فرادیدl پیش از دوره قاجار، دولتها به صورت امروزی، حاصل چندین وزارتخانه نبودند. رجال دربار به صورت ویژه مسئولیت اجرایی مشخص نداشتند و مناصب اجرایی به مستوفی و لشکرنویس و ... محدود میشد. با ایجاد سلسله قاجاریه و به تخت نشستن آقامحمدخان او چند مستوفی و مستوفیالممالک را برای اجرای کارهای شاهی، خزانهدار برای مدیریت مخارج مملکت، وزیر کشور برای امورات لشکر، منشیالممالک برای ترتیب دستورات شاهی، صاحبدیوان برای تهیه فهرست مواجببگیران و صدراعظم را منصوب کرد که همه این افراد را زیر نظر داشته باشد. میتوان گفت: از این زمان تشکیلات دولتی پایهگذاری شد.
برای ولایات نیز مستوفی برای جمع مالیات و والی به عنوان حاکم منصوب شد. در همین زمان در کل جهان این سِمَتها برای بخشهای حکومتی به ادغام مختوم میشد، در دوره امیرکبیر دقیقا همزمان با همین اتفاقات جهانی در ایران نیز این دو پست؛ یعنی والی و مستوفی یکی شدند.
علاوه بر این تقسیم وظایف و شکلگیری مناصب که مربوط به اداره عمومی کشور بود، تشکیلات دیگری هم در سلطنت ایجاد شد که بیشتر جنبه شخصی شاه را شکل میداد. مواردی چون حرمخانه، خلوت، ضرابخانه، آشپزخانه، فراشخانه، اسلحهخانه، شاطرخانه و ... به این موارد بیوت سلطنتی میگفتند.
حرمخانه
نقل همسران ناصرالدین شاه در همه تاریخها آمده است. برای سامان این جماعت، محوطهای از اندرونی را ترتیب داده بودند. به نقل از عبدلله مستوفی در کتاب «شرح زندگی من» ناصرالدین شاه مردی زن دوست و به اصطلاح اروپایی جنتلمن بود. با هر یک از خانمها به مناسبت صحبت میداشت و میخندید و زنها را اعم از خودی و بیگانه میخنداند.
حرمسرای ناصری
خلوت
مکانی بود که درباریان اعم از روسا و کارکنان، پیشخدمتها و فراشها هم جزو آن بودند. اداره این تشکیلات ساده نبود و افرادی مسئول برقراری نظم آن میشدند.
خزانه
دو بخش اندرون و مالیات خزانه را شکل میداد. در خزانه اندرون جواهرات و یادگاران دولتهای پیشین قرار داشت و گویا ناصرالدین شاه بسیار به حفاظت آن تاکید داشته و به آنها اضافه نیز میکرده است.
ضرابخانه
مستوفی در «شرح زندگی من» نقلی زیبا برای پول دارد. او میگوید پول، پهلوان میدان زندگی است و با اینکه نه خوردنی است و نه پوشیدنی و نه دستافزار است و نه اسباب تجمل، چون وسیله مبادله است نقش عجیبی در زندگی بازی میکند و بدون آن بشر قدم از قدم نمیتواند بردارد. در دوره فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه سکههای صاحبقران ضرب شد. کلمه صاحبقران روی آنها حک شده بود.
سکه صاحبقران
فراشخانه
فراش کسی است مه فرش میکند، روی فرش را جارو نیز میکشد، خب پس از جارو احتمالا آب هم بر روی آن خواهد ریخت. چادرها هم باید برقرار شوند این وظیفه هم بر گردن اوست. برقراری تختها هم فراش انجام میدهد. حالا گرفتن مالیات و نانمهرسانی هم باید در وظایف او نوشت. شاید این را دیگر نشنیده باشید تهیه اسباب تنبیه و انجام آن هم فراشها به عهده داشتند. این بود که نماینده قهر سلطان فراش بود.
فراشهای درباره
اولین کابینه ایرانی
نخستین وزارتخانههای ایران، در زمان ناصرالدینشاه رسمیت یافتند. سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا و آشنایی او با اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی آن دیار تاثیراتی در او گذاشت. پس از اقدامات امیرکبیر و قتل و او و جایگزینی میرزا آقا خان نوری زمانی که شاه جانشین امیرکبیر را عزل کرد در سال 1275 هجری قمری ناصرالدینشاه، از تعیین صدراعظم خودداری کرد و به جای این منصب او 10 وزارتخانه را تاسیس و اداره کشور را به آنها سپرد که عبارت بودند از:
وزارت مالیه، وزارت جنگ، وزارت خارجه، وزارت داخله، وزارت دیوان عدالت «عدلیه اعظم»، وزارت صنایع و علوم، وزارت وظایف و موقوفات، وزارت مشورتخانه، وزارت تحریر فرامین و احکامات و وزارت تجار ممالک محروسه.
