خبرگزاری تسنیم: حمید رسایی در نشست وحدت حوزه و دانشگاه و تحلیل مسائل سیاسی روز با اشاره به انقلاب اسلامی ایران اظهار داشت: انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود، انقلابی که براساس بیداری نخبگان شکل گرفت و نخبگان حرکتدهنده تودههای مردمی بودند.
وی افزود: نخبگان نیز در دو نقطه حضور داشتند، بخشی در حوزهها و بخش دیگر در دانشگاهها بودند، مبارزان متعددی در دانشگاهها علیه نظام سلطه، دیکتاتوری، استکبار و استعمار بودند که در این راه هزینه دادند.
مدیر دفتر جریانشناسی تاریخ معاصر تصریح کرد: 16 آذر روز به شهادت رسیدن 3 دانشجوی دانشگاه شریف بود که در مخالفت با آمریکاییها و حضور آمریکا و انگلیس در امور کشور اعتراض کرده و رژیم وقت نیز به داخل دانشگاه حمله و پاسخ این اعتراضات را با گلوله میدهند و سه نفر به شهادت میرسند.
رسایی اضافه کرد: در حوزههای علمیه نیز از واقعه فیضیه تا حوادث دیگر که اتفاق افتاده مانند مدرسه گوهرشاد در مشهد و مبارزات فردی و جمعی، مجاهدتها شده، بر این اساس تاریخ دو نهاد دانشگاه و حوزه مبتنی بر فرهنگ مبارزه شده است.
وی بیان کرد: امام خمینی (ره) اگر در مورد دانشگاهی غربزده سخنرانی کرد، در مورد روحانیت متحجر نیز سخنرانی کرد و هرگز اجازه نداد به این اختلافات دامنزده شودـ
مدیر دفتر جریانشناسی تاریخ معاصر افزود: قبل از انقلاب در حوزه تفرقه بین دانشگاه و روحانیت تلاش بسیاری شد، بعد از انقلابی که ماهیت معنوی، فکری داشت و با مشارکت دانشگاه، حوزه و مردم بود، این موضوع به خوبی مدیریت شد و به نتیجه رسید، بعد انقلاب نیز آن خط ادامه پیدا کرد.
رسایی ادامه داد: بعد انقلاب فرهنگی به فکر اصلاح بنای کجی که بنا نهاده شد، بودند که در این راستا بحث وحدت بین دانشگاه و حوزه مطرح شد، زمانی که سخن از وحدت بین دو حوزه زده میشود به این معنی است که تفاوتی بین آن دو وجود دارد، اگر تفاوتی وجود نداشته باشد که وحدت تحقق پیدا کرده و لزومی به تعیین روز و استراتژی نیست.
وی عنوان کرد: هدف اصلی وحدت این بود که نشان دهد دانشگاه و حوزه دو بال هم هستند که این دو بال باید همزمان باهم به پرواز درآیند، اگر یکی از بالها عملکرد ضعیفی داشته باشد طبیعتا این موجود نمیتواند به پرواز خود ادامه دهد، انقلاب و کشور نمیتواند ثمرهای داشته باشد و به نتیجه برسد.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: وحدت حوزه و دانشگاه این طور بیان شد که این دو حوزه باید در هدف اشتراک داشته باشند، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، این دو حوزه دو خط موازی هستند که هیچ وقت یکدیگر را قطع نمیکنند، اما به یک جهت حرکت میکنند و هدف آنها یکی است که آن هدف، کمال کشور، پرورش انسانیت در بخشهای مختلف و تقویت باورهای دینی است.
رسایی تصریح کرد: داشتن ایران آباد، آزاد و مستقل هدف ما بود، دانشگاه و حوزه باید برای تحقق این مهم حرکت کند، همه باید برای امور مسلمانان دغدغه داشته باشیم.
وی ادامه داد: از نگاه امام قصه وحدت و دانشگاه اینگونه است، دانشگاه و حوزههای علمیه و روحانیان میتوانند دو مرکز برای تمام ترقیات و تمام پیشرفتهای کشور یا دو مرکز برای تمام انحرافات و انحتاطات باشند، ایشان میفرمایند که از دانشگاه است که افراد متفکر و متعهد خارج میشود، اگر دانشگاه اسلامی باشد در کنار علم، تهذیب هم انجام میشود.
