سینماسینما، کیوان کثیریان:
آقای انتظامی!
بدانید و اگاه باشید در دوسال گذشته سیاستهای سرمایهسالار مدیر گذشته، از سینما ویرانهای ساخته که سخیف ترین فیلمها تولید شده یا درحال تولید است. سینمای ایران که به عنوان بخشی از سرمایه فرهنگی این سرزمین مایه مباهات بود حالا کمکم دارد مایه سرافکندگی میشود. آنها که روزگاری فیلمهای خوب میساختند، حالا به دام تولید مبتذلترین و دم دستیترین آثار افتادهاند. نگاهی به اسم فیلمهای روی اکران و درحال تولید بیندازید تا براحتی بدانید کدام ویرانه را تحویل گرفتهاید.
خواهش میکنم دوسه روز وقت بگذارید و تمام فیلمهای روی پرده را ببینید تا تصویری از کیفیت سینمایی که مسئولیتش را به دست گرفتهاید پیش چشمتان بیاید. پیشنهاد میکنم فیلمها را در سینما ببینید تا بدانید سینمایی که اینهمه اِهِن و تلپ دارد و پولهای آنچنانی و چندمیلیاردی درش جابجا میشود نسبتش به لحاظ کمّی و کیفی با مخاطب چیست. و چگونه است که سینمای امروز ایران با این کیفیت نازل در این شرایط بحرانی اقتصاد کشور به یکی از پولسازترین صنایع برای چندنفر تبدیل شده است.
به شما قول میدهم اگر اوضاع عوض نشود، سال آینده با ذرهبین هم نه، با تلسکوپ باید دنبال فیلم خوب بگردید.
پول و گیشه و فروش، شده میزان و معیار همه چیز و فیلمهای غیرخالتوری، حتی اگر تولید شوند هم مجالی برای اکران نمییابند و حتی اگر فرصت اکران بیابند آنقدر بد و آنقدر کوتاه اکران میشوند که تحقیرآمیز است و کسی از آمدن و رفتنشان خبردار نمیشود.
آقای دکتر انتظامی!
در این ویرانه که تحویل گرفتهاید، فساد بیداد میکند. شما که خود را طرفدار شفافیت میدانید همین امروز هم شروع کنید، دیر است. کاش همه مکلف باشند منابع تامین سرمایه فیلمشان را شفاف اعلام کنند. کاش جشنوارهها را مکلف کنید بلافاصله بودجه دقیق و ریز هزینههایشان را اعلام کنند. از جشنواره جهانی و ملی گرفته تا عمار و مقاومت. از همان جشنواره داخلی 21 میلیاردی دوسال پیش هم شروع کنید. اینطوری بساط اتهامزنیها و شائبهها کمکم جمع میشود. مدیریت سینما آنقدر ضعیف بوده که هرکس با قاعده و قانون خودش کار دلبخواهش را کرده بدون آنکه خود را ملزم به پاسخگویی بداند؛ چه مدیر دولتی و چه غیر دولتیها. اینطوری تکلیف پدیدهای که به پولهای کثیف مشهور شده هم روشنتر میشود.
خوب میدانید که مرادم، افزایش نظارت دولت بر سینما و چیزهایی شبیه این نیست. خودتان هم میدانید در ممالک دیگر شفافیت و پاسخگویی چقدر رایج است. آدمها باید بهویژه در مسائل مالی مسئولیت داشته باشند و پاسخگو باشند تا فساد رخ ندهد.
آقای انتظامی
شما سالها در عرصه رسانه تا بالاترین سطوح، مدیریت کردهاید. رسانههای بیمار، غالبا در فضای مجازی تکثیر شدهاند. بسیاری از فضاسازیها و لجن پراکنیها و مفاسد توسط آنان انجام میشود که متاسفانه مستقیم یا غیرمستقیم به برخی “جاها” و “آدمهای” مشخص وابستهاند و یا مستقیم و غیر مستقیم با آنان رابطه مالی ناسالم دارند. این نکته هم بسیار مهم است.
آقای دکتر!
حذف پروانه ساخت با رعایت جوانب و مراقبت از آسیبها اتفاق مبارکی میتواند باشد. به شرطی که خالتور سازها جشن نگیرند و سینمای فرهنگی بیشتر از آن منتفع شود؛ سینمایی که در شُرف نابودی است. سینما را مثل هر شغل دیگری ببینید که یک جواز کسب به افراد میدهند و در واقع صلاحیتش را برای آن کار تایید میکنند. میرود کارش را میکند. تا زمانی که از معیارهای نظارتی اعلام شده منحرف نشود، کسی کاری به کارش ندارد. مثل پروانه مدیرمسئولی نشریه. دیگر برای هرشماره نشریه که نباید دنبال مجوز بود. سینما را ولی اینطور ندیدهاند. جالب آنکه با اینهمه نظارت و سختگیری، وضعیت سینما شده است این!
اینها مستلزم آن است که معیارهای نظارتی و ممیزی بطور شفاف و روشن اعلام شود و پای نظارت سلیقهای کاملا قطع شود.
جناب دکتر انتظامی!
جشنواره فجر، همواره بزنگاه مهمی در سینمای ایران است. آبروی سینماست. در سالهای اخیر آنقدر کم اعتبار و کوچکش کردهاند که نگویید و نپرسید. از انتخابها و حذفها تا جایزهها و تا کیفیت و کمیت برگزاری. به فکر آن هم باشید.
اگر بنایتان ماندن است، لطفا شروع کنید. اگر جدی هستید موتورهای “مدیریت استراتژیک” تان را روشن کنید. سینما به این نوع مدیریت، سخت نیازمند است.
خلاصه کلام اینکه، گمشده سینما چند عبارت ساده است:
یک- مدیریت شجاع و توانمند و قاطع و تحولخواه
دو- شفافیت و شفافیت و شفافیت برای ریشه کنی فساد
سه- راهاندازی سیستم ارزیابی دقیق برای تشخیص دوغها و دوشابها
چهار: شیوهنامه. شیوهنامه دقیق با ضمانت اجرایی برای همه چیز و همهجا
این نوشته میتواند حالاحالاها ادامه داشته باشد.
روزنامه اعتماد 20 آذر 97