بررسی فیلم میلیونر میامی: جنازه ات را قورت بده

دومین تجربه فیلم‌سازی مصطفی احمدی بعد از «نزدیک‌تر»، در فضایی کاملاً متفاوت می‌گذرد و زمین تا آسمان با آن فرق می‌کند

دومین تجربه فیلم‌سازی مصطفی احمدی بعد از «نزدیک‌تر»، در فضایی کاملاً متفاوت می‌گذرد و زمین تا آسمان با آن فرق می‌کند. مصطفی احمدی در اولین فیلمش به سراغ معضل اعتیاد رفته و تلاش کرده بود با ریشه‌یابی روان‌شناختی، نگاهی دقیق‌تر به این موضوع بیندازد. «نزدیک‌تر» با یک ریتم کند، شخصیت‌های فراوان که چندان خوب پرداخت‌نشده بودند، در بطن خود خبر از ظهور فیلم‌سازی می‌داد که نگاهی جدی به سینما دارد و می‌تواند نواقص کارش را برطرف کند و حضور جدی‌تری در سینمای ایران داشته باشد.
«میلیونر میامی»، فیلمی کمدی است که از طرفی بسیاری از ایرادات وارد به «نزدیک‌تر» را ندارد و قدمی روبه‌جلو برای این فیلم‌ساز محسوب می‌شود، از سوی دیگر، همچنان در پرداخت و فیلم‌نامه ضعف‌هایی اساسی دارد که نشان می‌دهد، احمدی هنوز اول راه است.

همچنین بخوانید:
بررسی «کلمبوس»: یک خانواده دودی در راه آمریکا

در میان کمدی‌های بی‌سروته، سریالی و مبتذل این روزها، «میلیونر میامی» که ابتدا «بی‌حساب» نام داشت، قصه‌ای سرراست دارد، فضایی شوخ‌وشنگ و حرف‌هایی درست‌وحسابی. همین قصه‌گویی روان و جذاب، مهم‌ترین پیشرفتی است که نسبت به «نزدیک‌تر» در دومین کار احمدی شاهدش هستیم. احمدی با پیروی از الگوهای معمول و حساب پس داده کمدی، داستانی از آدم‌های دنیای امروزی تعریف می‌کند که از ریتم نمی‌افتد و با تعدد کاراکتر، لوکیشن و خرده روایت‌هایش بیننده را گیج نمی‌کند و او را همراه قصه آدم‌های عجیب فیلم می‌کند.
«میلیونر میامی» روایت چهار آدم متفاوت است که هرکدام به دلیلی به دنبال پول هستند و حالا سرنوشتشان به هم گره‌خورده است. قصه این آدم‌های عجیب از جایی شروع می‌شود که کسری (علی قربان زاده) قصد دارد با صحنه‌سازی مرگش، پول بیمه عمر خود را دریافت کند و با توصیه یک دوست نزد محسن (حمید فرخ نژاد) می‌آید و به پیشنهاد محسن، هر دو، راهی مراکز روان‌درمانی و جلوگیری از خودکشی می‌شوند و در آنجا با رضا (صابر ابر) که معتقد است تاکنون بارها مرده و دوباره به زندگی برگشته و آرزویش یک مرگ رؤیایی مثل زنده‌زنده سوخته شدن است، آشنا می‌شوند تا با کمک او نقشه‌شان را عملی کنند؛ اما طبیعی است که در چنین شرایطی، قرار نیست همه‌چیز راحت و بی‌دردسر پیش برود و ماجراهای این گروه عجیب از همین‌جا شروع می‌شود.

روایت «میلیونر میامی» همان‌طور که گفتیم ساده و سرراست است و شاید آن‌قدر ساده و سرراست که بیننده را تشویق نمی‌کند در عمق لایه‌های داستان به دنبال حرف‌های جدی‌تری بگردد. درحالی‌که در پس شخصیت‌های کمی خل و دیوانه، نگاهی روان‌شناختی و جامعه‌شناختی وجود دارد که پیام اصلی فیلم را هم منعکس می‌کند.

