نشست «کودکآزاری در سکونتگاههای فقیرنشین» این بار در دانشگاه مفید قم و با محوریت مشکلات و کودکآزاریهای رایج در این شهر با حضور 5 سخنران روز یکشنبه برگزار شد.
به گزارش به نقل از جهان صنعت ،در ابتدای این نشست عاطفه موسوی دبیر برگزاری نشست کودکآزاری، با اظهارنظری تکاندهنده در خصوص برخی کودکآزاریهای رایج در قم اعلام کرد: طبق تحقیقات کارگروه شناسایی خانه ایرانی قم، در بخشهایی از شهر قم (به طور خاص محله اسماعیلآباد و بخشهایی از نیروگاه) کودکان از آزار نوع «غفلت» و «استعمار» کودکان بسیار رنج میبرند. همچنین آزار جنسی در این محلات بسیار دیده شده و تعرض جنسی به پسران بسیار شایع است.
دکتر میر محمدی نیز دیگر سخنران این نشست بود. او با طرح پرسشهایی در خصوص کودکآزاری عنوان کرد: آیا از جهت عرفی، تنبیه کودکان در جوامع مختلف از لحاظ اخلاقی درست است یا خیر؟ او در خلال سخنان خود بیان کرد: رتبه 3 کودکآزاری از آن قم است و ادامه داد: برای قم از لحاظ اخلاقی رتبه 3 کودکآزاری زیبنده نیست.
دو بند ماده 19 به خوبی حفاظت از کودکان را در برابر انواع خشونت جسمی و روحی صیانت کرده است و همچنین پشتیبانی از کودکان آزاردیده در این ماده گنجانده شده است. اما میدانیم که قانون همیشه راهحل نیست. میرمحمدی معتقد است: مسوول اول برای صیانت در برابر انواع خشونت والدین هستند، اما چنانچه والدین نتوانند یا نخواهند، دولت به عنوان جایگزین وارد خواهد شد. از سوی دیگر، بسیاری از آزارها در محیطهای بسته اتفاق میافتد. به همین دلیل امروزه بسیاری از کشورها به سمت کدهای اخلاقی رفتهاند. همان چیزی که ما در اخلاق اسلامی هم داریم. آیات مختلفی از قران راجع به کودکآزاری هست. خودتان و خانوادهتان را از آتش دور کنید.
لازم به ذکر است ماده 19 کنوانسیون حقوق کودک میگوید: دولت کلیه اقدامات را باید در محافظت از کودکان در برابر کلیه آزارها اتخاذ کند و هر گونه بهرهکشی از کودک ممنوع است. در فقه اسلامی احکام اولاد حضور دارد. دشنام دادن و به سخن گفتن با کودکان نهی شده است. 4 اصل بنیادین برای حقوق کودک در کنوانسیون مطرح میشود که ماده 2 آن مربوط به عدم تبعیض است.
میرمحمدی در ادامه خاطرنشان کرد: عطوفت و مهربانی نسبت به کودکان عادت من است. جامعه اسلامی نباید از این جمله و از این راه دور بماند. یکی از کدهای رفتاری که خیلی جامع است کد رفتاری نسبت به کودکان است که در آلمان تنظیم شده است. مخصوصا در مورد نگهداری کودک در مراکزی که از خانواده جدا میشود. مانند مراکز آموزشی، بیمارستانها و...
در واقع اصولی که به عنوان کد رفتاری بینالمللی کودکان شناخته شده است عبارتند از:
1- ارزش و احترام به کودک و نوجوان به عنوان یک فرد دارای حق
2- احترام به روابط کودکان و نوجوانان با والدین خود
3- در نظر گرفتن تسهیلات لازم برای رشد و بالندگی
4-کمک به کودک و نوجوان برای انجام مسوولیتهای خود
5- استفاده مناسب از اطلاعات کودک
6- مقابله با هرگونه تبعیض
همه ملتها با همه اختلافات این اصول را میپذیرند. این کدهای رفتاری زمینهای هستند برای اینکه قانون با دقت بیشتری لحاظ شود. در چند سال اخیر لوایح خوبی برای حمایت از حقوق کودکان تنظیم شده است اما این تلاش کافی نیست.
