وبسایت روزیاتو - فروغ بیداری: اغلب مردم جهان برای هنر و هنرمندان ارزش و اعتبار بسیار زیادی قایل هستند. هنر یعنی خلاقیت، یعنی جسارت، یعنی فکر کردن خارج از چهارچوب و محدودیت. اگر هنرمند جهان را بسان مردم عادی ببیند دیگر هنرمند نیست؛ چون اثری برای خلق کردن نخواهد داشت.
اما با همه این تفاسیر، هستند هنرمندان بزرگ و با استعدادی که تحت تاثیر مواد مخدر یا مواد محرک دست به خلق اثر زدهاند.
داستان نویسی به تخیل بسیار قوی نیاز دارد و شاید جالب باشد بدانید برخی از آثار ادبی کلاسیک تحت تاثیر کوکائین نگاشته شدهاند. یعنی نویسنده در زمان ساخت و پردازش شخصیتهای داستان و ماجراهای آن به ماده مخدر اعتیاد داشته است.
برای آشنایی با 10 نویسنده و مولفی که تحت تاثیر کوکائین شاهکار خلق کردهاند در ادامه با ما همراه باشید.
1- استیون کینگ و کتابهای دهه 80 میلادی او
استیون کینگ از اعتراف به اینکه بیشتر آثارش روی کوکائین نوشته شدهاند هیچ هراسی ندارد. حتی گاهی او نوشتههایش را به یاد نمیآورد و نمیداند چگونه آنها را نوشته است. کینگ در مصاحبه با مجله رولینگ استون گفته، از سال 1978 تا 1986 میلادی کوکائین مصرف میکرده و در این بازه زمان 10 رمان نوشته است.
از جمله این کتابها میتوان به It، The Dark Tower، Pet Sematary و The Stand اشاره کرد.
استیون کینگ، نویسنده آمریکایی و خالق بیش از 200 اثر ادبی در گونههای وحشت و خیالپردازی است. جذابیت و استقبال خوانندگان از کتابهای او چنان زیاد بود که دیری نپایید به سینما نیز راه یافت.
کارگردانان بزرگ از روی بیشتر نوشتههای استیون کینگ برداشتهای سینمایی کردهاند. برخی از این فیلمها که با بازی درخشان بازیگران نامدار بر پرده رفته، از قرار زیر است:
- درخشش (Shining) به کارگردانی استنلی کوبریک
- رستگاری در شاوشنک به کارگردانی فرانک دارابونت
- مسیر سبز به کارگردانی فرانک دارابونت
- 1408 به کارگردانی میکائیل هاف استروم
- مه به کارگردانی فرانک دارابونت
- آن به کارگردانی اندرس موچیتی
- ارواح به کارگردانی استن وینستون و بازی مایکل جکسون. (مایکل جکسون و استیون کینگ هر دو با هم داستان این فیلم را نوشتند.)
- کری به کارگردانی برایان دیپالما
- میزری به کارگردانی راب راینر
2- کن کیسی و کلوب LSD او
در سال 1959 میلادی، کیسی به عنوان دستیار روانپزشک در یک بیمارستان مشغول کار بود (خاطرات این دوره و گوشهای از تجربیات وی در کتاب بسیار خواندنی «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» نوشته شده است.) این شغل باعث شد تجربیات تازهای در زندگی خود داشته باشد.
آنها در بیمارستان اثرات الاسدی روی بدن انسان را تحت آزمایش و بررسی قرار میدادند. در سال 1964 میلادی، کن کیسی با برپایی کلوب Merry Pranksters یک انقلاب بزرگ در زمینه داروهای توهمزا در آمریکا به وجود آورد.
به موجب این باشگاه، محبوبیت و مصرف روانگردان LSD توسط هوادارن آن به طور علنی ابراز میشد. آنها پارتیهای سازمانیافته و بزرگی برپا میکردند که حتی از مهمانیهای فیلم Project X نیز بزرگتر بود.
کیسی در کلرادو به دنیا آمد و در اُرگان بزرگ شد. او در سال 1957 از دانشگاه اورگان فارغ التحصیل شد و پس از گذراندن دورهی نویسندگی خلاق در دانشگاه استنفورد، نویسندگی را آغاز کرد. او با نوشتن رمان پرواز بر فراز آشیانه فاخته به موفقیت های هنری و تجاری بزرگی دست یافت.
در سال 1998، مشکلات سلامتی کیسی رو به وخامت گذاشت. او در سال 2001 به منظور خارج کردن یک تومور، تحت عمل جراحی کبد قرار گرفت اما نتوانست بهبودی خود را به دست آورد و سرانجام در سن 66 سالگی چشم از جهان فروبست.
بد نیست اشاره کنیم، الاسدی معروفترین دارو در دسته روانگردانها است. اثرات مصرف الاسدی میتواند غیرقابل پیشبینی باشد. این اثرات به میزان مصرف، شخصیت مصرفکننده و محیط مصرف الاسدی بستگی دارد. معمولا تأثیرات آن 20 تا 60 دقیقه پس از مصرف ظاهر میشود و 6 تا 12 ساعت به طول میانجامد.
کتاب «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» یا «دیوانه از قفس پرید» در سال 1962 نگاشته شده است. داستان در بیمارستانی روانی در ایالت اورگن آمریکا میگذرد و در بطن آن به نقد مکتب روانشناسی رفتارگرایی پرداخته میشود و اصول انسانی مورد ستایش قرار میگیرد.
مجله تایم این رمان را جزو 100 رمان برتر انگلیسی زبان بین سال های 1923 و 2005 انتخاب کردهاست.
3- ژان پل سارتر و رژیم غذایی او
بر اساس گفتههای آنی کوهن-سولال، که بیوگرافی یکی از بزرگترین اگزیستانسیالیستهای تاریخ را نوشته، رژیم غذایی روزانهی سارتر این بود: 2 پاکت سیگار، دو عدد پیپ، 1/4 بطری لیکور سنگین، 200 میلی گرم آمفتامین، 15 گرم آسپرین، یک پاکت باربیتورات و حدود 20 عدد کوردران (ترکیبی از آمفتامین و آسپرین).
این نویسنده شهیر در سن 74 سالگی درگذشت.
ژان پل سارتر فیلسوف، اگزیستانسیالیست، رماننویس، نمایشنامهنویس و منتقد فرانسوی بود. سیمون دوبووار، فیلسوف، نویسنده و فمینیست فرانسوی همراه و همدم مادامالعمر او بود. از آنجا که آنها ازدواج را یک امر بورژوایی میدانستند، تا آخر عمر با هم ازدواج نکردند.
سارتر از کودکی در پی کسب شهرت بود. به همین دلیل به نویسندگی روی آورد. با این همه مدتهای مدیدی نوشتههایش یکی پس از دیگری از سوی ناشران بازگشت داده میشدند و او بدین خاطر نتوانست به آرزوی دیرینهاش جامه عمل بپوشاند.
تا اینکه در 1938 و با نگارش نخستین رمان فلسفیاش با نام «تهوع» به شهرتی فراگیر دست یافت. در این رمان تکان دهنده دلهره وجود و بیهودگی ذاتی هستی، با جسارتی بیسابقه ترسیم شدهاست.
4- نویسندهها در سالهای NEP: سیاستهای نوین اقتصادی
واقعیت جالب: پیش از انقلاب روسیه، کوکائین بسیار راحتتر از یک شیشه ودکا پیدا میشد. در آن دوران هیچ قانونی برای ممنوعیت این ماده مخدر وجود نداشت به طوری که حتی در سوپرمارکتها یا دکههای سیگار فروشی هم کوکائین فروخته میشد.
گفته میشود منبع الهامبخش بلندترین مجموعه عاشقانه ولادیمیر مایاکوفسکی که از او به عنوان یکی از نوابغ هنر شوروی یاد میشود، کوکائین بوده است. البته این ادعا هرگز تایید نشد. اما چندان دور از ذهن هم نیست.
مایاکوفسکی، در شوروی بزرگترین شاعر دورهٔ انقلابی لقب گرفتهبود و در 14 آوریل 1930 در پی بنبستی عاطفی و نیز ممنوعالخروج بودن از خاک شوروی، به ضرب گلوله خودکشی کرد. وی پیش از مرگ بر برگهای نگاشت: «برای همه… میمیرم…».
«قدمم
در خیابان
مسافت را
لگدمال میکند
جهنم درونم را
اما
چاره چیست؟»
5- چارلز دیکنز و دوران ویکتوریایی
چارلز دیکنز در دوران ویکتوریایی میزیست؛ دوارنی که مصرف افیون و کوکائین بسیار مرسوم بود و قیمت ارزانی هم داشت. حتی پزشکان و قانون هم مصرف مخدر را منع نمیکردند. این در حالی بود که برخی از این مخدرها در آن زمان به عنوان داروی ضد افسردگی تجویز میشد.
چارلز دیکنز بزرگ هم به مخدر معتاد بود. بر اساس خاطرات افرادی که او را میشناختند، دیدگاهها و رفتارهای وی بسیار عجیب بود.
چارلز دیکنز پس از شکسپیر تأثیرگذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بشمار میرود. از او برای داستانسرایی و نثر توانمندش و خلق شخصیتهای به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمدهاست. دیکنز در طول زندگی خویش، محبوبیت جهانی بسیاری کسب کردهاست.
از آثار دیکنز میتوان دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، الیور تویست و داستان دو شهر را نام برد.
6- لوئیس کارول در دوران ویکتوریایی
یکی از بزرگترین نویسندههای ادبیات کودک جهان، یعنی لوئیس کارول نیز در دوران ویکتوریا زندگی میکرد. او یکی از مصرفکنندههای laudanum (ترکیب تریاک و الکل) بود. بسیاری بر این باور هستند که آلیس در سرزمین عجایب از اثرات روانگردان بودن این محلول مخدر و الکلی است و نویسنده در نتیجه سفر خود به دل مخدر، چنین شاهکاری را پدید آورده است.
کارول را یکی از مهمترین خیالپردازینویسان دوره ویکتوریا میدانند. آلیس در سرزمین عجایب (1865) و آنسوی آینه (1872) از مهمترین آثار او هستند. هر دو کتاب، سفر آلیس، قهرمان دختر داستان را شرح میدهند و ماجراهایی را بیان میکنند که به صورت نمادین سیر تحول ذهنی او را در مسیر زندگی نشان میدهد.
این داستانها، خیالپردازی است و در بستری رشد میکند که فراواقعیتها پایههای طرح را تشکیل داده و لحظاتی از زندگی نویسنده را به تصویر میکشند.
آثار لوئیس کارول عمیقا در فرهنگ امروزی جای گرفته و بسیاری از هنرمندان را تحت تأثیر قرار دادهاست.
کارول، استاد ریاضیات کالج کرایستچرچ دانشگاه آکسفورد، کشیش و عکاس هم بود. او در 14 ژانویه 1898، در شصت و شش سالگی، بر اثر ذاتالریه شدید در گیلدفورد در جنوب شرقی انگلستان درگذشت.
7- زیگموند فروید و مطالعات وی در باب کوکائین
در سال 1884 میلادی، زیگموند فروید عصبشناس اتریشی که پدر علم روانکاوی شناخته میشود، به داروی جدیدی به نام کوکائین علاقهمند شد. در سه سال بعدی او گزارشات علمی متعددی در رابطه با کاربردهای شگفتانگیز کوکائین منتشر کرد. او معتقد بود کوکائین درمان بسیاری از مشکلات ذهنی و فیزیکی است و در مقالهاش با عنوان «در کوکا» در همان سال، مزایای کوکائین را برشمرده است.
او معتقد بود این داروی درمان افسردگی است. فروید همینطور مصرف کوکائین را برای درمان اعتیاد به مرفین توصیه میکرد.
فروید مصرف کوکائین را به دوستش ارنست فون فلیشل-مارکسو که به مورفین معتاد بود و از درد ناشی از عفونت حاد در اثر تزریق، رنج میبرد، توصیه کرد. فروید ادعا کرد اعتیاد دوستش ناگهان از بین رفته در حالی که فلیشل هیچگاه اذعان نکرد که فروید در اشتباه بودهاست. وضعیت فلیشل به صورت مسمومیت شدید ناشی از کوکائین تغییر کرد و بعد از آن، دوباره مصرف مورفین را شروع کرد و چند سال بعد، پس از متحمل شدن رنجی زیاد، درگذشت.
اما در ابتدای سال 1887، دانشمندان ثابت کردند که کوکائین آن طور که گفته میشود بیخطر نیست. فروید هم پس از فهمیدن این مساله ابراز پشیمانی کرد و برای اشتباه خود از اطرافیان عذرخواهی و ترغیب کردن عمومی به مصرف کوکائین را متوقف کرد. اما خودش تا سال 1900 میلادی درگیر ترک کردن کوکائین بود.
از تالیفات فروید میتوان به تعبیر خواب، موسی و یکتاپرستی، آینده یک پندار و تمدن و ملالتهای آن اشاره کرد.
8- شارل بودلر و کلوب حشیش
از سال 1844 تا 1848، شارل بودلر عضو کلوب حشیش بود. بر اساس اظهارات دیگر اعضای این کلوب، بولدر فقط دو بار حشیش را امتحان کرد. این شادی برای او حالبههمزن بود. بولدر بعدها به مدت کوتاهی به تریاک اعتیاد پیدا کرد اما خیلی زود توانست بر اعتیاد خود غلبه کرده و آن را ترک کند.
کلوب حشیش نام گروهی فرانسوی بود که اعضای آن تجربه مصرف مواد مخدر – به ویژه حشیش – را با هم به اشتراک میگذاشتند. از دیگر اعضای این کلوب میتوان به ویکتور هوگو، الکساندر دوما و انوره دو بالزاک اشاره کرد.
بدنبال این امر وی توصیفی از تاثیر افیون بر بدن انسان را در قالب مقالهای موسوم به «بهشت مصنوعی» نوشت.
شارل بودلر شاعر و نویسنده فرانسوی و اولین کسی بود که واژه مدرنیته را در مقالات خود بکار برد. از جمله کتابهای او میتوان به نقاش زندگی مدرن، اشعار کوتاهی به نثر، بهشتهای مصنوعی و گلهای رنج اشاره کرد.