درواقع، جذابیت اصلی «میلیونر میامی» از شخصیت‌هایش می‌آید، شخصیت‌هایی که هرکداممان نمونه‌اش را اگرنه در خودمان که دوروبرمان دیده‌ایم. شخصیت‌های «میلیونر میامی» آدم‌های عادی هستند که در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که پول حرف اول را میزند و چون خودشان پول‌ندارند، باید به هر دری بزنند تا در این دنیای دیوانه جایی داشته باشند، آن‌قدر بالا و پایین می‌کنند که درنهایت، به نظر دیوانگان و مجنون‌هایی می‌رسند که از همه زندگی فقط یک‌چیز می‌شناسند، پول.آدم‌های «میلیونر میامی» به دودسته تقسیم می‌شوند، آن‌هایی که زندگی می‌کنند و از همان چیزهایی که دارند لذت می‌برند، مثل عمه (افسانه بایگان)، رضا و آقا فرامرز (آتیلا پسیانی) و آدم‌هایی که دائماً در حال برنامه‌ریزی و کلک زدن به دیگران برای بزرگ‌تر کردن خودشان هستند؛ و جالب اینکه دسته دوم، بااینکه خود را زرنگ می‌دانند و برای زندگی‌شان استراتژی دارند، درنهایت سرشان کلاه می‌رود. درواقع «میلیونر میامی» با دستمایه قرار دادن روابط اجتماعی غلط و یک‌طرفه امروزی، کمدی را به نمایش می‌گذارد که زندگی ماست، عده‌ای همیشه پیروز هستند وعده‌ای همیشه مغموم و در جستجوی راهی برای فرار و پیروز شدن. در بین این دو گروه هم آدم‌هایی هستند که نه آن‌قدر بد هستند که همه‌چیز را زیر پا بگذارند تا به خواسته‌شان برسند و نه آن‌قدری خوب هستند که از قوانین پیروی کنند و انگار این‌ها همیشه بیش از بقیه متضرر می‌شوند و این‌ها نماینده اکثریت جامعه ما هستند. آدم‌هایی که به‌اندازه خوب و به‌اندازه بد هستند و این به‌اندازه بودن همیشه برایشان پاداش درخوری ندارد. درواقع آنچه در لایه‌های زیرین روایت «میلیونر میامی» جاری است، به چالش کشیدن هویت انسان امروزی در جامعه‌ای است که سرمایه حرف اول را میزند.
«میلیونر میامی» یک درام کاملاً کاراکتر محور است و با موفقیت توانسته کاراکترها جذاب و دوست‌داشتنی بیافریند که با بیننده ارتباط برقرار می‌کنند.کسری، با یک برنامه دقیق به ایران آمده است؛ مرگ خودش را صحنه‌سازی می‌کند، با پول بیمه یک زندگی جدید را شروع می‌کند و بذر گیاهی نادر را در میامی (اشتباه نکنید، میامی در سمنان) را تکثیر می‌کند و زندگی‌اش زیرورو می‌شود؛ اما وقتی متوجه می‌شود این نقشه ازآنچه فکر می‌کرده سخت‌تر است، همه‌چیز را رها می‌کند. آن‌سوی ماجرای کسری، دختری است که سال‌ها با او در رابطه بوده و حتی قبل از مهاجرت به کانادا، او را می‌شناخته و حالا برنامه آینده‌اش را با او ترسیم کرده است؛ غافل از اینکه کسری در زندگی و آینده این دختر هیچ سهمی ندارد و فقط یک فرصت است برای پریدن. دختری که با کتاب‌های روانشناسی موفقیت به جنگ مشکلات زندگی می‌رود، از همین کتاب‌ها یاد گرفته فرصت را روی هوا بزند اما یاد نگرفته چگونه انسان خوبی باشد. محسن هم که به قول خودش همیشه با استراتژی عمل می‌کند، آن‌قدر ناگهانی و ناغافل همه‌چیزش را از دست می‌دهد که به مرز جنون می‌رسد. در این میان، رضا، تنها فردی است که در لحظه زندگی می‌کند، همیشه شاد است و دلیلی برای شادی پیدا می‌کند، آرزوهایش کوچک هستند و حتی پولی که طلب می‌کند در مقایسه با کل مبلغی که کسری در اختیار دارد بسیار ناچیز است. رضا، در نقطه مقابل کاراکترهای فیلم قرار دارد، هیچ‌چیز برایش جدی نیست و همان‌طور که به کسری هم می‌گوید، به‌جای آنکه منتظر فرصتی باشد، زندگی‌اش را می‌کند. درنهایت در یک سکانس جذاب، وقتی به آسمان پرستاره شب، از میان سوراخی در سقف نگاه می‌کند، به آرزوی دیرینه‌اش می‌رسد، همان‌طور که عمه خانم و آقا فرامرز هم که در هیچ‌کدام از این بازی‌های پیچیده نقشی نداشتند، از آنی که در اختیارشان قرار می‌گیرد استفاده می‌کنند و زندگی‌شان را زیرورو می‌کنند، یا حتی آن پیرمرد گورکن که در قبرستان اتفاقی و ناگهانی مسیر زندگی‌اش برای همیشه تغییر می‌کند.
صابر ابر، در نقش رضا، ستاره بی‌چون‌وچرای «میلیونر میامی» است. ابر که قبل‌تر با «دایره‌زنگی»، «هیچ» و «قندون جهیزیه»، توانایی‌اش را در به بار نشاندن یک کاراکتر کمدی به اثبات رسانده است، در «میلیونر میامی»، شخصیت دوست‌داشتنی که در «هیچ» داشت را پرورش می‌دهد و به آن عمق می‌بخشد. به‌راستی‌که ابر، اگرنه بیشتر، حداقل به همان اندازه که دربازی‌های جدی مهارت دارد، یک بازیگر کمدی حرفه‌ای است. در مقابل، حمید فرخ نژاد، در سلسله کمدی‌هایی که بازی می‌کند، در «میلیونر میامی» هم خلاقیتی به خرج نمی‌دهد و بی‌فروغ است. طناز طباطبایی هم باوجود کاراکتر جذاب و پیچیده‌اش، بازی سطحی و غیرقابل‌باور ارائه می‌کند و از نقش‌های درخشان قبلی‌اش یک دنیا فاصله دارد.
درنهایت، «میلیونر میامی» فیلمی است که شاید نامش و اکران هم‌زمان آن با کمدی‌های بی‌سروته، بیننده را به‌اشتباه بیندازد، اما باوجود همه ضعف‌هایی که در فیلم‌نامه دارد، یک قصه کمدی جذاب و یک روایت اجتماعی جالب را به بیننده عرضه می‌کند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان