زن جوانی با حضور در دادسرای جنایی تهران گذشت خود را از قاتل دخترش اعلام کرد. شوهر این زن بهدلیل ناتوانی در تأمین هزینههای دختر 12 سالهشان او را کشته است.
به گزارش خبرنگار ما، این مرد 25 شهریور امسال به عنوان تنها مظنون قتل دختر نوجوان خودش که دچار معلولیت جسمی بود، بازداشت شد و بعد از 9 روز سکوت اعتراف کرد صبح روز حادثه از بیرون به خانه آمد و پس از بگومگو با دختر نوجوانش او را به قتل رساند.
این مرد پس از آنکه متوجه شد چه کرده است، سعی در صحنهسازی و فریب همسرش و قانون را داشت، اما درپی تحقیقات جنایی سرانجام لب به اعتراف گشود و حقیقت را گفت.
تحقیقات جنایی برای رازگشایی این ماجرا زمانی آغاز شد که مرگ مشکوک دختر 12 سالهای که دچار معلولیت بود، از سوی مسئولان یکی از بیمارستانهای پایتخت به بازپرس کشیک قتل تهران که بازپرس دشتبان در آن زمان مسئولیتش را به عهده داشت، گزارش شد.
بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران دستور شروع تحقیقات پلیسی را صادر کرد و معلوم شد آثار شیارهای خفگی روی گردن دختر وجود دارد. این در حالی بود که این موضوع از سوی کارشناسان پزشکی قانونی نیز تأیید شد؛ بنابراین مأموران از مادر کودک تحقیق کردند و او گفت: برای ثبتنام دخترش به مدرسه رفته بود و در تماس با شوهر 40 سالهاش که کارمند راهآهن است، متوجه مرگ دخترشان شد.
بهاینترتیب پدر خانواده مورد بازجویی قرار گرفت و در نهایت به دستور بازپرس جنایی به عنوان مظنون بازداشت شد. او مدعی بود کلید خانه را در محل کارش جا گذاشته و زمانی که به خانه سازمانی بازگشته از همسایه نردبان گرفته و وارد خانه شده و با پیکر بیجان دخترش روبهرو شده است.
مأموران با توجه به اظهارات ضدونقیض این مرد به تحقیق از همسایهها پرداختند که معلوم شد این خانواده همیشه به همسایهها میگفتند از وضعیت فرزند معلولشان خسته شدهاند، چون هزینه درمان او بالاست و از عهده آن برنمیآیند. در ادامه تحقیقات مشخص شد آن روز صبح پدر این دختر را دیدهاند که خودروی پرایدش را در پارکینگ ساختمان پارک کرده و وارد خانهاش شده بود. تحقیقات پلیسی نشان داد غیر از افرادی که در آن مجتمع زندگی میکردند، کسی بهراحتی نمیتوانسته وارد ساختمان شود.
در نهایت پس از 9 روز مظنون 40 ساله به افسر تحقیق گفت: پیش از این در شهرستان زندگی میکردیم و دو سال است به تهران آمدهایم. دخترم معلولیت داشت و هزینه درمانش زیاد بود.
من و همسرم از این وضع خسته شده بودیم. حتی قرار بود او دوباره تحت عمل جراحی قرار بگیرد، اما هزینه آن بالا بود. شب قبل از جنایت من شبکار بودم. روز حادثه میدانستم همسرم برای انجام کارهای مدرسه دخترم بیرون میرود و دختر معلولم در خانه تنهاست. ساعت هشت و 30 دقیقه، به خانه رفتم. خیلی خسته بودم و میخواستم استراحت کنم که دخترم سراغم آمد و گفت: بابا برایم لپتاپ بخر. گفتم پول درمانت را ندارم، حالا چطور برایت لپتاپ بخرم؟
دخترم از دستم ناراحت شد و گریه کرد. من خیلی عصبانی بودم و نمیتوانستم این وضع را تحمل کنم. کنترلم را از دست دادم. رفتم سمت میز و جعبه دستمال کاغذی را برداشتم و سمت دختر معلولم پرت کردم و آن موقع بود که او به من پرخاش کرد، بعد ملحفه را از اتاق برداشتم و سمت دخترم که در حال گریهکردن بود رفتم و در اوج عصبانیت ملحفه را دور گردن او انداختم و خفهاش کردم. بعد صحنهسازی کردم تا از مجازات فرار کنم.
بنا به این گزارش در شرایطی که این مرد همچنان در بازداشت است، همسر او هفته گذشته با حضور در دادسرای جنایی اعلام کرد شکایتی از شوهرش ندارد.