به این جمله جالب دقت کنید: «آبوهوای بد وجود ندارد، لباس پوشیدن بد و نامتناسب با آبوهوا وجود دارد». اگر به عمق این جمله توجه کنید، متوجه خواهید شد که رفتار ما در شرایط مختلف، حالوهوای اوضاع و روزگارمان را میسازد.
این موضوع درباره تربیت و رفتار با فرزندان نیز وجود دارد. در دنیایی که فناوری همهچیز را احاطه کرده است و والدین در تلاش هستند تا فرزندان خود را همهفنحریف بار بیاورند، داستان کمی چالشبرانگیز میشود. آیا رفتار والدین امروزی با فرزندان صحیح است؟ آیا میدانند که در هر آبوهوایی چه لباسی مناسب فرزندشان است؟ والدین در چنین دنیایی باید گاهی مکث کنند و از خود سؤالاتی کنند. پس این مقاله را بخوانید و ببینید «7 کاری که بهعنوان والدین باید انجام دهید، ولی آنها را انجام نمیدهید» چیست؟
چیزهایی را که باید از خودتان بپرسید مرور کنید
زندگی پرسرعت و آمیخته به تکنولوژیِ این روزها باعث شده تا بعضی چیزها کاملا به دست فراموشی سپرده بشوند. اگر شما هم فرزندی دارید که برای تربیت و رشد صحیح او برنامهریزی میکنید، بهتر است گاهی از خود بپرسید:
- اگر بچهها بهجای بازی «پرندههای عصبانی» یا همان انگریبردز معروف، گهگاهی به آسمان و پرندههای واقعی نگاهی کنند، بهتر نیست؟
- اگر مهدهای کودک فضایی طبیعی داشته باشند و مسئولانشان به باغ و باغچهها اهمیت بدهند و بچهها را در این فضا تربیت کنند، بهتر نیست؟
- اگر مدارس بهجای آزمونهای استاندارد و قوانین سخت، بر طول تعطیلات بچهها اضافه کنند، بهتر نیست؟
- اگر کودکانی شاد و آزاد داشته باشیم، کودکانی که در پی تجربههای جدید هستند و روحشان در ظرف تنگ مقررات و قوانینِ زادهی عُرف نمیگنجد، بهتر نیست؟
بازی کودکان یکی از بهترین منابع آموزشی مستند است. با وجود این والدین از این منبع ایدهآل و راهنمای مناسب استفاده نمیکنند. مثلا به بازی کردن بچهها دقت کنید؛ محدودیتهای مختلفی که برای بازی درون و بیرون خانه برای بچهها وجود دارد بهیاد بیاورید. در خلال بازی خیلی چیزها را میتوان به بچهها یاد داد و اطلاعات زیادی نیز درباره آنها کسب کرد. آلیسون گوپنیک (Alison Gopnik) استاد روانشناسی و فلسفه دانشگاه برکلی کالیفرنیا است. او میگوید: «متأسفانه کودکان امروزی آزادی لازم برای تجربه بازیهای لذتبخش را ندارند. والدین و سیاستگذاران آموزشی هر روز کودکی آنها را محدودتر میکنند. مثلا همین پیشدبستانی یکی از مصداقهای محدود کردن کودکان است. تلاش برای اسیر کردن کودکان در چهارچوبها و قوانین در سنین پایین، فشار زیادی بر آنها ایجاد میکند. بازیهای وانمودی، بازیهایی هستند که با الگوبرداری از زندگی واقعی از سوی کودکان انجام میشوند. این بازیها نقش بسیار مهم و حیاتی در رشد و توسعه هوش انسانها دارند».
بهجای نگرانی به تجربههای حاصل از بازی توجه کنید
اریکا کریستاکیز (Erika Christakis)، مربی کودک در مرکز مطالعات کودکان یِیل (Yale) است. او نیز بر اهمیت بازی و تجربههای نابی که در خلال آن برای کودکان بهوجود میآید، تأکید میکند. او با بیان خاطرهای از دوران کودکی و تجربههای شیرین و آموزندهای که از بازی در آن دوران بهیاد دارد، بر اهمیت بازی آزادانه کودکان صحه میگذارد. در ادامه بخشی از تجربههای او را در دوران کودکی که بیشتر کودکان از آن محروم هستند میخوانید:
«بازی در کنار ساحل برای من تجربهای فوقالعادهای بود. من و همبازیهایم بهدنبال سنگریزههای یکسان و شکل هم میگشتیم، آنها را با دقت نشانهگیری میکردیم (در مورد اندازهگیری خیلی چیزها دستگیرمان میشد)، سطلهایی را وارونه میکردیم و بهعنوان سنگر در این جنگ شنی استفاده میکردیم. باید مواظب همهچیز میبودیم و از سنگر محافظت میکردیم و… . همه اینها خلاقیت زیادی میطلبید. من نگران کلاسهای رنگارنگ تابستانی نبودم و مادرم هم فشاری بر من وارد نمیکرد».
اما این روزها بیشترِ بچهها امکان بازی کردن را در ساحل، پارکها، جنگل، زیر برف و باران و… ندارند. همهچیز در تبلتها و رایانهها خلاصه شده است. والدین و سیستم آموزشی، آموزشهای مختلف را از سنین پایین شروع میکنند و اهمیت یادگیری و تجربههای اجتماعیِ بازیهای آزاد و شاد را از یاد بردهاند؛ بازیهای شاد و آزاد با دوستان، رشد تخیل و کشف چیزهای مختلف و… .
فراموش کردن و کمتوجهی به بازیهای فیزیکی و در محیط باز پیامد منفی و نامناسب دیگری هم داشته است: بچههای امروزی اضافهوزن زیادی دارند، زیرا تحرکشان کم است و بیشتر در حالت سکون به سر میبرند.
اهمیت بازیهای وانمودی و… را جدی بگیرید
مکگِر (McGurk)، روزنامهنگار و بلاگری است با اصالت هندی. او در سوئد بزرگ شده و 2 فرزند 4 و 7 ساله دارد. مکگِر، فرزندانش را از آمریکا برای مدتی به سوئد میبرد، زیرا معتقد است: «طبیعت در سوئد تنها مفهومی انتزاعی برای آموزش در «روز طبیعت» نیست، بلکه طبیعت با زندگی مردمِ آنجا آمیخته است».
در سوئد، شرایط تجربه ارتباط با محیط و طبیعت خیلی زیاد است و امکان بازی کردن در مراکز و محیطهای طبیعی برای کودکان وجود دارد. در این بازیها، کودکان میتوانند کنجکاوی خود در رابطه با محیط و طبیعت را ارضا کنند و از بازیهای واقعیِ فیزیکی که توأم با تجارب اجتماعی است، لذت ببرند. امکان یادگیری از طریق تجربههای واقعی و لمس عناصر طبیعی میسر است. حتی آلودگی و میکروب نیز میتواند باعث توسعه توانِ شناختی و یادگیری کودکان بشود.
مکگِر از روش تربیتی کودکان در سوئد بسیار راضی است. سوئدیها به ایجاد تجربههای واقعی از برخورد با محیط پیرامون بهره زیادی میبرند. مثلا دوست دارند که فرزندانشان خوابیدن در محیط باز را در زمستان تجربه کنند و برخلاف جوامع دیگر از اینکه اَنگ «والدین بیفکر و بد» بخورند، هراسی ندارند.
بچهها را در حصار آموزش بیهدف قرار ندهید
اگر دقت کرده باشید، این روزها بیشتر بچهها به کلاسهای موسیقی مختلف، آموزشهای گوناگون هنری و… میروند. خیلی از این کودکان علاقه و استعدادی در زمینههای تحمیلی از سوی والدین ندارند. این آموزشهای اجباری باعث شده تا بچهها بیشتر اوقات خود را در منزل، آموزشگاه و سایر محیطهای بسته بگذرانند. مثلا در آمریکا، فقط 10 درصد از بچهها هر روز، تجربه گذراندن اوقات در بیرون از محیط بسته و ساختمانها را دارند.
در بیشتر کشورها، بچههایی که حتی زیر 2 سال هستند، از تلفنهای همراه، تبلت و… برای بازی و تماشای ویدئو استفاده میکنند. بیشتر کودکان زیر 4 سال وسیلهای الکترونیکی مختص خود را دارند که بدون هیچگونه نظارتی از سوی والدین، از آن استفاده میکنند.
البته رواج استفاده از وسایلی مانند تبلت و… در همه جوامع و کشورها بسیار افزایش پیدا کرده است، اما در محیطهایی نظیر سوئد که علاقه و دوستی با طبیعت بسیار مهم و مطرح است، والدین اجازه نمیدهند که تکنولوژی روح و جسم کودکانشان را تسخیر کند و وسیلهای برای گذراندن اوقاتشان بشود. آنها به تکنولوژی به چشم وسیله و ابزار یادگیری نگاه میکنند.
توصیههای متخصصان برای تربیت بهتر را بشناسید
مکگِر در کتاب خود، توصیههای ارزشمندی برای والدین مطرح کرده است که تعدادی از آنها را در ادامه ذکر میکنیم. او این روشهای تربیتی را «تربیت اسکاندیناوی» نامیده است:
1. برای ارتباط با محیط بیرونی برنامهریزی کنید
- برنامههایی برای فعالیتهای بیرون از خانه و ارتباط با محیط زیست و… ترتیب بدهید. از همان دوران کودکی این برنامهها را یکی از اولویتهای خود قرار بدهید تا برای فرزندتان به عادت تبدیل بشود. لازم نیست تجربههای ارتباط با محیط زیست چیزی عجیبوغریب در حد گذر از رودخانههای خروشان و… باشد؛ مشاهده یک هزارپا از نزدیک نیز برای شکلگیری این ارتباط کافی است.
2. چشموهمچشمی را کنار بگذارید
- کودکی را برای فرزندتان ساده کنید. از چشموهمچشمی با دیگران پرهیز کنید. پُر کردن اوقات کودک با برنامههایی که با این هدف تنظیم شدهاند و صرفا میخواهند او از دیگران عقب نیفتد، پیش از آنکه تأثیرات مثبتی ایجاد کند، مخرب و مضر خواهد بود.
3. دوستدار محیطزیست باشید
- اینروزها حفاظت از محیط زیست یکی از مهمترین مسئولیتهای بشر است که کمتر به آن توجه میشود. توجه و مراقبت از طبیعت نقش بسیار مهمی در رشد فرزندانتان دارد. برای اینکه فرزندی با نگاهی دغدغهمند نسبت به طبیعت تربیت کنید باید خودتان هم دوستدار محیط زیست باشید. به 3 موضوع مهم توجه کنید و نگاه فرزندانتان را نیز به این موضوعات جلب کنید: صرفهجویی، مصرف مناسب، بازیافت.
4. به فرزندتان اجازه بدهید تا تمام لحظات ناب را بهخوبی احساس کنند
- سختگیریهای بیمورد را کنار بگذارید. اجازه بدهید کودکتان با شادمانی و رهایی در طبیعت بدود و بازی کند و مدام درباره کثیف نشدن لباسها و نظافت و… تذکر ندهید.
5. از استقلال دادن به کودکان نهراسید
- درست است که خطرات زیادی در بیرون از خانه فرزندانتان را تهدید میکند و باید مراقبت و توجه بسیاری به خرج بدهید، اما با این طرز تفکر اجازه ندهید که کودکتان وابسته و ناتوان بار بیاید. باید تحت نظارت و توجه دقیق شما، گاهیاوقات تجربه استقلال در محیط بیرون از خانه را به فرزندتان آموزش بدهید. هر چقدر که کودک بزرگتر میشود، بهتر است استقلال بیشتری را تجربه کند.
6. برای استفاده از تکنولوژی برنامهریزی کنید
- نگذارید تمام وقت شما و کودکتان صرف استفاده از تبلت، تلفن همراه و… بشود. برای استفاده از تکنولوژی و وسایل اینچنینی محدودیتهایی مشخص کنید و برنامهریزی داشته باشید.
7. شما آینه کودکتان هستید
- یادتان باشد که اگر دوست دارید چیزی را به فرزندتان آموزش بدهید باید آن را در رفتار خود منعکس کنید. با گوشزد کردن کلامی و صرفا حرف زدن هیچکس به انجام رفتاری خاص ترغیب نخواهد شد.