دکتر علی کاظمی دیگر سخنران این نشست بود. او در خصوص بحث لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان بیان کرد: در هر جرمی دو ضلع وجود دارد. بزه دیده و بزهکار. مطالعات جرمشناسی اولیه راجع به بزهکار و رفتار با او بوده که تمرکز روی متهم است. بعد از چندین سال بزهدیدهشناسی به وجود آمد و به تدریج این بحث مطرح شده که ما باید از بزهدیدهها نیز حمایتی داشته باشیم. مخصوصا کسانی که موقعیتهای خاصی دارند. از این جهت بحثهای بزهدیدهشناسی تاثیر خاصی روی تدوین قانون، از جمله لوایح مرتبط با حقوق کودکان گذاشت.
بزهدیدهها شامل سه دسته از افراد میشوند.
1- بزهدیده مستقیم یعنی کسی که جرم مستقیم به او مرتبط میشود. مانند مقتول
2- بزهدیده غیرمستقیم یعنی از پدیده مجرمانه تاثیر میپذیرد.
3- بزهدیده بالقوه یعنی کسی که ممکن است در شرایط خاص قرار بگیرد که هر آن ممکن است مورد بزه قرار گیرد. مانند کودکی که والدین معتاد دارد.
کاظمی در ادامه در خصوص انواع مجازات علیه کودکان عنوان کرد: قوانینی وجود دارد که مجازاتهایی برای کودکآزارها در نظر گرفته است. مثلا ماده 63 در مورد دزدیدن طفل است یا ازدواج با دختر نابالغ مربوط به ماده 50 است و مادههای دیگر که عمدتا جرمانگاری شده است. اگر شما جرمی را علیه کودکی مرتکب شوید مجازات تشدید میشود. مثلا اگر شما از طفلی برای فروش مواد استفاده کنید، حتی اگر پدری به فرزندش بگوید برایش سیگار بگیرد، دچار جرم شده است. تبصره 3 در مورد قاچاق انسان نیز میگوید: اگر کودکی را قاچاق کنید، مجازات تشدید میشود.
یا در نمونهای دیگر از مجازاتها در مورد اقدامات علیه کودکان میتوان به خروج کودک از کشور توسط پدرش بعد از طلاق اشاره کرد. بعد از طلاق اگر بچه پیش پدر باشد و پدر بچه را از کشور خارج کند، مادر میتواند طبق ماده 53 از پدر شکایت کند که مانع دیدار او با فرزندش شده است. اگر فرزند پیش پدر باشد، تا زمانی که پدر حامی کودک است نباید فرزندش را از کشور خارج کند. در بند 2 ماده 19 که در مورد حمایت از کودکان بزهدیده است عنوان میشود که در ماده 8 پروتکل در مورد کودکانی که قربانی این آزار هستند، باید حمایت همهجانبه باشد در همین راستا لایحه حمایت از کودکان بزهدیده تصویب شد. کاظمی تاکید کرده: در نوع برخورد با مشکلات کودکان به علل ایجاد آسیب علیه کودکان توجه کمتری میشود. به عنوان نمونه در پروندهای در نیشابور دایی به خواهرزادهاش تعرض کرده بود. دایی اعدام شد اما به عاملی که باعث رسیدن دایی به این مرحله شده بود توجهی نشد. در واقع این بیماری در بزرگسالان شناسایی و درمان نمیشود و کودکان را در معرض خطر و آسیبهای شدید قرار میدهد. این عوامل بازنگری در قوانین را ضروری میسازد.
البته لازم به ذکر است در لایحهای که هنوز تصویب نشده، سعی شده تا از این مسائل پیشگیری شود. مثلا این لایحه وظیفه دارد بر احکامی که از طرف دادگاهها صادر میشود نظارت کند.
