فیلم The House With a Clock in Its Walls یکی از آثار حال حاضر ژانر فانتزی در سینما است که با وجود برخورداری از اندک پتانسیلها و عناصر خیالانگیزی، به هیچوجه نمیتواند آنطوری که باید بدرخشد.
سبک فانتزی در شرایط کنونی سینما دنیای خود را دارد، جای خود را پیدا کرده و رسالتش هم مشخص است. ما به عنوان مخاطب تاکنون از این ژانر آثاری طلایی را دیدهایم (مثلاً چه کسی میتواند شاهکار گیرمو دلتورو یعنی Pan’s Labyrinth را فراموش کند؟) که خلاقانه خیال پردازی کردند، دنیا و شخصیتهای بی نظیری را به ما نشان دادند و جاودانه شدند. اما در این میان آثار بسیار زیادی هم به چشم میخورد که تنها در راستای رسیدن به اهداف ذکر شده قدم برداشته اما در نهایت حتی به مقصد نزدیک هم نشدهاند. فیلم «خانهای با یک ساعت در دیوارهایش» مصداق بارز این آثار سینمایی پرپتانسیل است که در نهایت به پرواز در نمیآیند؛ فیلمی در ژانر فانتزی با بازیگران مطرحی همچون جک بلک (Jack Black) و کیت بلانشت (Cate Blanchett) که علیرغم یک سری نکات مثبتش، در سیلی از ضعف غوطه ور شده و کاملا ناکام از آب درآمده است.
فیلم داستان پسر جوانی به نام «لوییس» را روایت میکند که پدر و مادر خود را از دست داده و پیش داییاش، «جاناتان بارناولت» میرود. جاناتان جادوگری است که در خانهای عجیب و پر رمز و راز زندگی میکند و از همین سو پای لوییس هم به تمامی این ماجراها باز میشود.
داستانی که در نیمه اول خود اشباع شده از هیجان و پتانسیل است و این بار را به آرامی در نیمه بعدی به زمین میگذارد و از رسالت خود فاصله میگیرد.
- کارگردان: الی راث
- استودیو تهیه کننده: امبلین انترتینمنت
- بازیگران: جک بلک، کیت بلانشت، اون واکارو
- بودجه: 42 میلیون دلار
- باکس آفیس: 130 میلیون دلار
داستان در اولین نگاه و در ابتدای فیلم نسبتا قابل قبول پیش میرود و میتواند تا حدی هم سرگرم کننده باشد. روایت داستان فیلم در نیمه نخست با بیان تعدادی معما و سوال همراه است که در بهترین حالت و با اغماض «شاید» بتواند ذهن یک سری از مخاطبان را درگیر کند و آنها را با فیلم همراه سازد.
در این میان شاید تنها نکتهای که باعث شود مخاطبان از فیلم به همین زودی ناامید نشوند، نقشآفرینی بازیگران فیلم است که عملکرد بسیار باورپذیری در میان عناصر غیرواقعی فیلم از خود ارائه میدهند. اگر از این نکته صرف نظر کنیم و فیلم را تنها از حیث داستان و داستان گویی بررسی کنیم، باید گفت با اثری ضعیف طرف هستیم که فیلمنامهاش لنگ میزند و روایت منسجمی هم ندارد.
این مسئله در نیمه دوم فیلم به اوج خود خواهد رسید و تا پایان هم ادامه پیدا میکند. فیلم از نیمه دوم به بعد تکلیف خود را با مخاطب مشخص میکند. تقریبا اکثر سوالات پاسخ داده میشود، مسئله به طور کامل باز میشود و مخاطب در جریان مسائل دنیای فیلم قرار میگیرد و تازه میفهمیم که هسته اصلی داستان کاملا کلیشهای است و تمام انتظارات احتمالی که در نیمه نخست از داستان داشتیم هیچکدام برآورده نخواهند شد. در نتیجه از باب کلیشهای بودن داستان، مشخص است که فیلم در نیمه دوم خود چه مسیری را پیش خواهد گرفت و چه سرانجامی هم خواهد داشت. فیلم «خانهای با یک ساعت در دیوارهایش» قرار نیست هیچگونه حرف جدیدی برای مخاطب داشته باشد و برای رسیدن به این مسئله به هیچ وجه لازم نیست فیلم را تا انتها دنبال کنید. این نقطه ضعف قطعا یکی از بزرگترین اشکالات کل فیلم است.
فیلم The House With a Clock in Its Walls ترکیبی از ژانرها و عناصر داستانی متعدد و گسترده است که پرداخت کافی را برای خلق اثری منسجم ندارند.
مسئله مهم دیگری که فیلم با آن کلنجار میرود ژانر است! «خانه» المانهای مختلفی از سبکهای گوناگون را در خود جای داده یا بهتر است بگوییم تلاش کرده که در خود جای دهد. فیلم میخواهد در هسته اصلی خود فانتزی باشد اما در کنارش تلاش میکند که گاهی رنگ و بوی کمدی به خود بگیرد، گاهی ترسناک یا دلهره آور شود و همواره هیجانی بودن خود را حفظ کند که در هیچکدام هم موفق از کارزار به بیرون نمیآید.
