محمد فاتحی کارگردان نمایش "پادشاه میمیرد" که این شبها در تماشاخانه دیوار چهارم روی صحنه میرود در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، درخصوص تجربه کارگردانی این اثر گفت: متن پادشاه میمیرد اثر اوژن یونسکو اثری در سبک ابزورد است و من سعی کردم این متن که سالیان پیش نوشته شده را با مسائل و دغدغههای روز جامعه تطبیق بدهم.
وی در همین راستا ادامه داد: یکی دیگر از تجربههای جذابی که در این نمایش سعی بر امتحان آن را داشتم استفاده از المانها و ابزارهای بومی همچون موسیقی بومی بر اثری غربی بود. همین استفاده موسیقی ایرانی در متنی همچون پادشاه میمیرد چالشی غریب بود که اتفاقاً در تطبیق زمانی و مکانی اثر با مسائل روز جامعه ایران بسیار موثر بود.
کارگردان نمایش "قاتل بیمزد" درباره برخی مشکلات بوجود آمده برای تبلیغات و سایر اتفاقات تئاتر دانشجویی نسبت به آثار سلبریتی محور اضافه کرد: امروزه میبینیم که بسیاری از آثار سلبریتی محور به راحتی تمام معیارهایی که اتفاقاً برای تئاتر دانشجویی به شدت سخت گرفته میشود را رد می کنند و هیچ مشکلی برای آنها بوجود نمیآید.
وی در همین رابطه اضافه کرد: به عنوان مثال برای عدم استفاده از پوستیژ یا همان کلاه گیس از من تعهد گرفتند اما همین امروز می بینیم در آثاری همچون بینوایان به راحتی از کلاه گیس استفاده میکنند و یا ما باید در تک تک اتفاقات مجوز تبلیغات داشته باشیم اما همین نمایش بینوایان ماهها قبل تبلیغات خود را به صورت گسترده و غیر قانونی آغاز کرد.
این کارگردان جوان نبود عدالت شورای ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی در میان گروههای تئاتری را مشکلی بزرگ خواند و ادامه داد: از نظر من اگر مشکلی وجود دارد، اگر خلاف عرفی شکل می گیرد و یا هر اتفاقی که مورد تایید شورای ارزشیابی نیست باید در قبال تمامی آثار و گروهها لحاظ شود. چطور گروهی جوان همچون گروه من با تمام سختگیری ها روبرو میشود اما آثار پرهزینه و سلبریتی محور به راحتی هر کار که دلشان میخواهد انجام میدهند.
وی با نقد عملکرد شورای ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی تاکید کرد: متاسفانه این روزها شاهد این هستیم که شورای ارزشیابی کاملاً به صورت انتخابی و سلیقهای آثار را مورد ارزیابی قرار می دهد. این اتفاق از دو منشا نشات میگیرد. اول اینکه شاید صاحبان آثار پرخرج و سلبریتی محور احتمالاً از روابطی در تئاتر برخوردارند که همه چیز را دور میزند و ما از آنها بیخبریم.
کارگردان نمایش "پادشاه می میرد" در ادامه افزود: از طرفی شورای ارزشیابی ارشاد میداند که آثار دانشجویی رسانه چندانی برای اعتراض به این ماجرا ندارند و البته که خود شورا هم میلی برای دیده شدن این گروهها ندارد زیرا اینها دوست ندارند شکل و شمایلی تازه و تفکر گرا به تئاتر معرفی شود و همه چیز را در همان آثار گیشه محور بی کیفیت که خلاصه میکنند. اگر سختگیری در مرود اثر حسین پارسایی رخ دهد این فرد به دلیل داشتن رسانه و قدرت میتواند موج عظیمی به راه بیندازد اما این مشکلات اگر برای یک دانشجو حادث شود وی هیچ راهی برای عمومی کردن خواسته خود نخواهد داشت.
وی درباره حضور کارگردانان نوظهور در عرصه تئاترهای گیشه محور همچون کارگردان نمایش "هفت شهر عشق" اضافه کرد: من هیچ وقت مخالفتی با ژانرهای مختلف تئاتر و یا قیمت بلیت های بالا ندارم اما اتفاقی که در این راستا می افتد آن است که آیا به عنوان مثال من محمد فاتحی به معنای مطلق میتوانم در هر سالنی اجرا کنم. یعنی آیا من که تازه وارد این عرصه میشوم میتوانم در گام نخست در بزرگترین سالن کشور تئاتر ببرم و یا باید مثل سینما چندین کار کم خرج و کوتاه را تجربه کنم و بعد به عرصه های بزرگ پا نهم؟.
وی در ادامه تصریح کرد: مرکز هنرهای نمایشی باید ببیند یک کارگردان با چه رزومهای میخواهد از حضور چهرههای سینمایی و غیره و همچنین اجرا در یک سالن معتبر بهره ببرد. آیا نه اینکه وی باید در ابتدا در سالنهای کوچک اجرا برود تا تجربه کافی را به دست بیاورد و یا صرف اینکه قادر به پرداخت هزینههای یک اثر نمایشی است کفایت میکند.
فاتحی ادامه داد: در همین راستا میبینیم که بدون در نظر گرفتن سابقه کارگردان سالنهای بزرگی همچون سالن اصی تئاترشهر در اختیار کارگردان بیتجربه قرار گرفته و بسیاری از بزرگان تئاتر نمیتوانند در سالنهای خوب اجرا کنند. این یک خطر بزرگ است زیرا در دراز مدت کیفیت هنری و معنایی تئاتر را زیر سوال میبرد.
وی درباره عملکرد سالیان اخیر خانه تئاتر به عنوان دومین نهاد رسمی و مهم تئاتر در کشور اذعان کرد: خانه تئاتر پیشتر بسیار موثرتر عمل میکرد و نهادی مطالبه گر بود اما عملکرد این خانه طی سالیان گذشته کاملا تشریفاتی شده است. متاسفانه خانه تئاتر طی سالیان گذشته قدرتی برای اعمال نظرات خود ندارد و همین باعث شده تا تصمیمات این نهاد بسیار مقطعی و حاشیهای باشد.
این کارگردان جوان با اشاره وضعیت بد فعلی تئاترشهر خاطرنشان کرد: متاسفانه تئاتر شهر طی سالیان گذشته به شدت از لحاظ فیزیکی و فرهنگی مورد بی مهری قرار گرفته است. هر ساله اخباری مبنی بر خرابی بخشهای زیرین تئاترشهر میشنویم و از طرفی از لحاظ فرهنگی آثاری در این مجموعه اجرا میشوند که به هیچ وجه در جایگاه مهمترین سالن نمایشی کشور نیستند. به عنوان مثال محیط بیرونی تئاترشهر به شدت وضع ناهنجاری دارد و به هر چیزی شبیه است به جز محیطی فرهنگی. متاسفانه این روزها حاشیه تئاترشهر به محلی برای بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و بزهکاری تبدیل شده و اگر خانوادهای بخواهد نواجوانش را در مسیر تئاتر قرار دهد بدون شک با دیدن محوطه تئاترشهر از کارش پشیمان میشود.