Mid90s از آن فیلمهای آشنایی است که قبل از اینکه شروع شود هم داستان آن را میدانید. فیلم داستان زندگی استیوی Stevie 13 ساله (سانی سولجیت Sunny Suljit) را که در دههی 90 میلادی زندگی میکند، با همان المانهای معروف این دهه به تصویر کشیده است. بااینحال در اولین فیلم کارگردان-نویسنده جونا هیل Jonah Hill، حضور یک بازیگر کهنهکار پشت دوربین بهطور کامل احساس میشود.
Mid90s یک سفر نوستالژی است. با وجود موسیقی متن مخصوص این دههی فیلم، Mid90s یادآور خوبی از آخرین دههی قرن بیستم میلادی است. بااینوجود اوضاع برای استیوی آنچنان خوب پیش نمیرود. او با مادر مجرد جوانش (کاترین واترستون Katherine Waterston) و برادر بزرگتر درونگرا و دمدمیاش ایان Ian (لوکاس هجز Lucas Hedges) که در هر موقعیتی او را اذیت میکند، زندگی میکند. هیل در همان دقایق ابتدایی فیلم سرسختی این شخصیت شجاع را بهخوبی به مخاطب نشان میدهد، فیلم حتی قبل از اینکه استیوی یک کلمه گفته باشد، روحیهی ماجراجویانهی او را به تصویر میکشد.
همچنین بخوانید:
Bohemian Rhapsody:بازی تماشایی رامی مالک در نقش فردی مرکوری
استیوی خیلی زود گروهی از نوجوانان اسکیت سوار را پیدا میکند و بهمرور خودش را به آنها نزدیک میکند. جوانترین آنها روبن Ruben (گیو گالیشیا Gio Galicia) به استیوی مسئولیتهایی میدهد و به او اجازه میدهد همراه گروه باشد؛ اما بهمرورزمان و با جذب شدن سایر بچهها به استیوی، روبن به او حسادت میکند.
در ابتدای کار استیوی نمیداند چطور این با این گروه همراه شود. در یکی از صحنههای ابتدایی گروه از او میخواهد که در بحثی شرکت کرده و نظرش را بگوید. پیشازاین تابهحال هیچکس نظر استیوی را نخواسته است و او در جواب دادن به لکنت میافتد.
بعدازاین اتفاقات ابتدایی فیلم، تقریباً داستان Mid90s شگفتی کمتری برای شما خواهد داشت. استیوی تحت تأثیر دوستان جدیدش دیوارهای اتاقش را پر پوستر کرده و تا دیروقت اسکیت تمرین میکند. بهمرورزمان از این رفتارهای خیابانی بوی دردسر به مشام میرسد و خیلی زود استیوی زخمی میشود؛ و بعدازآن دوباره زخمی میشود. استیوی در طی فیلم با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکند، سرش را بهجایی میکوبد، سینهاش خراش برمیدارد. استیوی در مراحل آماده شدن برای فصل جدیدی از زندگیاش سختی زیادی را تحمل میکند.استیوی با مادر نگرانش وارد بحث میشود، چیزهایی جدیدی را تجربه میکند و خیلی زود تغییر میکند. اطراف استیوی پر از کسانی است که از این ورود سریع او به فصل جدید زندگیاش شگفتزده شدهاند. واترستون هم در نقش مادری مجرد، در هر مرحله عاجزانه تلاش میکند اوضاع را در دست بگیرد. هجز هم که خیلی سریع به یکی از بهترین بازیگران نسل خودش تبدیل شده است، در نقش نوجوانی عصبانی و غمگین بهخوبی به ایفای نقش میپردازد. او در این فیلم بازی کاملاً متفاوت با آنچه در «منچستر کنار دریا» Manchester By the Sea ارائه کرده بود را به تصویر میکشد؛ اما Mid90s درنهایت، فیلم سوجیت است. سوجیت در نقشی بازی کرده است که سالها قبل امکان داشت خود هیل آن را جلوی دوربین ببرد. البته با وجود اشارههای به محتوای مشابه با زندگی خود هیل، احتمال میرود او نیز تجربهای شبیه به این را داشته باشد.
Mid90s اولین بار در جشنوارهی بینالمللی فیلم تورنتو Toronto International Film نمایش داده شد. این فیلم 26 اکتبر 2018 در سینماها به اکران در آمد.
و حالا نظر منتقدین در مورد این فیلم:
لیا گرینبالت Leah Greenblatt منتقد اینترتینمنت ویکلی Entertainment Weekly در مورد این فیلم اینطور نوشته است:“پیش از Mid90، در هزاران فیلم دیگر همراه با سیر بزرگ شدن یک انسان coming-of-age، به تکتک زوایای این اتفاق پرداخته شده است. بااینحال، هیل داستانش را واقعی و زنده جلوه میدهد: مشکل میان استیوی و ایان، دبنی Dabney مادری پریشان و بهویژه اینکه چطور روابط دوستی نوجوانان شکل میگیرند و از هم میپاشند و یا جای خانواده را پر میکنند. هیل همانند تمام فیلمسازان قوی، در روایت گوییاش استفادهی درستی از نوستالژی میکند. شخصیتهای این فیلم شباهت زیادی به زندگی واقعی دارند.”
متیو موناگله Matthew Monagle منتقد آستین کرونیکال Austin Chronicle نوشته است:
“ازآنجاییکه جونا هیل بیشتر به خاطر کمدیهای هالیوودیاش شهرت دارد، دیدن اسم او پای فیلم Mid90s خیلیها را متعجب میکند. هیل در اولین اثرش بهعنوان کارگردان، تلاش میکند صدای یک نسل باشد. او حتی در بعضی جاها موفق هم میشود و با استفاده از اشتباهات خودش بهعنوان یک کارگردان تازهکار، یک داستان امیدوارکننده-هرچند ناموفق- در مورد اضطراب و تشویش نوجوانان میسازد. این خودش برای تبدیل کردن فیلم هیل به اثری تماشایی کافی است، اما این اثر درنهایت بهعنوان اثری درکنشده باقی میماند.”فیلم نظر جیک کویل Jake Coyle منتقد اسوشیتد پرس The Associated Press را جلب نکرده است:
” فیلمهای دیگری مثل Skate Kitchen و Minding the Gap خیلی بهتر از این فیلم به رفاقت و رها بودن فرهنگ اسکیتبازها پرداختهاند. یکی از بزرگترین مشکلات این فیلم سن سولجیت است. سولجیت که در زمان فیلمبرداری 11 سال داشته است، برای این نقش زیادی کوچک است. بااینکه به نظر منطقی میرسد که سازندگان فیلم مجذوب استعداد و بازی او جلوی دوربین شدهاند، اما او زیادی کوچک است. وقتیکه استیوی در فیلم تقریباً بزرگ شده است، این نکته بیشتر حس میشود. تمام مدت آرزو میکردم فیلم بهجای استیوی، بر روی ری Ray کاپیتان بلندپرواز و حساس گروه تمرکز میکرد. نا-کل اسمیت Na-kel Smith که اسکیتباز حرفهای است در اولین حضورش جلوی دوربین بسیار دوستداشتنی به نظر میرسد.”
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
3