این فیلم برای گروه سنی نوجوانان ساخته شده اما در عین حال برخی از صحنههایش به هیچ وجه مناسب این رده سنی نیست و شاید برای این گروه بیش از حد ترسناک باشد و همین صحنهها حتی برای مخاطبان بزرگسال هم هیچ ارزش بصری نخواهند داشت.
از طرفی شوخیهای فیلم هم چنگی به دل نمیزنند و هیچ کمکی به برقراری تعادل در ریتم فیلم نمیکنند. اما مهمترین بحث در این حیطه آن است که فیلم حتی یک فانتزی خوب هم تحویل مخاطب نمیدهد. اگر پیش از دیدن فیلم به سراغ تصاویر، تریلرها یا حتی توضیحات آن رفته باشید، قطعا انتظارتان این خواهد بود که با فیلمی طرف هستید که در دنیایی جادویی با جادوگران بزرگ و کوچکش به وقوع میپیوندد؛ خبر بد این است که این انتظار به هیچ وجه برآورده نخواهد شد. اتفاقاتی که به جادو، خیال پردازی یا سایر المانهای فانتزی مربوط میشوند، برای فیلمی مثل «خانه» که ادعای فانتزی بودن را دارد بسیار بسیار کم بوده و هیچ وجه انتظارات مخاطبانش را برآورده نمیکند. از این رو میتوان بیان کرد که فیلم از پایه و اساس در ژانر خود و متجلی کردن المانهای متعارف آن مشکل داشته و کم آورده است.
جک بلک به عنوان یکی از درخشانترین مهرههای فیلم The House With a Clock in Its Walls با همان دلربایی و جذابیت همیشگی خود نقشآفرینی میکند
اما اگر بخواهیم گذری هم به اندک نکات مثبت فیلم بزنیم قطعا در اولین بحث باید از بازیگران اصلی فیلم صحبت کرد. جک بلک، کیت بلانشت و بازیگر نوجوان نقش لوییس (Owen Vaccaro)، سه پایه اصلی فیلم به شمار میروند که سطح عملکرد و نقشآفرینیشان یک سر و گردن از سایر بخشهای فیلم بالاتر بوده و خود را با قوت به مخاطب نشان میدهند؛ هرچند پرداختن به این نکته هم خالی از لطف نیست که به واسطه کارگردانی ضعیف و فیلمنامهای ضعیفتر، همین بازیگران هم در نقاطی دست و بالشان بسته است و و مجبورند تا اتفاقات و پیچ و خمهای داستانی آبکی را برای مخاطبان به تصویر بکشند، اما باز هم کم لطفی است اگر از قوت بازیشان حرفی به میان نیاوریم.
یکی دیگر از نکات مثبت فیلم جلوههای ویژه آن است. این اثر اگر از حیث محتوایی لنگ میزند، در بحث فرم کمی حرف برای گفتن دارد و برگ برندهاش هم جلوههای ویژه است. در طول فیلم سکانسهایی به چشم میخورند که از لحاظ بصری قدرتمند بوده و نظر مخاطب را به خود جلب میکنند. طراحی فضاها، طراحی لباس و سایر عناصر محیطی اعم از جادوها یا موجودات خیالانگیزی که در فیلم حضور دارند، همگی نسبتا قابل قبول بوده و حس لذت بردن مخاطب را از فضاسازیهای آن بیشتر میکند. «خانه» در سینماتوگرافی هم قدرتمند است اما این قدرت توازن ندارد و در نقطه نقطه فیلم با رویکردهای مختلفی از سینماتوگرافر و کارگردان مواجه میشویم.
«خانهای با یک ساعت در دیوارهایش» پتانسیل این را داشت که خیلی بیشتر از آن چیزی که هست در عرصه سینما خودنمایی کند!
در نهایت باید گفت که فیلم The House With a Clock in Its Walls اثری است که برای گروههای سنی بسیار گستردهای ساخته شده اما بنا به دلایل زیادی قادر نیست تا هیچکدام از مخاطبانش را راضی کند. این اثر بسیار جاه طلب است و همین جاه طلبی به اهرمی برای زمین خوردن آن تبدیل میشود. با توجه به بعضی صحنههای سوالبرانگیز آن، نمیتوان استدلال کرد که فیلم اثری خانوادگی و مناسب گذراندن وقت به این شکل است.
ضعف فیلمنامه جزو بزرگترین نکات منفی The House With a Clock in Its Walls به شمار میرود. کارگردانی ضعیف است و فیلم از نیمه دوم تا انتها یک سیر نزولی را در پیش میگیرد که تماشایش را تا حدی سخت خواهد کرد. از طرفی بازیگران کار خود را به بهترین شکل انجام دادهاند و از پس نقشهایشان به خوبی برآمدهاند. جلوههای ویژه و ابعاد فنی فیلم قابل قبول و تا حدی قدرتمند ظاهر میشوند تا پوششی بر ضعفهای آن باشند. این فیلم قطعا شما را سرگرم خواهد کرد اما در صورت اینکه قصد تماشای آن را داشتید، انتظارات خود را پایین نگه دارید و صرفاً از عناصر خیالانگیز آن لذت ببرید.