ماهان شبکه ایرانیان

چرایی خروج آمریکا از سوریه؛

آیا ترامپ کرد‌ها را به بن‌سلمان فروخت؟

خبرگزاری فارس: رسانه‌های ایالات متحده آمریکا بعد از ظهر چهارشنبه (28 آذر) به نقل از منابع آگاه از تصمیم این کشور مبنی بر خروج نیرو‌های نظامی آمریکایی از سوریه خبر دادند.

روزنامه «وال استریت ژورنال» اولین رسانه‌ای بود که به نقل از این منابع، خبر خروج نیرو‌های آمریکایی از سوریه را که عمدتا در شمال و شرق این کشور حضور دارند، مخابره کرد و نوشت که واشنگتن حتی شبه نظامیان کُردِ متحد خود را نیز در جریان این تصمیم خود قرار گذاشته است.

شبکه خبری «سی. ان. ان» آمریکا نیز به نقل از «منابعی» در وزارت دفاع این کشور (پنتاگون) گزارش کرد که این خروج «فوری» و «کامل» خواهد بود.

لحظاتی از انتشار این خبر نگذشته بود که «دونالد ترامپ»، رئیس جمهوری آمریکا پای توییتر نشست و نوشت که «ما به داعش در سوریه غلبه کرده‌ایم. این تنها دلیل من برای ماندن در آنجا در دوران ریاست‌جمهوری‌ام بود».

حضور نیرو‌های آمریکایی در سوریه و اشغال بخش‌هایی از خاک این کشور که به بهانه مقابله با داعش از سال 2014 در قالب ائتلاف بین‌المللی آغاز شد، محصول سیاست «باراک اوباما»، رئیس جمهور دموکرات سابق آمریکا بود و ترامپ که خود را مخالف سرسخت سیاست‌های اوباما معرفی می‌کرد، با انتقاد از این حضور نظامی، بازگرداندن سربازان آمریکایی به وطنشان را جز شعار‌های خود در انتخابات ریاست جمهوری خود قرار داد.

ترامپ می‌گفت: حضور نظامی آمریکا در سوریه نه تنها به نفع آمریکایی‌ها نیست بلکه هزینه‌های هنگفتی بر آن‌ها تحمیل کرده است و بنابراین نیرو‌های این کشور باید از سوریه خارج شوند.

انتشار خبر خروج نیرو‌های آمریکا و تأیید این خبر از سوی خود ترامپ غافلگیر کننده و ناگهانی بود و غافلگیرکننده‌تر از آن، آغاز خروج این نیرو‌ها بود که خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام آمریکایی در کاخ سفید آن را مخابره کرد.

این مقام آمریکایی گفت که کارمندان وزارت خارجه آمریکا که در سوریه حضور دارند، ظرف 24 آینده خاک این کشور را ترک خواهند کرد و روند خروج تمام نیرو‌های نظامی نیز در بازه زمانی 60 تا 100 روز کامل خواهدشد.

این تصمیم آمریکا در حالی صورت می‌گیرد که «جیمز جفری»، نماینده ویژه ترامپ در امور سوریه سیزدهم آذر ماه، طی نشستی خبری وزارت خارجه آمریکا با انتقاد از مذاکرات سه کشور ایران، روسیه و ترکیه موسوم به کشور‌های ضامن روند آستانه گفته بود که «پایان دادن به حضور ایران در سوریه» را که بنا به درخواست دمشق صورت گرفته، «استراتژی کلی» خوانده و مدعی شده بود که نظامیان آمریکایی تا زمان «شکست پایدار داعش، خروج کامل نیرو‌های تحت فرماندهی ایران از تمام مناطق سوریه و راه‌حل بازگشت‌ناپذیر سیاسی در سوریه» به حضور در این کشور ادامه می‌دهند .

واکنش‌ها به تصمیم خروج از سوریه.

در داخل آمریکا، تصمیم دولت ترامپ برای خروج نظامیان این کشور از سوریه از همان ابتدای اعلام این تصمیم مخالفان و موافقانی داشت. روزنامه وال استریت با انتقاد از این تصمیم نوشت که این اقدام موجب خواهد شد راهبرد آمریکا در خاورمیانه دچار آشفتگی شود.

سناتور «لیندسی گراهام»، نماینده جمهوری‌خواه مجلس سنای آمریکا در واکنش به این تصمیم، آن را «یک پیروزی بزرگ برای ایران و بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه خواند.

یکی دیگر از سناتور‌های جمهوری خواه به نام «مارکو روبیو»، این تصمیم ترامپ را «خطایی جدی» خوانده که تبعاتی برای او و دولتش در پی خواهد داشت.

در مقابل این انتقادها، سناتور «راند پال» از این تصمیم استقبال کرد و گفت که خوشحال است که او پس از اعلام پیروزی بر داعش، نیرو‌های آمریکا را از سوریه خارج می‌کند.

