ماهان شبکه ایرانیان

فلسفه همجنس گرایی

مردی که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردی که تن به چنین کاری می دهد هیچکدام یک مرد کامل نیستند، در کتابهای امور جنسی هموسکو آلیسم (همجنس گرائی ) به عنوان یکی از مهمترین انحراف ذکر شده است.

مردی که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردی که تن به چنین کاری می دهد هیچکدام یک مرد کامل نیستند، در کتابهای امور جنسی هموسکو آلیسم (همجنس گرائی ) به عنوان یکی از مهمترین انحراف ذکر شده است.

گر چه در دنیای غرب که آلودگیهای جنسی فوق العاده زیاد است، این گونه زشتیها مورد تنفر نیست و حتی شنیده می شود در بعضی از کشورها همانند انگلستان طبق قانونی که با کمال وقاحت از پارلمان گذشته این موضوع جواز قانونی پیدا کرده!! ولی شیوع این گونه زشتیها هرگز از قبح آن نمی کاهد و مفاسد اخلاقی و روانی و اجتماعی آن در جای خود ثابت است.

گاهی بعضی از پیروان مکتب مادی که اینگونه آلودگیها را دارند برای توجیه عملشان می گویند ما هیچگونه منع طبی برای آن سراغ نداریم!.

ولی آنها فراموش کرده اند که اصولا هر گونه انحراف جنسی در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر می گذارد و تعادل او را بر هم می زند.

توضیح اینکه: انسان به صورت طبیعی و سالم تمایل جنسی به جنس مخالف دارد و این تمایل از ریشه دارترین غرائز انسان و ضامن بقاء نسل او است.

هر گونه کاری که تمایل را از مسیر طبیعیش منحرف سازد، یکنوع بیماری و انحراف روانی در انسان ایجاد می کند.

مردی که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردی که تن به چنین کاری می دهد هیچکدام یک مرد کامل نیستند، در کتابهای امور جنسی هموسکو آلیسم (همجنس گرائی) به عنوان یکی از مهمترین انحراف ذکر شده است.

ادامه این کار تمایلات جنسی را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجا می کشد و در مورد کسی که تن به این کار در می دهد احساسات زنانه تدریجا در او پیدا می شود، و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی می شوند، به طوری که بعد از مدتی قادر به آمیزش طبیعی (آمیزش با جنس مخالف) نخواهند بود.

با توجه به اینکه احساسات جنسی مرد و زن هم در ارگانیسم بدن آنها مؤ ثر است و هم در روحیات و اخلاق ویژه آنان، روشن می شود که از دست دادن احساسات طبیعی تا چه حد ضربه بر جسم و روح انسان وارد می سازد، و حتی ممکن است افرادی که گرفتار چنین انحرافی هستند، چنان گرفتار ضعف جنسی شوند که دیگر قدرت بر تولید فرزند پیدا نکنند.

این گونه اشخاص از نظر روانی غالبا سالم نیستند و در خود یکنوع بیگانگی از خویشتن و بیگانگی از جامعه ای که به آن تعلق دارند احساس می کنند.

قدرت اراده را که شرط هر نوع پیروزی است تدریجا از دست می دهند، و یکنوع سرگردانی و بی تفاوتی در روح آنها لانه می کند.

آنها اگر به زودی تصمیم به اصلاح خویشتن نگیرند و حتی در صورت لزوم از طبیب جسمی یا روانی کمک نخواهند و این عمل به صورت عادتی برای آنها در آید، ترک آن مشکل خواهد شد، ولی در هر حال هیچ وقت برای ترک این عادت زشت دیر نیست، تصمیم می خواهد و عمل.

به هر حال سرگردانی روانی تدریجا آنها را به مواد مخدر و مشروبات الکلی و انحرافات اخلاقی دیگر خواهد کشانید و این یک بدبختی بزرگ دیگر است.

جالب اینکه در روایات اسلامی در عباراتی کوتاه و پر معنی اشاره به این مفاسد شده است، از جمله در روایتی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم که کسی از او سؤ ال کرد لم حرم الله اللواط: چرا خداوند لواط را حرام کرده است فرمود: مِن أجلِ أنّهُ لَو کانَ إتیانُ الغُلامِ حَلالاً لاستَغنَی الرِّجالُ عَنِ النِّساءِ، و کانَ فیهِ قَطعُ النَّسلِ، و تَعطیلُ الفُروجِ، و کانَ فی إجازَةِ ذلک فَسادٌ کثیرٌ: اگر آمیزش با پسران حلال بود مردان از زنها بی نیاز (و نسبت به آنان بی میل) می شدند، و این باعث قطع نسل انسان می شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی جنس موافق و مخالف می گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی ببار می آورد. (12)

ذکر این نکته نیز قابل توجه است که اسلام یکی از مجازاتهائی را که برای چنین افرادی قائل شده آنست که ازدواج خواهر و مادر و دختر شخص مفعول بر فاعل حرام است یعنی اگر چنین کاری قبل از ازدواج صورت گرفته شد، این زنان برای او حرام ابدی می شوند.

کشیده شدن افراد به اینگونه انحراف جنسی علل بسیار مختلفی دارد و حتی گاهی طرز رفتار پدر و مادر با فرزندان خود، و یا عدم مراقبت از فرزندان همجنس، و طرز معاشرت و خواب آنها با هم در خانه ممکن است از عوامل این آلودگی گردد.

گاهی ممکن است انحراف اخلاقی دیگر سر از این انحراف بیرون آورد.

قابل توجه این که در حالات قوم لوط می خوانیم که عامل آلودگی آنها به این گناه این بود که آنها مردمی بخیل بودند و چون شهرهای آنها بر سر راه کاروانهای شام قرار داشت و آنها نمی خواستند از میهمانان و عابرین پذیرائی کنند در آغاز چنین به آنها وانمود می کردند که قصد تجاوز جنسی به آنان دارند تا میهمانان و عابرین را از خود فرار دهند، ولی این عمل تدریجا به صورت عادت برای آنها در آمد و تمایلات انحراف جنسی تدریجا در وجود آنها بیدار شد و کارشان به جائی رسید که از فرق تا قدم آلوده شدند.

حتی شوخی های بی موردی که گاهی در میان پسران و یا دختران نسبت به همجنسان خود می شود گاهی انگیزه کشیده شدن به این انحرافات می گردد، به هر حال باید به دقت مراقب اینگونه مسائل بود، و آلودگان را به سرعت نجات داد و از خدا در این راه توفیق طلبید. (13)

در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله) می خوانیم: لَا یجِدُ رِیحَ الْجَنَّةِ زَنُوقٌ وَ هُوَ الْمُخَنَّثُ!: بوی بهشت به مشام کسی که مورد همجنس گرائی واقع می شود نخواهد رسید!

در حدیث دیگری از حضرت علی (علیه السلام) می خوانیم که لواط را در سر حد کفر معرفی فرموده است. (14)

در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در فلسفه تحریم همجنس گرائی چنین آمده است: عِلّةُ تَحریمِ الذُّکرانِ للذُّکرانِ و الإناثِ للإناثِ؛ لِما رُکبَ فی الإناثِ و ما طُبِعَ علَیهِ الذُّکرانُ، و لِما فی إتیانِ الذُّکرانِ الذُّکرانَ و الإناثِ الإناثَ مِنِ انقِطاعِ النَّسلِ، و فَسادِ التَّدبیرِ، و خَرابِ الدُّنیا؛ فلسفه تحریم مردان بر مردان و زنان بر زنان این است که این امر بر خلاف طبیعتی است که خداوند برای زن و مرد قرار داده (و مخالفت با این ساختمان فطری و طبیعی، سبب انحراف روح و جسم انسان خواهد شد) و به خاطر این است که اگر مردان و زنان همجنس گرا شوند، نسل بشر قطع می گردد، و تدبیر زندگی اجتماعی به فساد می گراید، و دنیا به ویرانی می کشد. (15)

این مساله تا به آنجا از دیدگاه اسلام زشت و ننگین است که در ابواب حدود اسلامی حد آن بدون شک اعدام شمرده شده است، و حتی برای کسانی که مراحل پائینتر همجنس گرائی را انجام می دهند مجازاتهای شدیدی ذکر شده، از جمله در حدیثی از پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله) می خوانیم: مَنْ قَبَّلَ غُلَاماً مِنْ شَهْوَةٍ- أَلْجَمَهُ اللَّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ بِلِجَامٍ مِنْ نَارٍ: کسی که پسری را از روی شهوت ببوسد خداوند در روز قیامت لجامی از آتش بر دهان او می زند!.

مجازات کسی که مرتکب چنین عملی شود از سی تا 99 تازیانه ذکر شده است. به هر حال شک نیست که انحراف جنسی از خطرناکترین انحرافاتی است که ممکن است در جوامع انسانی پیدا شود، چرا که سایه شوم خود را بر همه مسائل اخلاقی می افکند و انسان را به انحراف عاطفی می کشاند. (16)

و در روایتی دیگر هم آمده است که مولا علی علیه السلام فرموده اند:

فَرَضَ اللّه الإیمانَ تَطهیرا مِن الشِّرک و تَرْک اللِّواطِ تَکثیرا للنَّسلِ.

خداوند ایمان را برای پاک کردن از لوث شرک واجب فرمود. . . و ترک لواط را از بهر افزایش نسل. (17)

حضرت علی علیه السلام دربارۀفلسفه تحریم لواط می فرماید:

خداوند ترک زنا را واجب کرد تا نسب های بین افراد حفظ شود و ترک لواط را واجب نمود تا نسل انسان تکثیر شود. (18)

این مباشرت و معاشرت ها به زن و مرد محدود نمی شود؛ بلکه رابطه مرد با مرد و زن با زن را هم شامل می شود مردها به لواط و زنها به مساحقه اکتفاء می کنند، در نتیجه اثر سوء قطع نسل را به دنبال خواهد داشت.

پی نوشت

(12)- میزان الحکمه، ج11، ص5366، باب3589، ح18381- // بحار الأنوار: مِن سُؤالِ الزِّندیقِ الّذی سألَ أبا عَبدِ اللّه علیه السلام عن مسائلَ کثیرةٍ، أن قالَ: فلِمَ حَرَّمَ اللِّواطَ؟

قالَ: مِن أجلِ أنّهُ لَو کانَ إتیانُ الغُلامِ حَلالاً لاستَغنَی الرِّجالُ عَنِ النِّساءِ، و کانَ فیهِ قَطعُ النَّسلِ، و تَعطیلُ الفُروجِ، و کانَ فی إجازَةِ ذلک فَسادٌ کثیرٌ

قالَ: فلِمَ حَرَّمَ إتیانَ البَهیمَةِ؟ قالَ علیه السلام: کرِهَ أن یضَیعَ الرّجُلُ ماءَهُ و یأتی غَیرَ شَکلِهِ، و لَو أباحَ ذلک لَربَطَ کلُّ رجُلٍ أتانا. یرکبُ ظَهرَها و یغشی فَرجَها، فکانَ یکونُ فی ذلک فَسادٌ کثیرٌ، فأباحَ ظُهورَها و حَرّمَ علَیهِم فُروجَها، و خَلقَ للرِّجالِ النِّساءَ لِیأنَسوا بِهِنَّ، و یسکنوا إلَیهِنَّ، و یکنَّ مَوضِعَ شَهَواتِهِم و اُمَّهاتِ أولادِهِم.

بحار الأنوار: یکی از سؤالاتی که زندیق از امام صادق علیه السلام پرسید علّت تحریم لواط بود، حضرت فرمود: به خاطر این که اگر غلامبارگی حلال بود، در آن صورت مردها از زن ها بی نیاز می شدند و این موجب از بین رفتن نسل و بی شوهر ماندن زن ها می شد و در مجاز شمردن لواط، مفاسد بسیاری بود

زندیق پرسید: چرا نزدیکی کردن با حیوانات، حرام شده است؟

حضرت فرمود: خداوند خوش نداشته که مرد آب خود را هدر دهد و با غیر همنوع خود، نزدیکی کند. اگر این کار را اجازه می داد، هر مردی یک ماده الاغ می بست و هم از آن سواری می گرفت و هم با آن نزدیکی می کرد و در این کار مفاسد بسیاری بود. لذا خداوند پشت های این حیوانات را بر مردم حلال کرده و فرجهایشان را برایشان حرام فرموده است و برای مردها زنها را آفرید تا با آنان همدم شوند و به آنها آرامش گیرند و زنان جایگاه شهوات مردان و مادرانِ فرزندان ایشان باشند.

(13)- تفسیر نمونه، ج9، ص 194-196-

(14)- عین الحیوه، ص 401-

(15)- میزان الحکمه، ج11، ص 5366، باب 3589(عله التحریم اللواط)، ح 18380. //علل الشرائع: 547/1-

(16)- تفسیر نمونه، ج 15، ص.

(17)- میزان الحکمه، ج11، ص 5367، باب 3589، ح 18382- //نهج البلاغة: الحکمة 252-

(18)- نهج البلاغه، حکمت، 252/4-

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان