خبرگزرای ایسنا: حسام منظور که اولین حضورش در عرصه تلویزیون با سریال «بانوی عمارت» بوده است، به بهانه بازی در نقش «شازده ارسلان» که متفاوت از الگوی ذهنی ما از شازدههای قاجاری است گفتگو کرده و درباره شخصیت شازده معتقد است: به این نتیجه رسیدیم که از شازده یک انسان خلق کنیم و مثل نمونههای قبلی از آن هیولا نسازیم.
حسام منظور فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته تئاتر است. او بیش از دو دهه است که با کارگردانهای خوب تئاتری همچون آرش دادگر و رضا ثروتی همکاری داشته و در نقشهای متفاوتی در تئاتر بازی کرده است. مخاطبان تلویزیون این شبها بهواسطه بازی در «بانوی عمارت» با چهره این بازیگر آشنا شدند.
یکشبه «بانوی عمارت» را خواندم
او در پاسخ به اینکه چطور شد که نقش «شازده» برای اولین حضور جدی در تلویزیون به او رسید؟ توضیح داد: قبلاً تجربه کار تلویزیون داشتم و در چند مجموعه به سفارش سیما فیلم بازی کردم، اما نقشهایم کوتاه بود. وقتی اسم آقای حمیدنژاد میآید، طبیعتاً هر بازیگری وسوسه کار میشود، ایشان کارگردان بسیار شناختهشده و صاحب سبکی هستند و کارهایشان را دیده بودم. با پیشنهاد بازی در نقش «شازده» با اشتیاق به دفترشان رفتم و فیلمنامه را خواندم و دیدم بسیار خوب، دقیق و مثل یک رمان قابل خواندن است. در طول یک شب 40 قسمت فیلمنامه را خواندم و دیدم «شازده» یک کاراکتر پیچیده و عجیب است که تا پایان سریال عجیبتر هم میشود. اگر بیشتر از این کاراکتر توضیح دهم قصه لو میرود.
وی دربارهی بازیاش در این مجموعه گفت: به طور کلی در مورد این کاراکتر باید بگویم که همیشه در تئاتر به سمت نقشهای سخت و پیچیده رفتم و خیلی دوست نداشتم کارهای ساده بازی کنم. از تجربه کردن نترسیدم و به بازی در کاراکترهای پیچیده پرداختم، چون خیلی دوست دارم با کاراکتر کلنجار بروم. نقش «شازده» به دلیل پیچیدگیهایی که داشت برایم بسیار جذاب بود. ترجیح میدهم کار نکنم تا نقش ایدهآلم را پیدا کنم. به نظرم کارگردان از همه این موارد مهمتر است، زیرا یک کارگردان خوب فیلمنامه و بازیگران خوبی انتخاب میکند. برای من بازی در سینما و تلویزیون جذاب است و مثل برخی بازی در سینما را ترجیح نمیدهم. سعی میکنم بازی در اثر خوبی که به مخاطب احترام بگذارد را انتخاب کنم.
بازیگر نقش «شازده ارسلان» در پاسخ به اینکه برای بازی در نقش «شازده» آیا با بازیگران دیگری هم صحبت شده بود؟ توضیح داد: ظاهراً برای نقش «فخر الزمان» و «شازده» تعداد زیادی بازیگر را دیده بودند. زمانی که به دفتر ایشان رفتم من را نمیشناختند و تئاتری از من روی صحنه ندیده بودند، من از طرف دوستانم معرفی شده بودم، اما کمتر از 10 دقیقه از شروع گفتگو من را انتخاب کردند و آخرین نفری بودم که در بین بازیگران اصلی انتخاب شدم. خیلی جهان تصویر و تئاتر را جدا نمیدانم، به شاگردهایم هم میگویم که باید بازیگر خوبی شوید. شما وقتی بازیگر خوبی باشید، طبیعتاً در تئاتر میتوانید خوب کار کنید و به تبع آن وارد دنیای تصویر هم میشوید، چون کارگردانهای سینما و تلویزیون معمولاً از تئاتر انتخاب بازیگر میکنند؛ البته به نظرم کمی مشکل آموزش بازیگری در ایران داریم.
وی در همین زمینه ادامه داد: در مجموع یک زمان دو معلم خیلی خوب در بازیگری داشتیم. یکی مرحوم حمید سمندریان که اکنون در قید حیات نیستند. ایشان دانشآموخته تئاتر در آلمان بودند و بازیگری را به شکل بهروز وارد ایران کردند. اکثر دوستان همدوره من و حتی نسلهای قبل از ما شاگردان ایشان هستند. من خیلی افتخار این را نداشتم که شاگرد ایشان باشم و تنها چندین جلسه از روی کنجکاوی سر کلاسشان حاضر شدم. من خودم را در بازیگری بیشتر مدیون احمد دامود میدانم. ایشان هم دانشآموخته تئاتر در آمریکا هستند و بیشتر یادگیری بازیگری را مدیون تألیف و ترجمههای او هستم. از این دو نفر آقای سمندریان در قید حیات نیستند و آقای دامود هم دیگر تدریس نمیکنند. خب چه کسانی بازیگری در ایران درس میدهند؟ من دیگران را نفی نمیکنم، اما اکثر اساتید باتجربه درس نمیدهند! البته در بین کسانی که بازیگری تدریس میکنند، آقای رضا بهبودی خوب هستند، اما با تعداد زیادی افراد که بازیگری درس میدهند، مواجهیم، اما تجربه حضور در جلوی دوربین و صحنه تئاتر را ندارند.
برخلاف تصور مردم بازیگران دستمزدهای نجومی نمیگیرند
منظور با بیان اینکه کار تصویر را به دلیل مشکلاتی که به همراه دارد، خیلی دوست ندارد، یادآور شد: ترجیح میدهم بیشتر در فضای خودم باشم و کارم را بکنم و این سلیقه است. بعضی دوستان سینما را ترجیح میدهند، اما برای من بازیگری مهم است، صحنه و دوربین خیلی تفاوتی ندارد، ممکن است به لحاظ مالی تصویر بهتر باشد، اما خیلی هم وابسته به شرایط مالی هنر نیستم. مدیوم سینما و تلویزیون مخاطب بیشتری دارند، اما هر مدیوم در جای خود عملکرد خاص خودش را دارد. این موضوع در دنیا هم معمول است. انتظار ندارند تئاتر تماشاگران زیادی داشته باشد، زیرا کارکردهای هرکدام از این مدیومها متفاوت است. کاری به چند بازیگر ستاره ندارم، اما عموم بازیگران که دوستان من هم هستند برخلاف تصور مردم دستمزدهای نجومی نمیگیرند.
بازیگر شازده با بیان اینکه حضور برخی بازیگران تئاتری در مجموعه «بانوی عمارت» اتفاق خوبی است، گفت: خوشبختانه من پیش از این تجربه کار تئاتر با همه آنها را داشتم و خیلی احساس غریبی نمیکردم جز خانم مریم مومن که ایشان هم از بازیگران بااستعداد هستند و خیلی زود با ما همراه شدند. اتفاقی که افتاد و باعث شد تا امروز مردم «بانوی عمارت» را دوست داشته باشند به خاطر روابط صمیمانهای بود که گروه بازیگران با هم پشتصحنه داشتیم. با هم گفتگو میکردیم و مثل یک خانواده بودیم. آقای حمیدنژاد این مجموعه را بهخوبی هدایت کردند و این صمیمیت و زنده بودن به جلوی دوربین هم منتقل شد و بازیها را زنده کرد.
او در پاسخ به اینکه کارگردان در رسیدن شما به نقش «شازده» چقدر با شما همراه بوده است؟ توضیح داد: همیشه کاراکتر اصلی یک کار با کارگردان ارتباط تنگاتنگ و ویژهای دارد، زیرا باید یک نقش را با هم بسازند و جلو بروند. کاراکتر «شازده» از گفتگوهای من و ایشان و تمریناتی که انجام میدادم بیرون آمد. چیزی نبود که بهتنهایی و فردی ساختهشده باشد. مجموعه گفتگوهای ما باعث شد تا این شخصیت شکل بگیرد. برای رسیدن به «شازده» در فضای معماری کاشان با آن ساختمان قدیمی و کوچههای کاهگلی راه میرفتم. کاشان و یزد هنوز معماری زمان قاجار و آن حال را تا حدودی حفظ کردند، ساعتها در این فضاها راه میرفتم وسعی میکردم ریتم بدنیام تغییر کند.
ما حتی نمیدانیم در زمان قاجار چطور صحبت میکردند
منظور در پاسخ به اینکه آیا مطالعات تاریخی درباره دورهی «قاجار» داشته است؟ نیز توضیح داد: من به تاریخ علاقه دارم و زیاد میخوانم. در مورد قاجار زیاد خوانده بودم، اما چیز زیادی از آن دوران نداریم. با وجود اینکه مربوط به 120 سال پیش است مطالب زیاد و روشنی در موردش نمیدانیم. من این نکته را یکجا گفتم و درست منتشرش نکردند ما حتی نمیدانیم در زمان قاجار چطور صحبت میکردند. تنها چیزی که از زمان قاجار باقیمانده یک فایل صوتی مربوط به مظفرالدین شاه است که فرمان مشروطه را گفت. مردم ممکن است تصور کنند زمان قاجار مردم به شکل کتابی و یا شعرگونه صحبت میکردند که این تصور غلطی است. پدربزرگهای ما که برای زمان قاجار بودند، مثل ما حرف میزدند، اما دایره واژگانشان فرق میکرد. آن مدلی که مردم فکر میکنند برای قاجار است، مدلی است که آقای علی حاتمی وارد سینمای ما کردند، اما آن ادبیات شعر گانه سبک خودشان بود. خود ایشان هم هیچوقت چنین ادعایی نداشتند و میگفتند که این ادبیات من است، تاریخ را نمیخواهم واگویه کنم و شعر خودم را میگویم. این تصور در بین مردم جا افتاد که مدل حرف زدن قاجاری مدل حرف زدن آثار ایشان است. البته در مورد این سریال برخی انتقاد داشتند که چرا بازیگران اینقدر راحت صحبت میکنند.
او با بیان اینکه در زمان پخش این سریال تعجیل شد، گفت: آقای حمیدنژاد کماکان سر میز تدوین این کار هستند و تغییراتی را در تیتراژ و مسائل دیگر از قسمتهای اول تاکنون میبینند. طبیعتاً یک کار تاریخی که یک سال پروسه ساختش طول میکشد عاری از نقص نیست، بهترین آثار تاریخی دنیا هم ایراد دارند. این سریال با بودجه عظیم و کلانی ساخته نشده که کمکاری صورت گیرد. با همین بودجه بچهها فداکارانه کارکردند. تخصصی نظر نمیدهم، اما من مشاهده کردم که بچهها با جان و دل زحمت کشیدند. بحث دستمزد هم نیست، چون مردم حق دارند یک کار خوب تماشا کنند. اما برای تهیه آکسسوار باید هزینه کرد. اگر بودجه کاری زیاد باشد امکان ساختن حتی یک شهر برای لوکیشن کار وجود دارد.
منظور در پاسخ به اینکه استفاده از میز و صندلی و اشیای دیگر در اواخر دوران ناصری در زندگی حتی شازده و تاجران اینقدر باب بوده است؟ اظهار کرد: شازده این داستان بسیار مقروض است و زندگیاش هزینه بالایی دارد و سعی کرده تا بهترین زندگی را برای اهالی آن عمارت فراهم کند. حتی لباسهای خدمهاش مناسب است. از طرفی کار یک سریال مستندسازی نیست، قصه ما تخیلی است و در این جهان تخیل، ممکن است چیزهایی وارد شود که زیاد در ذوق نزند. اگر بخواهیم کار تاریخی مستند بسازیم عین فضا را باید به نمایش بگذاریم. مثل کاری که آقای مهدویان میکنند، زیرا یک واقعه تاریخی را بازنمایی میکنند، اما ما قصدمان بازنمایی نیست، ما فقط از آن بستر تاریخی برای روایت داستان استفاده میکنیم، رویکرد مستندی در این اثر نیست. تماشاگر باید یک مقدار با این فضا بیشتر آشنا شود ما تا امروز تماشاگر را عادت دادیم به مستند بینی. این استناد بخشی از درام است، اما درام ضرورتاً مستند نیست، زیرا بر قصه استوار است و میتوان در قصه تخیل کرد. سریال «وایکینگ» به یک مقطع تاریخی اشاره دارد، اما همهچیز مستند نیست، ولی تماشاگر باور میکند، چون اطلاعاتی از زمان وایکینگها ندارد. مرحوم علی حاتمی را متهم میکردند به تحریف تاریخ، اما ایشان آرتیست بودند و تاریخنگار نبودند. ما هم در این کار سعی کردیم جهانی بسازیم و یک قراردادی با تماشاگر بگذاریم. ممکن است تماشاگر در گریم، لباس، طراحی صحنه و هر چیز دیگری تفاوتهایی با آنچه در تاریخ خوانده ببیند، چون ما نمیخواهیم مستند بسازیم. اثر هنری باید زیبا باشد اثر زیباشناسانه باید ارائه داد تا تماشاگر را بتوانیم در وهله اول سرگرم و همراه کنیم.
بازماندگان ایل قاجار از بازیام تشکر کردند
بازیگر «بانوی عمارت» دربارهی شخصیت «شازده» این داستان که تصور مواجهه با یک شازده قجری را به مخاطب نمیدهد و اینکه آیا تعمدی در این شکل بازی وجود داشته؟ توضیح داد: همیشه تلاش میکنم یک انسان به وجود بیاورم هیچکس بد و خوب مطلق نیست. ما در درام یک قسمت از زندگی آدم را میبینیم و بر اساس آن قضاوت میکنیم. سعی کردم شازده را یک انسان فرض کنم و آدمی با همه علایقش را نشان دهم. جالب است بدانید خیلی از بازماندگان ایل قاجار از کانادا، فرانسه و جاهای مختلف در این مدت با من تماس گرفتند و تشکر کردند و گفتند که برای بار اول ما یک انسان قاجاری دیدیم که آدم است. زیرا همیشه تصور میکردند باید شخصیتهای قاجاری بدجنس و منفور باشند، در ایل قاجار عباس میرزا را هم داریم. باید از این تصور که یک ایل و نژاد بد مطلق است بیرون میآمدیم. در ایل قاجار به این بزرگی حتماً آدم مثبتی هم بوده و «ارسلان» نوه مهمی در این ایل است که تپانچه فتحعلی شاه به او ارث رسیده است. این شخصیت وجود خارجی در تاریخ ندارد. بهعنوان بازیگر چیزی برای الگو گرفتن برایم نبود و باید به نمونههای از بازیهای که قبلاً در کاراکترهای مشابه وجود داشت، رجوع میکردم که هرگز این کار را نکردم.
خوب است که از شازده هیولا نساختیم
وی در ادامه گفت: سعی کردم در وجودم شازده را پیدا کنم و بسازم. معتقدم همه ما در ذهنمان همه کاراکترها راداریم. من شازده ذهن خودم را پیدا کردم. با آقای حمیدنژاد خیلی گفتگو کردم، اما کارگردان در خلق نمیتواند تأثیر بگذارد، زیرا خلق یک شخصیت برای بازیگر یک اتفاق درونی است، کارگردان یک رهبر و مربی است، اما مثل بازی فوتبال در نهایت بازیکن وارد زمین میشود. جنس سینمای آقای حمیدنژاد انسانی است. ایشان مثلاً در فیلم «اشک و سرما» با اینکه در بستر جنگ هم میگذرد، اما روابط را بهشدت انسانی نشان میدهند. با گفتوگویی که باهم داشتیم به این نتیجه رسیدیم که از شازده یک انسان خلق کنیم و مثل نمونههای قبلی از آن هیولا نسازیم.
او در پاسخ به اینکه آیا پیشنهادی برای بازیگری بعد از «بانوی عمارت» داشته است؟ توضیح داد: خوشبختانه برای بازی در کاراکتری مشابه «شازده» تا امروز پیشنهادی نداشتم. اغلب کارها سینمایی و داستانی رئال داشتند که در حال بررسی هستم. ما بازیگران خوبی داریم که میتوانند کاراکترهای مختلفی را بازی کنند. من در تئاتر در نقش «معلول»، «معتاد»، «بدبخت» و نقشهای متفاوتی بازی داشتم که اکثرشان دیده شدند در سینما و تلویزیون هم سعی میکنم تا خودم را تکرار نکنم، شازده برای من تمام شد.
حسام منظور در پایان درباره بازخورد مجموعه «بانوی عمارت» گفت: خوشبختانه آدمهایی که زیاد تلویزیون نمیدیدند از «بانوی عمارت» استقبال کردند و این خیلی اتفاق خوبی است، زیرا ما در جذب نسل جدید در تلویزیون ناموفق بودهایم و نسل دهه هفتاد به بعد را جلب نکردیم، چراکه نتوانستیم جذابیت لازم را ایجاد کنیم. ما مدام در سریالهای تلویزیون تصویر آرمانشهری را نشان میدهیم و این تصویر آرمانی را جوانها دوست ندارند، باید درام جذاب تولید کنیم تا از کشورهای همسایه عقب نیافتیم. برای این کار فقط نیاز به بودجه نیست بلکه باید شجاعت ساخت اثر متفاوت را پیدا کنیم. قشر دهه هفتاد این سریال تاریخی را میبیند و با اثر ارتباط برقرار میکند. باید در ژانر پلیسی، معمایی، تاریخی و عاشقانه کارهای متفاوت بسازیم. ما برای حفظ فرهنگمان باید در زمینه سریال سازی سرمایهگذاری کرده و آن را صنعتی کنیم. متأسفانه در بخش خصوصی پویایی نداریم. در ابزار تغییرات خوبی داشتیم، اما هنوز از الگوهای دهه شصت و هفتاد استفاده میکنیم که دیگر جواب نمیدهند. باید تغییرات ساختاری بدهیم.