مدیر دفتر جریانشناسی تاریخ معاصر اضافه کرد: دانشگاهی که در آن اخلاق پزشکی و مهندسی نباشد معنی ندارد، این برخلاف وحدت حوزه و دانشگاه است، در حوزهها نیز بحث باید تفکیک بین حق و باطل باشد، مشکلات مردم برای آنها دغدغه باشد و در جهت رفع آن تلاش کنند، آن وقت آن حوزه علمیه سبب انحطاط نمیشود.
رسایی بیان کرد: امان (ره) میفرمایند اگر حوزههای علمیه مهذب و متعهد باشند، میتوانند یک کشور را نجات دهند و علم تنها نیز اگر ضرری نداشته باشد، فایدهای نیز ندارد، علمی که در آن تهذیب و اخلاق نباشد حتی اگر علم حوزوی یا دانشگاهی باشد، نه تنها سود ندارد بلکه ضرر نیز دارد.
وی اضافه کرد: اساس بسیاری از پیشرفتها از دانشگاهها و دانشمندان خروجی از دانشگاههاست، تمام فسادهایی که در ملتها پدیدار شده متعلق به حوزههای علمیهای بوده که متعهد به دستورات اسلام نبوده و متعلق به دانشگاههایی بوده که در کنار آن تهذیب و اخلاق نبوده است.
مدیر دفتر جریانشناسی تاریخ معاصر عنوان کرد: دانشگاه باید در خدمت کشور باشد، دانشگاهی که در خدمت آمریکا باشد نبودش بهتر است.
رسایی تصریح کرد: امام (ره) میفرمایند، خطر انحراف دانشگاه از خطر بمب خوشهای بالاتر است و خطر حوزه علمیهای که تهذیب نشده باشد از خطر چنین دانشگاهی هم بالاتر است.
وی بیان کرد: تهذیب در حوزه و دانشگاه مثل هم نبوده و متفاوت است، باید اشخاص متعهد در حوزه علمیه و دانشگاه تمام همت خود را برای اصلاح به کار گیرند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: دیوار بزرگ بین حوزه و دانشگاه شکسته شد که این قدم نخست بود که برداشته شد و باید هنوز تلاش شود چراکه عالم اگر فاسد شود یک عالم را به فساد میکشاند، اگر عالم مهذب باشد یک دنیا را تکان میدهد، که مصداق آن امام خمینی (ره) است.
رسایی با اشاره به دلیل رد صلاحیت خود بیان کرد: یک سری موارد را دولت به عنوان تخلفات بنده ارائه داده بود که در آن فاصله زمانی کم نتوانستم آن را اثبات کنم، زمان کم آوردم و نتیجهاش این شد که شورای نگهبان بنده را رد صلاحیت کرد که اتفاقا این نشان میدهد که شورای نگهبان جناحی نیست، اما یک سال بعد در انتخابات میان دورهای اصفهان شرکت کردم و تایید صلاحیت شدم.
رسایی بیان کرد: قانون چارچوب خشکی دارد، در دورهای که رد صلاحیت شدم به جرات میتوان گفت: بیشترین دفاع را از شورای نگهبان کردم و قائل بودم در حق من اشتباه کردند، اما شیشه نشکستم، بانک آتش نزدم، نظام را زیر سوال نبردم به همین منظور اصل شورای نگهبان باید وجود داشته باشد، زیرا کار عقلی است و در زندگی روزمره هم روزانه شورای نگهبان تشکیل میدهیم.
وی در پاسخ به پرسش علت عدم موفقیت اصولگرایان و موفقیت اصلاحطلبان در کار حزبی ادامه داد: قائل به این اصطلاحات نیستم، زمانی در جامعه مفهومی به نام اصولگرایی و اصلاحطلبی وجود داشت، اما اکنون این اصطلاحات وجود ندارد، اکنون تقابل و رقابت بین دو جریان در کشور وجود دارد، جریان انقلابی و جریان غیر انقلابی درون نظام که به عبارتی ضد انقلاب نیست، اما انقلابی هم نیست، انقلابی نه به معنای انسانهای خشک، زیرا این تعریف معنایی است که تلاش میکنند به نمایش بگذارند، متاسفانه بعضی از افراد نیز وارد این بازیها میشوند.
