مجله فارسپلاس؛ علیرضا حجتی: جرج هربرت واکر بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا و پدر جرج دبلیو بوش در 94 سالگی درگذشت، آن هم دقیقا 100 روز بعد از جان مک کین سناتور برجسته ایالت آریزونا؛ دو مقام جمهوری خواهی که از معدود شخصیتهای سیاسی بودند که نزد دمکراتها و افکار عمومی آمریکا از ستایش و احترام خاصی برخوردار بودند.
مک کین و جرج بوش پدر چکیده ارزشهای آمریکایی شناخته میشدند و از آنها به عنوان قهرمان ملی یاد میشد که قدرت ایالات متحده را تحکیم و رهبری آمریکا در جهان را اعتبار بخشیدند.
از طرفی دیگر این دو مقام پرقدرت آمریکایی از ویژگیهای مشترکی نیز برخوردار بودند، مککین و بوش هر دو در جوانی به عنوان خلبان در دو نبرد آمریکا در شرق آسیا حضور داشتند. بوش پدر پس از واقعه پرلهاربر هواپیمایش در ژاپن مورد اصابت قرار گرفت و تنها کسی بود که زنده ماند و زیردریایی آمریکا او را از آب گرفت. مککین هم در نبرد ویتنام پس از هدف قرار گرفتن هواپیمایش بر فراز هانوی برای 5 سال به اسارت ویتنامیها درآمد، اتفاقی که او را قهرمان ملی آمریکا کرد.
درکارنامه سیاسی بوش پدر و مککین کامیابیهای بزرگی نیز رقم خورده است. جرج هربرت واکر بوش در دولت دونالد ریگان به عنوان معاون رئیسجمهور در کنار وی مبارزه بیامانی با اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد داشت و نهایتا فروپاشی شوروی را مشاهده کرد. همانطور که بر افتادن پرده آهنین و تخریب دیوار برلین را به چشم دید. چهل ویکمین رئیسجمهور آمریکا ضمن راه انداختن جنگ اول خلیج فارس با تشکیل ائتلاف و در عملیاتی که «طوفان صحرا» نام گرفت، ارتش عراق را از کویت بیرون کرد. او با دستور حمله به پاناما موفق به سرنگونی «مانوئل نوریگا» متحد سابق ایالات متحده شد.
جان مککین هم به عنوان رهبر اصلی و پیشتاز جمهوریخواهان اگرچه هیچگاه نتوانست وارد کاخسفید شود، اما از او به عنوان یکی از محبوبترین چهرههای سیاسی در آمریکا یاد میشد که مردم به چشم یک «رهبر» به او نگاه میکردند. بهطوریکه باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریکا در واکنش به مرگ جان مک کین با صدور بیانیهای نوشت: «من و جان مک کین از دو نسل متفاوت، دو دیدگاه متفاوتیم، اما در یک چیز با هم مشترک بودیم: در این ایدئولوژی که آمریکا سرزمینی است که همه چیز در آن ممکن است.» نه فقط اوباما که جیمی کارتر و جرج دبلیو بوش؛ جو بایدن، معاون سابق رئیسجمهوری، سناتور چاک شومر، رهبر دموکراتها در مجلس سنا و میچ مک کانل، رهبر جمهوریخواهان در سنا هم نسبت به مرگ مککین ابراز تاسف کرده و شجاعت او را ستودند.
با این همه پیروزی سیاسی و نظامی، اما جرج بوش پدر و جان مککین به عنوان نمادهای پررنگی از هژمونی و سلطه آمریکا، در حالی از دنیا رفتند که در برابر ایران با ناکامی مطلق روبرو شدند و آرزوی تغییر حکومت ایران را به گور بردند.
بوش پدر در دوران ریاست جمهوریاش وانمود میکرد دنبال بهبود روابط با ایران است و در مراسم تحلیفش گفت: «حسن نیت، حسن نیت میآورد. خوشطینت بودن میتواند چرخی را به حرکت دربیاورد که تا مدتها به همین شکل حرکت کند.»، اما از رویکرد تغییر حکومت در ایران رویگردان نشد و با ترکیبی از راهبردها از جمله مهار ایران و مقابله با نفوذ ایران در منطقه و گسترش تحریمها سعی در سرنگونی جمهوری اسلامی ایران داشت.
تلویزیون «سی. ان. ان» در گزارشی در اواخر خردادماه 1371، به نقل از «جورج هربرت واکر بوش» رییسجمهور آمریکا که در یک اجتماع انتخاباتی در کالیفرنیا سخن میگفت، اعلام کرد: «باید جلوی نفوذ ایران در خلیجفارس گرفته شود تا منافع آمریکا در این منطقه تامین شود و سلطه آمریکا تحکیم یابد.».
اما مهمترین رویارویی بوش پدر با مردم ایران، مربوط به تقدیر کردن او از فرمانده ناو وینسنس است. همان فرماندهای که دستور شلیک به هواپیمای ایرانایر با شماره پرواز 655 را صادر کرد. بوش پدر در واکنش به این جنایت جنگی در اجتماعی در کالیفرنیا گفت: «هیچ اهمیتی ندارد که واقعیات چه میگویند، من هیچوقت از طرف آمریکا عذرخواهی نمیکنم».
جان مککین نیز بارها از تغییر رژیم در ایران سخن گفته بود تا جایی که سال 2007 در مشهورترین اظهارنظر خود درباره ایران، در واکنش به سؤالی درباره اینکه «چه زمانی یک پیام با پست هوایی [منظور، بمباران]برای تهران خواهیم فرستاد»، گفت: «آن آهنگ قدیمی «بچههای ساحل» [را یادتان هست؟ به نام]«ایران را بمباران کنید». مککین سپس شروع به خواندن کرد: «بمب، بمب، بمب، بمباران کنید...»
مک کین در دوران ریاستجمهوری جورج بوش پسر، در پاسخ به پرسشی که حجم صادرات آمریکا به ایران در آن دوره ده برابر شده و بخش عمدهای از این افزایش صادرات نیز به صادرات سیگار به این کشور مربوط است، گفت: «شاید این هم یک راه برای کشتن آنها باشد.» وی البته بلافاصله مدعی شد: «شوخی کردم؛ من 28 سال، 29 سال است که سیگار نکشیدهام»، ولی با در نظر گرفتن رویکرد سخت و خشن سناتور آریزونا این گفته چندان شوخی به نظر نمیرسید.
مککین در تالار «کندی» سنای آمریکا که میزبان کنفرانسی با حضور سناتورهای ارشد و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بود گفت: «اولاً بگویم که من آدم خوشبینی هستم و دانشجوی تاریخ هستم... به شما قول میدهم، یک روز ما در میدانی در تهران خواهیم بود و مجسمه زن جوانی به نام «ندا» نصب خواهیم کرد که دیدیم غلتیده در خون، جانش را از دست داد. به شما قول میدهم روزی این کار را خواهیم کرد.»
رهبر انقلاب 29 خرداد سال 96 در بیاناتی گفتند: اینهایی که تازه آمدهاند سر کار در آمریکا، مثل این کسانی که تازه وارد عالم چاقوکشی شدهاند (این چاقوکشهای تازهکار و بیتجربه که به هر جا میرسند یک نیش چاقویی میزنند) نمیفهمند چهکار دارند میکنند، تا وقتی توی دهانشان بخورد. وقتی توی دهانشان خورد، آنوقت میفهمند حساب چیست، کتاب چیست. جمهوری اسلامی را اینها نشناختهاند؛ ملت ایران را اینها نشناختهاند؛ مسئولین جمهوری اسلامی را نشناختهاند. ملت ایران آن ملتی است که از روز اول تا امروز، با همینجور توطئهها و با همینجور حرفها مواجه بوده. آنها خواستهاند به ملت ایران سیلی بزنند، [ولی]ملت ایران به آنها سیلی زده؛ آنها خواستهاند نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند، [اما]یکییکی در حسرت این آرزو به گور رفتند.
رهبری در 19 اردیبهشت سال 97 نیز فرمودند: کسانی که آن خصومتها را نسبت به ملت ایران انجام میدادند، اکنون استخوانهایشان زیر خاک است، اما جمهوری اسلامی ایستاده است، این آقا (ترامپ) هم روزی بدنش زیر خاک میرود، اما جمهوری اسلامی همچنان ایستاده و سرافراز خواهد بود.