارهای آنها نیز سیاسی بوده است.
و همان ناآرامیهایی که گفته میشد مزاجی اقتصادی دارد اما در آن پرچم ایران و تصویر سردار سلیمانی به آتش کشیده شد!
بدیهیست که اگر آن بحث و بررسی مورد اشاره صورت نگیرد؛ شاید واقعیت هنگامی مشخص شود که دیگر دیر شده باشد...
***
1_http://www.armandaily.ir/fa/print/main/238064
2_mshrgh.ir/884600
3_http://tn.ai/1645720
4_http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40273
5_http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40725