مدیر دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر عنوان کرد: انقلابی بودن به معنای کسی که پایبند به اصول دین است و اگر به قدرت رسید شیفته خدمت است نه تشنه ثروت اندوزی، کسی که بیشتر به کشور خدمت میکند و کمتر خرج برای کشور دارد نه به این معنا که اگر مقامی گرفت حقوق نجومی برای خود درست کند یا ملک نجومی برای خود داشته باشد، انقلابی بودن استکبارستیز، مردمدار، ساده زیست و بدون اشرافیگری است.
وی خاطر نشان کرد: اکنون رقابت بین یک جریان انقلابی و غیر انقلابی درون نظام است که جریان انقلابی درون نظام از گذشته خود پشیمان هستند بنابراین مشکل نظام همین جریان پشیمانهاست، کسانی که اکنون الگو و سمبل آزادی هستند همه قبلا مواضع دیگری داشتند، با گذشته خود میجنگند و بعضی ازآنها گذشته افراطی داشتند که در این جریان اصلاحطلب و اصولگرا وجود دارد.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس افزود: این جریان غیر انقلابی است، اما نمیتوان گفت: ضد انقلابی البته نتیجه فعالیت آن به کار ضد انقلاب میآید، زیرا مردم را بدبین کرده و به اسم انقلابی فعالیتهایی میکند، همان کاری که آمریکا میخواهد انجام میدهد، حقوقهای نجومی در حق ارزشها جنایت بود، اصولگرایی که خانه هزار متری دارد، فرزندان آن در خارج از کشور تحصیل میکنند غیر انقلابی درون نظام هستند، زیرا بلندگو، مقام، منصب، روزنامه و ... دارند که مردم را به تشکیک انداخته بنابراین مردم در بزنگاهی میمانند که تصمیمگیری برای آنها سخت میشود مانند موضوع برجام، مجلسی که اکثر آن گفته شد تمام اعضای آن اصولگرا هستند، اما من قائل به آن نیستم، زیرا هر دو جریان درخواست تسلیم در برابر آمریکا هستند.
رسایی اضافه کرد: رئیس جمهور درباره برجام گفت که یک جریان برد برد است که باید توجه داشت که مساوی است و برد برد وجود ندارد، بعد از مدت زمانی که پلشتیها و زشتیهای برجام نمایان شد روحانی در یکی از سخنرانیهای خود گفت: اگر هم برد نبوده، اما سه به دو بوده است، به عبارتی دو گل آنها و سه گل ما زدیم، مشکل اصلی این است که گلهایی که به خودمان میزنیم زیاد است، برجام نیز سودهایی برای کشور داشته است، اما ضررهای آن بیشتر از سودهای آن است.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس افزود: منطق ما به این صورت است کسی که کار خوبی انجام میدهد باید از او تقدیر کرد و اگر کسی کار بدی انجام داد باید به او تذکر داد، اما کسانی ما را متهم میکنند، زمانی که تتلو با افرادی خلاف شئونات اسلامی عکس میگرفت و در کار فساد و فحشا بود همچنین برای موسوی در سال 88 هم خواند در آن زمان او هنرمند به حساب میآمد، اما اکنون شایسته نیست، معلوم شد که او خیلی ثبات ندارد که حکم ارتداد او را به قوه قضائیه دادم.
رسایی افزود: در طول دو دورهای که نماینده مجلس بودم هرگز یک مورد پیشنهاد رشوه و امثال آن به من داده نشد.
وی بیان کرد: سیستم اطلاعاتی کشور ما به راحتی نمیتواند به موضوع دوتابعیتی برسد، زیرا یک مسئله عادی و سادهای نیست، زیرا کسی که در جایگاه سیاسی است این موضوع را به راحتی اعلام نمیکند که بر اساس قرائن و شواهد اعلام میشود.