در خارج از آمریکا نیز رژیم صهیونیستی که همواره از ضرورت خروج نیرو‌های حزب‌الله و ایران از سوریه سخن می‌گفت و مخالف سرسخت این حضور بود، از زبان «دنی دانون»، نماینده خود در سازمان ملل گفت که به این تصمیم دولت آمریکا احترام می‌گذارد، ولی تل‌آویو نگرانی‌های خودش را درباره حضور ایران در سوریه را دارد.

مرکز دیدبان حقوق بشر سوریه که وابسته به مخالفان دولت این کشور و مستقر در لندن است، به نقل از شبه نظامیان مورد حمایت آمریکا موسوم به «نیرو‌های دموکراتیک سوریه» اعلام کرد که خروج آمریکا از سوریه «خیانت و خنجر از پشت» به این نیرو‌ها است.

«توبیاس الوود»، معاون وزیر دفاع انگلیس نیز به فاصله چند ساعت از این تصمیم، با اظهارات «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا درباره دلیل این کشور برای خارج کردن نظامیان آمریکایی از سوریه مخالفت کرد.

او در این ارتباط گفت که «با ترامپ در مورد شکست داعش در سوریه شدید اختلاف نظر دارد».

چرایی خروج آمریکا از سوریه

سؤالی که در اینجا مطرح است این است: چگونه آمریکا در عرض کمتر از دو هفته بعد از اظهارات نماینده ویژه ترامپ در امور سوریه، یک دفعه تصمیم به خروج نیرو‌های خود از سوریه می‌گیرد و با عقب نشینی از مواضع همیشگی خود در رابطه با حضور نظامی در سوریه، علت آن را تنها پایان داعش و شکست این گروه تروریستی در این کشور می‌داند، بدون اینکه برای تداوم این حضور نظامی، حضور ایران یا حزب‌الله را بهانه تراشی کند؟

برای پاسخ دادن به این سوال می‌بایست نگاهی گذرا به روابط دو کشور آمریکا و ترکیه از زمان وقوع کودتای نافرجام در تاریخ 15 ژوئن 2016 تا به امروز انداخت. وقوع این کودتا باعث تشدید کدورت و تنش بین آنکارا و واشنگتن شد.

«فتح الله گولن»، واعظ و مبلغ مذهبی ترکیه که مقیم آمریکا بود از سوی دولت رجب طیب اردوغان به عنوان عامل اصلی این کودتا معرفی شد و آنکارا از واشنگتن خواست او را به ترکیه استرداد کند، ولی پاسخ آمریکا منفی بود.

از سوی دیگر تداوم کمک‌های تسلیحاتی آمریکا به شبه نظامیان کرد سوریه همانند «یگان‌های مدافع خلق» و «نیرو‌های دموکراتیک سوریه» از سال 2014 و ارسال ده‌ها کامیون سلاح و مهمات به مناطق تحت نفوذ و اشغال این شبه نظامیان، مزید بر علت شد و به اختلافات بین آمریکا و ترکیه دامن زد.

اوج این اختلافات در پرونده بازداشت «اندرو برانسون»، کشیش آمریکایی مقیم ترکیه به اتهام جاسوسی و دست داشتن در کودتای مذکور نمایان شد و به رویا رویی اقتصادی و وضع تحریم‌های دوطرفه بین آمریکا و ترکیه ختم شد که بر اثر این تقابل و رویا رویی، پول ملی ترکیه (لیر) شاهد کاهش چشمگیر ارزش خود بود.

با این حال، شدت تحریم‌های آمریکا علیه ترکیه باعث شد که مقام‌های این کشور در قضیه برانسون کوتاه آمده و بعد گذشت روز‌ها از بازداشست او، در نهایت دادگاه ترکیه حکم به برائت و عدم نقش آفرینی وی در کودتای 2016 داد و او نیز بلافاصله به کشور خود بازگشت.

ماجرای قتل خاشقچی و ارتباط آن با شمال سوریه

کودتای نافرجام ترکیه اگر چه از نظر مقام‌های این کشور از سوی جماعت گولن طراحی شده بود، ولی بدون حمایت خارجی و پشتبانی مالی حامیان خارجی آن ممکن نبود. آنکارا بار‌ها بدون اینکه اسمی از کشوری یا شخصی ببرد، دو کشور عربی را دخیل در این کودتا می‌دانست.

این دو کشور بنا بر گزارش روزنامه ینی شفق که نزدیک به دولت ترکیه است، امارات و عربستان سعودی بودند که از زمان وقوع آن، رسانه‌های این دو کشور اقدام به پوشش گسترده و مغرضانه این کودتا کردند و حتی پایتخت‌های آن‌ها از محکوم کردند آن امتناع کردند.

به همین دلیل ترکیه طی این مدت همواره مترصد بود تا مداخله این دو کشور در ترکیه به ویژه عربستان سعودی و حمایت آن‌ها از این کودتا را تلافی کند که با وقوع قتل «جمال خاشقچی»، روزنامه‌نگار سعودی مقیم آمریکا که از سیاست‌های حاکمان سعودی انتقاد می‌کرد، در کنسولگری سعودی به تاریخ دهم مهر ماه گذشته این فرصت فراهم شد.

ترکیه با علم به تبعات این قتل برای «محمد بن سلمان»، ولی‌عهد سعودی و ریاض، به وسیله رسانه‌های خود و رسانه‌های قطر، متحد راهبردی خود بدون واکنش عجولانه دست به افشاگری در ماجرای این قتل زد و اسناد و شواهد دال بر دست داشتن بن سلمان در این قتل را در اختیار سازمان‌های استخباراتی اروپا و سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) قرار داد تا بر کسی در آمریت، ولی عهد سعودی در قتل خاشقچی شک و شبهه‌ای باقی نماند.

ترکیه در این مدت توانست با گام‌های آرام خود جامعه جهانی را از جنایت اتفاق افتاده در کنسولگری سعودی مطلع کند و نتیجه این گام‌ها، شکیل گیری یک جبهه ضد سعودی در بین افکار عمومی جهان و غرب و آمریکا بود که در قالب محکوم کردن این جنایت و توقف فروش تسلیحات به ریاض و تلاش کنگره آمریکا برای معرفی کردن بن سلمان به عنوان آمر قتل خاشقچی طی هفته گذشته بروز کرد.

با این حال، انعقاد قراداد‌های فروش تسلیحات آمریکایی به ریاض از زمان به قدرت رسیدن ترامپ و سرمایه‌گذاری سعودی‌ها در آمریکا که بالغ بر نیم تریلیون دلار است، مانع از اتخاذ سیاست‌های تحریمی علیه بن سلمان شد و ترامپ بار‌ها به صورت علنی گفت: اگر چه قتل خاشقچی فاجعه و جنایت بود، ولی واشنگتن نمی‌تواند به خاطر کشته شدن یک خبرنگار، دست به تحریم سعودی‌ها زده و خود را از میلیارد‌ها دلار سود به دست آمده از گاو شیرده سعودی محروم کند.

به نظر می‌رسد تصمیم آمریکا برای خارج کردن نیرو‌های خود از سوریه نتیجه یک توافق پشت پرده بین آنکارا و واشنگتن است و تماس‌های تلفنی چند روز اخیر بین مقام‌های ترکیه و آمریکا به ویژه رؤسای جمهور این دو کشور و چراغ سبز ترامپ به اردوغان برای آغاز عملیات علیه شبه نظامیان کرد سوریه در شمال این کشور گواهی بر این مدعاست.

اصولا برای ترکیه قتل جمال خاشقچی سوای اینکه ابزار فشاری برای عربستان سعودی و، ولی عهد آن است، ارزش دیگری ندارد و از آنجایی که می‌داند دولت ترامپ حاضر به قربانی گاو شیرده خود نیست برای همین دست به یک معامله خوب با او زده است.

معامله از این قرار است مختومه شدن پرونده قتل خاشقچی و تبرئه محمد بن سلمان در مقابل توقف حمایت‌های آمریکا از شبه نظامیان کرد سوری که آنکارا آن‌ها را امتداد گروهک «حزب کارگران کردستان» (پ. ک. ک) و تهدید برای امنیتی ملی خود می‌داند.

دولت دونالد ترامپ با وضع پیش آمده در ماجرای قتل خاشقچی مورد انتقاد بسیاری از سیاست‌مداران آمریکایی قرار گرفته و این احتمال نیز می‌رود که با روی کار آمدن مجلس نمایندگان جدید اوضاع بدتر شده و کفه تراز به نفع دموکرات‌های مخالف سیاست‌های او شود.

از این رو، ترامپ خود را بین دو راهی می‌بیند؛ حمایت از شبه نظامیان کرد سوری که تاریخ مصرفشان با پایان تقریبی داعش در سوریه تمام شده و واشنگتن با کمک آن‌ها خود را به عنوان ریشه کن کننده تروریسم داعش به دنیا معرفی کرد و حمایت از بن سلمانی که در چند قدمی رسیدن به تاج و تخت پادشاهی بوده و می‌تواند برای چند سال آینده نیز شیر فراوان به دولت ترامپ و حتی دولت‌های بعدی آمریکا دهد.

از سوی دیگر، آمریکا به رغم اینکه طی هفت سال گذشته بار‌ها از لزوم راه حل سیاسی در سوریه و کناره گیری بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور سخن گفته است، ولی عملا در مذاکرات و گفتگو‌های صلح سوریه حضور آن چنانی نداشته و حتی از دستاورد‌های سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در روند آستانه ناراحت است و آن‌ها شکست خورده می‌داند.

گذشته از این، آمریکا بر این باور است که تصرف شمال سوریه از سوی ترکیه و نیرو‌های سوری تحت امر آنکارا که مخالف دمشق هستند، می‌تواند دست مقام‌های ترکیه را در مذاکرات آتی سوریه باز گذاشته و واشنگتن غیر مستقیم و از طریق آنکارا می‌تواند در مورد سوریه و ترکیب قدرت در این کشور و تدوین قانون اساسی آن اعمال قدرت کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان