به گزارش"ورزش سه" در دهه های اخیر هرزمان که تورنمنتی به خصوص جام ملت های آسیا نزدیک شده ایم ، نشده است که یادی از تیم ملی در جام ملت های 1996 نکنیم. تیمی که با مربیگری محمدمایلی کهن جوان و بازیکنانی مستعد و در جستجوی بزرگی در مسابقات شکوفا شد و توانست قلب ها را تسخیر کند. شب گذشته در برنامه "نود" که ویژه تیم ملی و رقابت های جام ملت های آسیا بود از این تیم و البته محمدمایلی کهن سرمربی اش به بهانه های مختلف یاد شد. یک بار برای معرفی تیم و پخش بازی ها و مصاحبه قدیمی او و یک بار هم وقتی کی روش در ادامه صحبت هایش عادل فردوسی پور را کی روشی پور و خودش را کاردل نامید و به نوعی به مایلی کهن کنایه زد. در رابطه با تیم ملی جام ملت های 1996، اتفاقات برنامه نود، کارلوس کی روش، پرسپولیس با محمد مایلی کهن گفت و گوی مفصلی انجام دادیم که در زیر می خوانید:
-برنامه نود را دیدید؟
نه من برنامه نود را نگاه نکردم و شنیده ام در برنامه گفته است که مایلی کهن بدون هیچ سابقه ای روی نیمکت تیم ملی ایران نشست. ابتدا باید این را بگویم که از برنامه "نود" با من تماس گرفتند تا با آن ها صحبت کنم اما من به آن ها گفتم با صدا و سیمای میلی صحبت نمی کنم. امیدوارم انکار نکنند چون به قول معروف میس کال ها و شماره خود فردوسی پور هست که زنگ زد اما من حاضر به صحبت نشدم. اگر غیر از این هست بگویند.
-از آن تیم ملی بگویید. تیمی بود که توانست جامعه را تحت تاثیر قرار بدهد و علاوه بر نتایج خوبی که گرفت که بسیار محبوب شد.
ما کارخاصی نکردیم؛ بهترین امکانات هم که در اختیارمان بود(می خندد) ما زمین تمرین نداشتیم و فدراسیون تلاش کرد توانست زمین گلف! مجموعه انقلاب را برای تمرین در اختیار ما بگذارد. حاج آقا یزدانی خرم که آن زمان رئیس فدراسیون والیبال بود خوابگاه تیم ملی والیبال را در اختیارمان گذاشت. امکانات ما با الان قابل مقایسه نبود. آقایان بیست روز قبل از مسابقات به قطر رفته اند و بهترین امکانات هم در اختیارشان قرار دارد اما دائم از بی امکاناتی و بی توجهی می نالند.
-دیشب حرف های کارلوس کی روش امیدوار کننده نبود..
جالب است بعد از هشت سال حضور باز هم پالس منفی می دهند و ناراحت هستند که چرا وزیر و رئیس جمهور بدرقه شان نکرده اند در حالی که در همان تیم 96 هفت هشت بازیکن در خوابگاه می خوابیدند. این در حالی است که قریب به اتفاق عنوان می کنند بهترین دوران تیم ملی همان دوران بوده است. یادم هست در بازی با مالدیو که 17 گل زدیم بیشترین گل را کریم باقری زد اما در پایان بازی من به خداداد عزیزی که بیشترین پاس را داده بود پاداش دادم و در یک جلسه فنی حسابی ولخرجی کردیم 50دلار به خداداد عزیزی دادیم. 50 دلار...و حالا این بازیکنان نفری 50 میلیون تومان پاداش گرفته اند، حتی مدیرروابط عمومی 15 میلیون گرفته اما می گویند چرا برای تیم ملی ارزش قائل نیستید؟! کدام تیم جام ملت ها الان به اردو رفته است غیر از تیم ایران...این امکانات نیست؟
-سرمربی تیم ملی در لابه لای حرف هایش به موضوعی اشاره کرد. گفت وقتی چیزی ندارید و دستتان خالی است مجبور هستید سرتان را پایین بیندازید و تشکر کنید. به نوعی انگار از بابت بی امکاناتی ایران احساس شرمساری کند...
ایشان همیشه از این حرف ها می زند اما ما ایرانی ها همیشه سرمان بالا است. او شاید خودش به خاطر مسایل فرهنگی و شخصیتی اش چنین حسی دارد اما ربطی به ما ندارد. کی روش هشت سال است که همیشه از این حرف ها می زند. او از همه طلبکار است در حالی که بهترین امکانات در اختیارش بوده است آن هم در شرایط بداقتصادی کشور و مردم. در حالی که هموطن های ما آنقدر امکانات ندارند که مجبورند از بخاری استفاده کنند که چهار نوگل ایرانی در سیستان و بلوچستان پرپر می شوند، اینهمه برای تیم ملی هزینه می شود و بازهم به خاطر کمبود پاداش و توجه قهر می کنند. شما بروید ببینید برای آپارتمانی که کی روش سالی یک ماه هم در آن زندگی نکرده چقدر هزینه برمی دارد. اما شما ببینید که کدام رسانه یا همین برنامه های تلویزیونی از تیم ملی یک بار انتقاد کرده اند. او بازیکنی که از تیم ملی خداحافظی کرده دوباره دعوت کرده، در لیست تیم ملی بازیکنانی هستند که پدر و مادرشان هم از دعوت آن ها تعجب کرده اند، به خاطر غرض ورزی از یک باشگاه بازیکن برنمی دارد...