او خاطرنشان کرد: ما باید مرجع خوبی برای کودکان داشته باشیم. مثلا یک وزارتخانه برای کودکان. در واقع با 20 میلیون کودک در کشور، باید یک وزارتخانه برای امور مربوط به آنها در نظر گرفت. در نیوزلند این کار انجام شده است. کاظمی با ذکر مثالی در ادمه تصریح کرد: اگر یک پزشک متوجه شد جرمی علیه یک کودک صورت گرفته است باید آن را گزارش دهد و نمیتواند به بهانه حفظ اسرار این کار را انجام ندهد و یک خط ویژه برای این کار ایجاد شده است و گزارشدهنده نباید بعد از این کار دچار مشکل شود و هیچگونه مسوولیت کیفری ندارد. اگر گزارش ناشناسی به دادستان رسید او باید حتما بررسی کند. همچنین دادستان وظیفه دارد جرایم علیه کودکان را بررسی کند. اگر دادستان به جرایمی برخورد کرد که در مورد کودکان و سخیف است، باز هم باید بر آن رسیدگی کند و اگر ببیند کودک نیاز به حمایت دارد، باید از او حمایتهای همهجانبه صورت بگیرد. در خصوص بررسی هم ضرورتا باید پرونده اطفال بزهدیده و بزهکار به دادگاه اطفال واگذار شود، چون رسیدگی به آنها تخصصی میشود.
صندوق حمایت از کودکان برای جبران خسارت طفل بود که متاسفانه حذف شد.
تشویق کودک به خودکشی یا ترک تحصیل از جمله عوامل است که جرم است و در لایحه حمایت از کودک آمده است. امیدوارم این لایحه تصویب و خوب اجرا شود.
دکتر مهدی مقدادی نیز به عنوان سخنران دیگری در نشست در خصوص کودکآزاری از نظر فقهی بیان کرد: با وجود اینکه تلاشهای زیادی در قوانین مربوط به حمایت از حقوق کودک میشود، اما آمارها بسیار نگرانکننده است. مشکل اینجاست که باید به مساله ریشهای نگاه کنیم. ریشهها کجاست؟ یکی از مشکلات همین است که با مفهوم کودکآزاری آشنا نیستیم. مثلا اینکه کودک را وادار به این کنیم که به حالت نامعقول بایستد یا گفتوگوهایی که باعث تحقیر کودک میشود، همه اینها نمونهای از کودکآزاری است.
سوءفهم و سوءبرداشت در مورد کودکآزاری
او در خصوص تنبیه بدنی کودکان گفت: در یک سایت رسمی حداکثر تنبیه بدنی کودکان شش ضربه است که از لحاظ فقهی مبنا و معنایی ندارد. ما در کشور به شدت فقدان ساختارهای نظارتی داریم. همچنین به پلیس و وکیل اطفال نیاز داریم. دولت و والدین واقعا در مورد کودکان کمکاری میکنند.
کودکان نامرئی چه کسانی هستند؟
کاظمی در ادامه در خصوص کودکان بیهویت عنوان کرد: کودکان نامرئی کسانی هستند که دیده نمیشوند و شناسنامه ندارند. کودکانی که بزرگسال محسوب میشوند و در محیط کاری کتک میخورند. کودکانی که از یک تابعیت دیگر هستند و واقعا مورد تبعیض واقع میشوند. برای همه این موارد باید برنامه داشت. باید دید فقه اینجا چه میگوید. اگر به فقه مراجعه شود برنامه جامع برای حمایت از کودک دارد. از زمانی که هنوز کودک به دنیا نیامده است تا زمانی که کودک به دوران بلوغ میرسد برای حمایت از کودک برنامه دارد. او معتقد است: کنوانسیونها استانداردهای حداقلی را اجرا میکنند، اما فقه خیلی جامع است. کاظمی اولین فراز فقه در مورد حمایت از کودکان قربانی را بحث تربیت کودک دانست و گفت: آیات و روایات متعددی برای بحث تربیت کودک هست. از زمانی که کودک به دنیا میآید تا زمانی که کودک باید تربیت جنسی پیدا کند. بهترین چیزی که والدین برای فرزندان خود به ارث میگذارند، ادب و تربیت است. اگر ما کودک را سالم و در یک محیط عاری از خشونت تربیت کنیم، جلوی استمرار خشونت را میگیریم.
او با ذکر حدیثی از پیامبر در خصوص نوع آموزشها به کودک در سنین مختلف گفت: هفت سال اول کودک را آزاد بگذار اما مراقبت هم کن. هفت سال دوم آموزش بده و هفت سال سوم به او احترام بگذار. به کودک هفت ساله نباید بحثهای جنسی را یاد داد چون زمان خوبی نیست.
به گفته کاظمی، تدابیر پیشگیرانه در اسلام نیز در این زمینه بدین صورت است که، کودک را به کسی نسپارید. مثلا برای بچههای دختر راننده سرویس مرد نگیرید. در حدیث منع شده است که فردی از روی شهوت کودکی را ببوسد. کودک را روی زانوی خود ننشانید. اگر خانواه مشکل دارد، باید مشکل را برطرف کرد نه اینکه کودک را از او گرفت. خانواده باید فرزند را خوب تربیت کند تا کودک در جایگاهی خوب و درستی تربیت شود. یکی از مسائلی که باید به آن توجه زیادی داشت، ارتقای آگاهیهای مردم است. در واقع، یکی از بهترین دستاوردهای لایحه حمایت از حقوق کودکان، آگاه شدن مردم است.
او در انتها در خصوص نظارت و گزارش کودکآزاری و خشونت علیه کودکان تاکید کرده: نظارت و گزارش دادن مسوولیت همگانی است. اگر صدای گریه بچهای را میشنوید و میبینید که به او ستم میشود، باید گزارش دهید.
دولت و قوه قضاییه هم اگر کارشان را به درستی انجام ندهند باید در حدی که میتوانیم در نظارت به این مسائل به آنها کمک کنیم.
بیشتر کودکآزاریها از سوی خانواده و آشنایان است
دکتر سعید قماشی دیگر سخنران نشست در خصوص مصادیق کودکآزاری عنوان کرد: بیشتر مصادیق کودکآزاری در خانواده و نزدیکان فرد اتفاق میافتد. چرا خانواده که کانون عشق و محبت است و رابطه والدین با فرزندان که باید سرشار از عشق و محبت باشد اینطور میشود؟ او آزارهای مربوط به کودکان را در دو دسته تقسیمبندی کرده است؛ ترک فعل که شامل: بیتوجهی به خوراک، پوشاک، تحقیر و اهانت کودک است. خود فعل که شامل: سوءرفتار با بچهها و کار سنگین کشیدن از آنها میشود.
قماشی تاکید کرد: یکی از دلایل اساسی که در خانوادهها این حجم از کودکآزاری اتفاق میافتد، آسیبمندی خانواده است یعنی خانواده آسیب و نقصان دارد و این آسیب چون بیماری و کمبود عمل میکند. هرجا آسیب باشد انسان تحت تاثیر آن است و همه چیز زیر پا گذاشته میشود زیرا آسیب یک واقعیت تواناست و قدرت تفکر را از انسان میگیرد.
چرا خانواده آسیبمند و دارای لطمه است
قماشی سه امری که باعث آسیب و کودکآزاری در خانوادهها میشود را شامل فرهنگ، جهل و ناچاری میداند؛ فرهنگ بدین معنا که پدر و مادر به دلیل فرهنگ اشتباهی که دارند فکر میکنند جزو وظایف پدر و مادری است که کودکان را تنبیه کنند. جهل به این معنا که خانواده به دلیل ناآگاهی، تربیت درست فرزند را نمیدانند. ناچاری نیز به این مفهوم که چارهای غیر از این برخورد ندارند و نمیتوانند نوع دیگری رفتار کنند. اما این ناچاری از کجا میآید؟ ضعف فرهنگ، ضعف اجتماع و ضعف اقتصادی.
او معتقد است:ضعف اقتصادی پایه بسیاری از کودکآزاریهاست. وقتی خانواده درآمدی نداشته باشد انواع و اقسام کودکآزاریها اتفاق میافتد. وقتی درآمد باشد زمینه تحصیلات، خوراک و پوشاک نیز هست. خانوادهها خود به تنهایی نمیتوانند درآمدزایی کنند و سیاستهای اجرایی و مدیریت کلان باید به گونهای باشد که خانواده به لحاظ تامین معیشت خود نیرومند باشد.
در واقع خانواده هم کانون اصلی ایجاد جرم و هم کانون اصلی مبارزه با جرم است. باید ساز و کار و تدبیری برای تقویت خانواده اندیشید. هر خانوادهای باید درآمد کافی داشته باشد تا میزان کودکآزاری کاهش یابد.
قماشی خاطرنشان کرد: ژاپن کمترین حجم قانون کیفری را دارد زیرا ساختارهای آن سالم است و همه امور در مسیر خود است و نیازی به قانون ندارند.