گلهای رنج مجموعه شعر و مهمترین اثر شارل بودلر محسوب میشود در هنگام انتشارش 1840 سر و صدای زیادی به پا کردو حتیٰ باعث شد تعدادی از شعرها سانسور شود. دراین اثر بودلر به دنبال کشف زیبایی از درون زشتی است و مبانی زیباییشناسی جدیدی را پایهریزی میکند.
9- نمایشنامهنویس برنامه کودکان بیبیسی
کاترین گراهام نمایشنامهنویس برنامه کودکان بیبیسی اعلام کرده بود که تهیهکننده و میزبان برنامه پس از نخستین اپیزود این برنامه تلویزیونی به او پیشنهاد مصرف کوکائین را دادهاند. بعدها پس از لو رفتن این مساله نه تنها تیم فیلمسازی تنبیه و مواخذه نشدند، بلکه از طرف مدیران اجرایی تحسین هم شدند زیرا اعتقاد داشتند کوکائین باعث شده تا آنها ایدههای خلاقانهتری ارائه دهند.
کاترین گراهام ناشر و مالک روزنامه واشینگتن پست و از اعضای فرهنگستان هنر و دانش آمریکا و برنده جایزه پولیتزر بود.
10- میخائیل بولگاکف و شایعات مصرف مواد مخدر
وقتی صحبت از داستانسرایی بینظیر بولگاکف به میان میآید، اغلب این صحبت هم در ادامه میآید که او هنگام نوشتن این داستانها تحت اثر مورفین بوده است.
در خلال سالهای 1916 تا 1917 میلادی، بولگاکف بعنوان پزشک مشغول فعالیت بود و اولین بار در همان دوران مورفین را برای از بین بردن درد کشندهی ناشی از دیفتری مصرف کرد. جالب است بدانید که 5 سال طول کشید تا بولگاکف بتواند اعتیاد خود به این ماده مخدر را کنار بگذارد و در نهایت در سال 1921 موفق به انجام این کار شد.
همه خاطرات او از این دوران در کتاب مورفین در سال 1927 میلادی نوشته شد.
البته لازم است اشاره کنیم که میخائیل بولگاکف به مواد مخدر اعتیاد داشت اما هرگز تحت تاثیر مخدر هیچ داستان یا رمانی را ننگاشته است.
میخائیل بولگاکف نویسنده و نمایشنامهنویس مشهور روسی در نیمهٔ اول قرن بیستم است. مشهورترین اثر او مرشد و مارگاریتا است.
در بهار 1916، بولگاکف، دانشکدهٔ پزشکی را به پایان رساند و کمی بعد به خدمت سربازی احضار شد. علاقه شخصی بولگاکف به زبانها و ادبیات خارجی باعث شد که در کنار کار پزشکی در زمینه ادبی نیز رشد کند. در پاییز همان سال ارتش، او را به عنوان پزشک به روستای «نیکلسکی» در منطقهٔ اسمالنسک اعزام کرد. خاطرات این دوران در مجموعهٔ داستان «یادداشتهای پزشک جوان روستا» آمدهاست.
شکست ارتش سفید در بهار 1920 برایش فاجعهای به حساب میآمد و او را به فکر ترک کشور انداخت. اما بیماری سخت او در این روزها سرنوشتش را به کلی عوض کرد. بیماری، فرصتی کافی برای اندیشیدن و تصمیمگیری در اختیارش گذاشت. پس از بهبودی، حرفهٔ پزشکی را کنار گذاشت و به خبرنگاری و فعالیتهای فرهنگی روی آورد.
بد نیست بدانید شاهکار این نویسنده یعنی مرشد و مارگاریتا پس از حدود 10 سال در نهایت در سال 1941 توسط همسر بولگاکف به پایان رسید، اما در زمان استالین اجازه چاپ به این اثر داده نشد و سرانجام 27 سال پس از مرگ بولگاکف بود که نسخهٔ سانسورشدهای از کتاب منتشر شد.
کتاب در سال 1965 با حذف 25 صفحه و تغییر برخی نامها و مکانهای ذکر شده در تیراژ محدودی به چاپ رسید که با استقبال شدید مردم مواجه شد. نسخههای آن یکشبه به فروش رفت و کتاب با قیمتی نزدیک به صد برابر قیمت روی جلد به کالایی در بازار سیاه تبدیل شد.
در آخر هم بگوییم با مصرف مواد نمیتوانید نویسنده و رماننویس شوید. بدون شک تمامی این نویسندههای شهیر و موفق در نتیجه استعداد ذاتی خود توانستهاند به این درجه از موفقیت برسند و مواد مخدر اثر موثری در این مسیر نداشته است.