ناصرالدینشاه به مدت 6 سال، ایران را از طریق وزارتخانههای دهگانه اداره کرد و بعد از آن، میرزا محمدخان سپهسالار را به عنوان وزیر اعظم/صدراعظم، منصوب کرد.
وزیران این موسسات از شخص ناصرالدینشاه دستور میگرفتند.
وزارت امورخارجه «دفترخانه غربا» قدیمیترین وزارتخانهای است که در ایران تأسیس شده و تاریخ تشکیل آن تقریباً به دو قرن پیش میرسد. پس از تشکیل دولت واحد ایران که به دست آغا محمد خان قاجار انجام گرفت، لزوم برقراری روابط سیاسی با سایر دُول فکر تأسیس وزارتخانه یا سازمانی را به وجود آورد.
در اوایل سلطنت فتحعلیشاه قاجار که روابط خارجی ایران کمابیش توسعه یافته بود و سفیران و نمایندگان خارجی به دربار ایران آمده بودند، برای مراجعات مأمورین خارجی و بیگانگان مرجع مخصوصی مقرر گردید. سازمان امورخارجی ایران در آن ایام نام خاصی نداشت. گاهی دفترخانه غربا گفته میشد و زمانی دفتر امورخارج اطلاق میگردید و مدتی هم امور دول خارجی نامگذاری شده بود.
سفر ناصرالدین شاه به بریتانیا
وزارت عدلیه
عباس قلی خان معتمدالدوله جوانشیر نخستین وزیر عدلیه ایران بود. به علاوه تقسیم حوزة صلاحیت قضایی بین حکمرانان دولتی و مجتهدان محلی در اکثر موارد وابسته به قدرت، سیاست و مدیریت شخصی حکمران منصوب شاه در برابر مجتهد محل بود.
در این دوره بیشتر کارهایی را که میتوان مسئولیت دادگستری امروز دانست، خود مردم اداره میکردند. برای شرح وظایف وزارت عدلیه سعی شد از اختیارات حکام ولایت کاسته و آن اختیارات را به وزارتخانه دهند، یا برای بعضی از ثبت و ضبطها کار را با نماینده وزارت عدلیه انجام دهند. در اعمال احکام قضایی هم نماینده وزارت را در کنار حکام بخشها واجب کردند.
یکی از اقدامات ناصرالدین شاه در نظام قضایی که کشور از نظر بعضی مورخان، «اصلاح» لقب گرفته، الگوگیری از سیستم دادرسی کشورهای اروپایی و اجرایی آن در نظام قضایی ایران بود. از جمله گامهای مهم او در راه آنچه که مورخان از آن به عنوان «اصلاح سیستم قضا در ایران» یاد کردهاند، انتخاب «میرزا حسن قزوینی مشیرالدوله» به وزرات عدلیه بود. در زمان وزارت مشیرالدوله بر وزارت عدلیه 6 مجلس جدا، (تنظیم قانون، تحقیق، جنایات، اجرا، املاک و تجارت) به وجود آمد. برای گردش کارها نیز قوانینی شکل گرفت.
در دوره ناصری تشکیلاتی با عنوان «صندوق عدالت» شکل گرفت. مردم در هر جای کشور میتوانستند عرایض و نامههای خود را برای رسیدگی دولت به این مجموعه بفرستند. بعد از رسیدن این نامهها مسئولان صندوق عدالت نامهها را به وزارتخانههای مرتبط منتقل میکردند! عرایض صندوقها مهمولا درخواست پاداش، درخواست پیگیری ستمها و شرح مرافعات قدیمی بود.
اولین مجلس ایراندر سال 1276، شاه مجلسی به اسم مصلحت…انه دایر کرد. ریاست این مجلس را به عیسیخان اعتمادالدوله سپرد که از نزدیکان شاه بود. اعضای این مجلس عمومیتر از مجلس وزرا یا به اصطلاح کابینه دولت بودند و ملا و نویسنده نیز در میان آنها دیده میشد. از اقدامات این مجلس چیزی نمانده است.