ماهان شبکه ایرانیان

ناآگاهی یا ترس؛ دلیل اشتباه‌های مکرر داوران در لیگ برتر چیست؟

چرا اشتباه‌های داوران فوتبال در ایران زیاد است؟ آیا داوران ایرانی اطلاعات ضعیفی دارند یا قوانین جدید را نمی‌دانند؟ شاید هم می‌دانند و از این که اشتباه بزرگتری کنند، تن به اشتباه‌های کوچک می‌دهند؟

ناآگاهی یا ترس؛ دلیل اشتباه‌های مکرر داوران در لیگ برتر چیست؟

به گزارش ایسنا، هر سال که از برگزاری لیگ برتر فوتبال در ایران می‌گذرد، میزان اشتباه‌های داوری افزایش می‌یابد و هر روز، اعتراض‌ها به داوری بیشتر می‌شود. دلیل این اشتباه روزافزون چیست؟ چرا داوران ایرانی نسبت به «قضاوت صحیح» حسایست کافی ندارند و طوری رفتار می‌کنند که به نظر برسد برای‌شان مهم نیست داوری درستی دارند یا نه؟

آیا داوران ایران واقعا به قضاوت درست اهمیت نمی‌دهند؟ مطمئنا این طور نیست وگرنه فردی مانند علی‌رضا فغانی به عنوان یک داور ایرانی نمی‌توانست به آن درجه برسد که سه فینال مهم فوتبال دنیا – جام ملت‌های آسیا، جام باشگاه‌های جهان و المپیک – را سوت بزند. همین‌طور حسن کامرانی‌فر، محسن ترکی و دیگرانی که عملکرد خوبی در دنیای داوری داشته‌اند. پس رمز این تصور درباره داوران چیست و چرا در لیگ داخلی ایران درصد اشتباه داوری بسیار بالاتر از دیدارهای بین المللی است؟

درباره عملکرد داوران در لیگ برتر اگر فقط به همین فصل جاری نگاه کنیم، خواهیم دید که شاید تنها یک یا دو هفته از فصل شانزدهم بدون اشتباه تاثیرگذار داوران برگزار شده باشد. در بیشتر هفته‌ها پنالتی‌های سوخته یا اشتباه گرفته شده، گل‌های صحیحی که مردود شده یا گل‌های مردودی که درست انگاشته شده، خطاها و کارت‌های زرد و قرمز اشتباه از جیب خارج شده یا نشده و اشتباه‌های دیگر وجود داشته و صدای تیم‌ها را درآورده است. هیچ تیمی در لیگ برتر نیست که نسبت به داوری‌ها بی‌موضع باشد؛ تیم‌ها یا از داوری لطمه دیده‌اند یا سود برده‌اند. البته آنها که از اشتباه داوران بهره برده‌اند بعد بازی صدایشان درنیامده و فقط وقتی داد و بیداد کرده‌اند که سوت داور به ضررشان به صدا درآمده است.

قوانین داوری روز به روز در حال تغییر است و هر چند وقت یک‌بار تفسیر کمیته داوران فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) از عبارات متفاوت از قبل می‌شود. خطای هند یک روز به نوعی تفسیر می‌شود و روز دیگر، تفسیر متفاوتی دارد، همین‌طور است درباره آفساید، پنالتی، اخطار و اخراج، قوانین بازی و غیره.

در فصل جدید لیگ برتر هم قوانین داوری تغییراتی داشت و داوران ملزم بودند که قوانین جدید را اعمال کنند. یکی از این قوانین درباره کارت زرد و قرمز در خطاهایی است که داخل محوطه جریمه یا در موقعیت‌های تک‌به‌تک با مدافع آخر و دروازه‌بان صورت می‌گیرد.

وقتی خطایی در چنین شرایطی رخ می‌دهد، داور در یک آن باید تشخیص دهد که آیا چالش دو بازیکن بر سر توپ بوده یا صرفا مدافع به قصد خطا تکل زده است. اگر حرکت مدافع برای توپ باشد، اخطار می‌گیرد و در غیر این صورت اخراج می‌شود.

برخی از قوانین جدید در این زمینه - که سایت فدراسیون فوتبال منتشر کرده است - به این شرح است:

دروازه‌بانی که تخلف کند و پنالتی تکرار شود، باید اخطار (کارت زرد) بگیرد.

اگر زننده ضربه تخلف کند، ضربه هدر رفته محسوب می‌شود.

اگر دروازه‌بان و زننده، همزمان تخلف کنند، اگر گل به ثمر نرسد، تکرار ضربه و دو اخطار (کارت زرد) و اگر گل به ثمر برسد، زننده اخطار (کارت زرد) می‌گیرد و ضربه از دست رفته ثبت می‌شود.

اگر برای تخلف قابل اخراج (کارت قرمز) آوانتاژ اعمال شد و بازیکن مرتکب تخلف دیگری شد، تخلف جدید جریمه می‌شود.

بازیکنی که در داخل محوطه جریمه "حمله موثر حریف را قطع کند" در صورتی که تخلف اقدامی برای بازی با توپ بوده، اخطار کارت زرد نمی‌گیرد.

بنابراین اگر داور خطای پنالتی اعلام کند، باید موارد زیادی را در یک لحظه در نظر بیاورد و تشخیص دهد که آیا کارت زرد لازم است یا قرمز، یا اصلا کارتی نباید بدهد، بعد از آن هم ضربه پنالتی با اما و اگرهایی روبه‌رو است.

شاید بتوان این طور تصور کرد که طبق ضرب المثل قدیمی "املای ننوشته غلط ندارد،" برخی داورها تصمیم می‌گیرند هنگام وقوع یک اتفاق مبهم در محوطه جریمه به جای آن که خود را درگیر پنالتی گرفتن و دردسرهای بعد از آن کنند، خود را به ندیدن می‌زنند و در نهایت هم از سوی ناظر داوری فقط متهم به ندیدن یک پنالتی می‌شوند و از اشتباه‌های احتمالی بعدی که می‌تواند دردسرساز باشد به نوعی فرار می‌کنند.

این فقط یک احتمال است؛ احتمال دیگر این است که یک داور ممکن است اصلا نسبت به قوانین جدید اطلاع نداشته باشد یا در کل اطلاعات داوری‌اش ناقص باشد. ضمن این که برخی از داوران لیگ برتری آشکارا در این کار مشکل دارند و نقاط ضعف بزرگی مثل اضافه وزن یا عدم آگاهی از قوانین دارند و همین هم باعث شده که تقریبا در همه بازی‌هایی که قضاوت کرده‌اند مشکلی ایجاد شود.

حسن کامرانی‌فر از زمانی که وارد گود مدیریت سازمان داوری شد، ادعا کرد که می‌تواند مشکلات را حل کند و راه حل را هم در جوانگرایی دید اما هر چه اندیشه او خوب بود، در عمل با ضعف‌های زیادی همراه شد.

جوانگرایی زمانی جواب می‌دهد که افراد بانفوذ و برخی پیشکسوتان نتوانند در چیدمان داورها و انتخاب داورهای جوان اعمال نظر کنند و آن چه خود می‌خواهند را به دپارتمان داوری بقبولانند. همچنین همان‌طور که کامرانی‌فر باسابقه و باتجربه در راس دپارتمان قرار گرفته، همکارانش در این اداره باید افراد قوی و توانمند باشند.

نقطه ضعف دیگر جامعه داوری ایران، نقدپذیر نبودن و منتقد نداشتن است. در دوره‌های مختلف – چه زمانی که کمیته داوران همه کاره داوری بود و چه از زمانی که دپارتمان به کمیته اضافه شده است – کسانی که در راس داوری بوده‌اند، نقدپذیر نبوده‌اند و هر چه کارشناسان از اشتباه‌های داوری می‌گفتند، آنها نمی‌پذیرفتند و فقط تلاش می‌کردند که داوران را از هر اشتباهی دور بدانند و خود را به ندیدن بزنند.

در سوی دیگر، جامعه داوری ایران تعدادی منتقد همیشگی دارد که تا وقتی سر کار نیستند انتقاد می‌کنند و همه چیز را سیاه می‌بینند و تا پستی می‌گیرند و حقوق چند میلیونی از سوی فدراسیون به آنها داده می‌شود، ناگهان همه چیز سفید می‌شود و دیگر هیچ انتقادی از آنها شنیده نمی‌شود تا وقتی دوباره از کار بیکار شوند.

جامعه داوری فوتبال ایران برای خروج از وضعیت بحرانی باید در گام نخست، برخی از داوران را که درصد اشتباه‌های‌شان زیاد است – بدون توجه به معرف‌ آنها و نسبت فامیلی یا دوستی‌شان با فلان داور قدیمی یا مدیر – کنار بگذارند و در گام دوم، داوران باقی مانده را که توانایی دارند، آموزش دهند و اعتماد به نفس آنها را بالا ببرند. قطعا گنار گذاشتن داورهای ضعیف بدون تعارف و رفیق‌بازی، انگیزه آنهایی که می‌مانند را بیشتر می‌کند.

در گام بعدی، باید داوران جوان‌تر را که اکنون در لیگ‌های پایین‌تر حضور دارند، به تدریج پای کار آورد و با سرمایه‌گذاری روی آنها آینده داوری را تامین کرد.

در غیر این صورت، روزی که فغانی‌ها از داوری خداحافظی کنند، دیگر کسی را نخواهیم داشت که با فهرست کردن موفقیت‌های بین‌المللی‌اش، ضعف داخلی‌مان را پوشش دهیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان