به گزارش ایسنا، آخرین قهرمانی ایران در تاریخ جام ملتهای آسیا در سال 1976 و در تهران رقم خورد تا ایران به سومین قهرمانی متوالی خود دست یابد.
ابتدا، کشور لبنان به عنوان میزبان جام ملتهای آسیا انتخاب شد اما به دلیل جنگ داخلی از این مسابقات محروم شد. ایران با توجه به نفوذ در آسیا، میزبانی دوره ششم را بر عهده گرفت و بدین ترتیب پس از میزبانی جام ملتهای آسیا 1968، ایران بعد از هشت سال دوباره میزبان این رقابتها شد.
تیم ایران در این دوره گلی دریافت نکرد و مقتدرانه به فینال جام صعود کرد. ایران در بازی پایانی کویت را روی یک ضربه آزاد علی پروین با نتیجه 1 به 0 شکست داد تا با رکورد سه قهرمانی پیاپی و دوازده پیروزی متوالی (از 1968) در آسیا جاودانه شود و همچنان این حیث رکورددار بماند.
این رقابتها با حضور شش تیم در دو گروه سه تیمی در دو شهر تهران و تبریز برگزار شد.
در این دوره منصور رشیدی به عنوان دروازهبان، تیم ملی فوتبال ایران را درون دروازه همراهی میکرد که این تیم با زدن 13 گل حتی یک گل هم دریافت نکرد.
به گفته شاهدان، غلامحسین مظلومی، علیرضا عزیزی، حسن روشن، ناصر نورایی و در رأس آنها علی پروین بهترین بازیکنان ایران در این جام لقب گرفتند. پروین بهترین بازیکن جام شد.
از نکات این دوره، پایان همکاری ایران با اوفارل، قبل از شروع جام و انتخاب حشمت مهاجرانی به عنوان سرمربی تیم ملی بود. کنار گذاشته شدن ستارههایی چون علی جباری و ابراهیم آشتیانی قبل از شروع جام و تزریق بازیکنان جوان به تیم ملی موجب شکل گرفتن بحثهای مختلفی درباره دعوت بازیکنان به تیم ملی شد.
حسن روشن در آن جام با وجود سن و سال کم توانست نمایش کم نظیری از خود ارائه دهد و یکی از بهترین بازیکنان ایران بود. او ستاره تیم ملی فوتبال و باشگاه تاج بود؛ مهاجمی ممتاز با قابلیتهای فنی کم نظیر و بسیار سرنوشت ساز و خلاق که کارشناسان او را پدیده دهه 50 فوتبال ایران میدانند. بی تردید گلهای او در رقابتهای ملی و باشگاهی از ماندگارترین لحظات تاریخ فوتبال ایران به شمار میآید.
روشن به عنوان یکی از مفاخر فوتبال ایران در گفتوگو با ایسنا، اتفاقات مربوط به قهرمانی و حواشی پیرامون تیم ملی را تشریح کرد که در ادامه میخوانید:
اوفارل قبل از ترک ایران، تغییراتی در تیم ملی داد. او بعد از بازیهای آسیایی، مرحوم ابراهیم آشتیانی، جعفر کاشانی و علی جباری را از تیم ملی کنار گذاشت و بازیکنان جوان را آورد. همه این تغییرات با نظر مهاجرانی و حبیبی بود. بعدها حبیبی به پاس رفت و مهاجرانی سرمربی تیم ملی شد.
* در برخی از منابع عنوان شده که اوفارل را از تیم ملی کنار گذاشتند. چه اتفاقی افتاد که بعد از حضور مربیان خارجی، مجددا سکان هدایت تیم ملی به یک ایرانی واگذار شد.
کسی اوفارل را برکنار نکرد. مدت قرارداد اوفارل دو سال بود و چون بازنشسته میشد، بنا به میل شخصی خود تصمیم به پایان دوران مربیگری گرفت. او مثل مربیان دیگر نبود که تا میتوانند پول بگیرند و نفس بکشند. خدمتی که اوفارل به ایران کرد، به غیر از رایکوف، کسی برای ایران انجام نداد.
* منظورتان از بازنشستگی چیست؟
من هم دیپلم مربیگری را در انگلیس گرفتم اما از شصت سالگی خودم را بازنشسته کردم. شفر هم 69 ساله است اما همچنان پول میگیرد و مربیگری میکند. رایکوف زیربنای فوتبال ایران را پی ریزی کرد. ادامه آن و تغییر نسل با اوفارل و مهاجرانی بود. برعکس کیروش که نفر سوم نیمکت منچستر یونایتد بود، اوفارل نفر اول بود. کیروش ایرانیها را آدم حساب نمیکند اما اوفارل ماهی یک بار با مربیان باشگاهی جلسه میگذاشت و دستیاران خوبی مثل مهاجرانی، حبیبی، صالحنیا و یاوری را مثل برادر پذیرفت.
* حضور مهاجرانی روی نیمکت تیم ملی چطور بود؟
اوفارل صبح زود، ساعت شش صبح، ایران را ترک کرد و ساعت 2 بعد از ظهر همان روز، مهاجرانی روی نیمکت تیم ملی نشست. مهاجرانی پیرو کارهایی که کرده بود، با تیم ملی قهرمان جام ملتها شد و به المپیک و جام جهانی رفتیم. تمام اینها از مدیریت آقای مهاجرانی و ادامه کار او روی نیمکت تیم ملی بود. اگر الان کیروش برود، باید از صفر شروع کنیم اما آن موقع مهاجرانی برنامههای اوفارل را ادامه داد. اگر 40 سال به المپیک نرفتهایم، به خاطر نبود برنامه مناسب است.
* سومین قهرمانی ایران در جام ملتهای آسیا نه تنها ارزش کمتری نسبت به دو دوره گذشته نداشت بلکه موجب اتفاقات بزرگتری در ایران شد.
مرکز ثقل و قهرمانی ایران در جام ملتهای آسیا و رفتن به المپیک و جام جهانی، بازیهای آسیایی بود. اوفارل قبل از ترک ایران، تغییراتی در تیم ملی داد. او بعد از المپیک آسیایی، مرحوم ابراهیم آشتیانی، جعفر کاشانی و علی جباری از تیم ملی کنار گذاشت و بازیکنان جوان را ورد. به نوعی او تیم را ترمیم کرد تا بتواند برای آینده تیم ملی ایران را حفظ کند. همه این تغییرات با نظر مهاجرانی و حبیبی بود. بعدها حبیبی به پاس رفت و مهاجرانی سرمربی تیم ملی شد. میانگین سنی تیم ملی با رفتن کاشانی، آشتیانی و جباری چیزی حدود چهار سال کمتر شد. حسن نظری جای آشتیانی، قاسمپور به جای جباری و نظری جای کاشانی آمدند. بعد از این جابجاییها قهرمان بازیهای آسیایی شدیم.
بازی تاج و پرسپولیس تنها بازیای بود که یک خرده فحاشی سبک و بی تربیتی صورت گرفت. هواداران میگفتند چرا یکسری از بازیکنان همیشه هستند و بعد از سالها با وجود افت فنی کنار نمیروند. در نتیجه هواداران پرسپولیس به مرحوم بهزادی و هواداران تاج هم به جباری فحش دادند.
* در طول جام ملتهای آسیا بازیهایی هم بود که تیم ملی به مشکل برخورد. از جمله این بازیها دیدار با چین در نیمه نهایی و فینال بود.
کلا یک بازی ما گره خورد. گره آنچنانی نداشتیم. ترکیب ثابت ما پیدا شده بود. برعکس الان که تیم ملی ترکیب ثابت ندارد، آن موقعها در بازیهای دوستانه هم یک ترکیب مشخص داشتیم. در بازی ضعیف و قوی ترکیب اصلی مشخص بود.
* خاطراتی از جام 1976 دارید؟
همه زندگی ما خاطره است. اردوی ما در ورزشگاه داودیه بود که الان به ورزشگاه شهید کشوری معروف است. ساختمانی در این مجموعه وجود داشت که طبقاتش به صورت آپارتمان بود و عملا برای برگزاری اردو مناسب نبود. هر آپارتمان هم دو اتاق داشت و در هر اتاق سه، چهار نفر حضور داشتند. تیم ما خیلی خوب بود که بعد از آن رقابتها در انتخابی المپیک 1976 شرکت کردیم. از نکات موفقیتمان حضور یک نیمکت قدرتمند بود.
* شما گفتید که تغییرات در دوران اوفارل، با نظر مهاجرانی و حبیبی صورت گرفت. علی جباری در مصاحبهای معتقد است که در دوران مربیگری مهاجرانی رفیق بازی وجود داشت.
این حرفها چیست. نمیدانم برای چه مطرح میشود. الان که رفیقبازی و دلالی صد درصدی است. فوتبال ایران آن قدر بازیکن خوب داشت که بعد از تغییر نسل به مشکل نخورد. همزمان با این نتایج، تیم جوانان 6 یا 7 سال قهرمان آسیا بود. من از قهرمانی جوانان آسیا در تایلند آمدم و من به تیم ملی رفتم. جباری کاپیتان تیم ملی بود اما معمولا خود بازیکن متوجه نمیشود چه موقع باید کنار برود. اگر مربی یا مدیر خوب وجود داشته باشد، به بازیکن مشاوره میدهد که خودش کنار برود. به یاد دارم که بازی تاج و پرسپولیس تنها بازیای بود که یک خرده فحاشی سبک و بی تربیتی صورت گرفت. البته هیچکدام از هواداران به تیم مقابل فحاشی نکردند و فقط به تیم خودشان ایراد گرفتند. هواداران میگفتند چرا یکسری از بازیکنان همیشه هستند و بعد از سالها با وجود افت فنی کنار نمیروند.
* دقیقا منظورشان چه کسانی بود؟
هواداران پرسپولیس به مرحوم بهزادی فحش دادند. هواداران تاج هم به جباری. جباری و بهزادی از محبوبترین بازیکنان هر دو تیم بودند اما تماشاگر هر روز بازی بهتر میخواهد. اگر این توقعات را برآورده نکنید این اتفاق میافتد.
* شما هم جزو نسل جدید تیم ملی محسوب میشدید؟
تغییر نسل بعد از بازیهای آسیایی رخ داد. من در بازیهای آسیایی حضور داشتم و یک نسل جلوتر از نسل جدید تیم ملی در جام ملتهای آسیا بودم.
وقتی تیم ملی به جام جهانی رفت، به قلیچخانی گفتند که از آمریکا به آرژانتین برود که آنجا من، پروین و حجازی معترض بودیم قلیچخانی هم باید مانند سایرین در اردوهای تیم ملی در تهران حاضر شود.
* استقبال مردم از بازیهای تیم ملی چطور بود؟ در دورههای قبل، هواداران در بازی با اسرائیل استقبال بسیار زیادی از بازیهای ایران انجام داده بودند.
در سال 1968 و در بازی نخست هم مردم خیلی استقبال کردند. در تمام بازیهای تیم ملی ورزشگاه پر میشد. من جزو نوجوانان تاج بودم و بازیها را به یاد دارم. مردم همیشه عالی بودند و هستند.
* یکی از رکوردهای ویژه آسیا به نام پرویز قلیچخانی ثبت شده است. او با سه قهرمانی در آسیا از این حیث رکورددار است.
کجا این را عنوان کردند؟ آقای قلیچخانی تا المپیک مونترال در تیم ملی بود.
* اما در تاریخچه مسابقات این موضوع ثبت شده است.
من خاطرم نیست که قلیچخانی در تیم ملی بوده باشد. او در المپیک با تیم ملی بود. این موضوع را بررسی کنید.
حتی وقتی تیم ملی به جام جهانی رفت، به او گفتند که از آمریکا به آرژانتین برود که آنجا من، پروین و حجازی معترض بودیم و میگفتیم قلیچخانی هم باید مانند سایرین در اردوهای تیم ملی در تهران حاضر شود. قلیچ خانی کاپیتان تیم ملی بود اما فرقی بین بازیکنان نیست.
* این موضوع را به مهاجرانی گفتید؟
بله. گقتیم قلیچخانی به تهران بیاید. آن وقت ما بازوبند را به دست او میبندیم و پشت سرش به زمین میرویم و احترامش را هم حفظ میکنیم. او بهترین بازیکن تیم ملی بود اما باید به تهران میآمد. فکر نمیکنم که درخواستمان غیر منطقی بود.
* چرا قلیچ خانی به تهران نیامد؟ مشکلی داشت؟
مشکلش سیاسی بود و نمیخواست به تهران بیاید. در سال 2006 هم تیم ملی قبل از جام جهانی به سوئیس رفت اما لژیونرها نیامدند. با این وجود در جام جهانی با لژیونرها بازی کردیم و آن نتایج رقم خورد.
* نگفتید که قلیچخانی ناراحت میشود؟ بالاخره او مشکل داشت و نتوانست به ایران بیاید.
اشکالی ندارد. خیلیها هم هستند درباره من حرف میزنند و من دلخور میشوم. وقتی کار درست باشد، ناراحت نمیشوم. نمیشود که یک نفر دیگر در خط هافبک جان بکند اما بازیکن دیگری در ترکیب تیم ملی بازی کند. من میگویم یک پارچگی و همدلی باعث شد ما با ترکیب ثابت مشخص در آسیا به قهرمانی برسیم. شانسی به المپیک نرفتیم و شانسی در جام جهانی بازی نکردیم.