-آقای مایلی کهن الان راجع به یک موضوعی صحبت کردید که ناخودآگاه آدم را یاد خود شما می اندازد. در زمان مربیگری شما در تیم ملی مسایلی مطرح می شد که حتی بعدها مشخص شد برخی از آن ها اغراق آمیز هم بوده است. به عنوان نمونه اخباری که درباره اجرای سفت و سخت برخی احکام برای بازیکنان یا همین انتخاب بازیکن از پرسپولیس و عدم توجه به استقلال در آن مطرح بود.
من بارها دراین رابطه صحبت کردم. الان هم شما می توانید بروید از تمام آن بازیکنان بپرسید. می گفتند مایلی کهن همه را به اجبار به نماز جماعت می آورد اما در حالی است که من حتی دختر و پسرم را هم مجبور به نماز خواندن نمی کنم.
-درباره انتخاب های رنگی چطور؟ شما فقط علیرضا منصوریان را از استقلال دعوت می کردید که آن هم گفته می شد به خاطر برخی ویژگیهای بیشتر شخصیتی اش بود...
درباره این هم قبلا صحبت کردم. نتایج آن تیم بیانگر همه چیز است. نتایجی که تیم ملی در آن تاریخ در جام ملت های 1996 به دست آورد بهترین نشانه است، ما فقط در این مسابقات قهرمان نشدیم اما یک بار هم راجع به داوری صحبت نکردیم. آن خطایی که روی حمید استیلی انجام شد نه 99 درصد که 100درصد پنالتی بود اما شما دیدید اما اعتراضی انجام بدهیم. جام ملت های 96 می توانم بگویم در سخت ترین شرایط سیاسی کشور برگزار می شد و ما کاپ اخلاق را گرفتیم.آقای گل و بهترین بازیکن آسیا هم از تیم دما بود، سه بازیکن علی دایی ، خداداد عزیزی و کریم باقری برای تیم منتخب جام انتخاب شدند و من هم مربی سال آسیا شدم. نوع رفتارمان هم در این بازی ها به گونه ای بود که جام اخلاق را گرفتیم. ما در بدترین شرایط مناسباتی با عربستان بودیم و بعد از شکست ناعادلانه برابر این تیم همه گریه می کردیم اما هیچوقت یقه داور را نگرفتیم و اعتراضی نکردیم.
-در آستانه جام ملت های آسیا 2019 هستیم و این بازی ها بازهم در امارات برگزار می شود. نظرتان راجع به این تیم ملی چیست؟
من راجع به این تیم نمی خواهم صحبت کنم اما می خواهم بگویم فوتبال ما تا دلتان بخواهد پتانسیل و استعداد داد. از دید من بخواهید خیلی از بازیکنان لیاقت و شایستگی حضور در تیم ملی را داشتند. پدیده صدرنشین لیگ برتر است اما یک بازیکن در تیم ملی ندارد. حتی یک نفر هم از این تیم دعوت نمی شود من بودم دست کم یکی از قاسمی نژادها به خصوص امین را دعوت می کردم. از دوران خودم بخواهم از این دست مسایل بگویم خیلی زیاد است. شما فکر می کنید فرهاد مجیدی و علی موسوی چطوری به تیم ملی آمدند. من برای بازی فینال امیدهای باشگاه های تهران رفتم و مجیدی در بهمن و موسوی در پاس بازی می کرد و در آخر بازی هر دو را دعوت کردم. یک بازی دیگر به مشهد رفتم و فکر می کنم بازی پیام مشهد بود که هر دو گلر بازی را که مهدی واعظی و نیما نکیسا بودند دعوت کردم و نیما شد گلر فیکس تیم ملی در جام ملت ها آن هم در حالی که آقای عابدزاده را هم داشتیم. واقعا وجود می خواست وقتی عابدزاده را دارید نیما نکیسا را بازی بدهید. وقتی هم دیدم در تمرینات عابدزاده در پنالتی ها بهتر است بزرگتری ریسک زندگی مربیگری ام را کردم و او را به بازی فرستادم.
-و عابدزاده هم در آن بازی خیلی خوب بود ، دو پنالتی را گرفت.
بله خوب کار کرد و ما پنالتی هایمان را بد زدیم. بد دیشب چند نفر با من تماس گرفتند که گفته است مایلی کهن سابقه سرمربیگری نداشته است. بروید بپرسید در پرسپولیس هفت هشت سالی که مدام قهرمانی می شد چه کسی خیلی از کارها را انجام می داد و کمک اول بود.
-شما در پکن حضور نداشتید؟
نه در مسابقات آسیایی 1990 همراه تیم نبودم. قبل از آن بودم اما سرمربی تیم ملی داخل سالن شدم و با این تیم به مسابقات جهانی رفته بوم اما قبل و بعد از آن در تیم ملی دستیار اول علی پروین بودم. بروید رزومه من را دربیاورید و ببینید در کدام کلاس های مربیگری شرکت کردم. لیسانسم هم که مال سال 56 است؛ فکر می کنم عادل آن زمان تازه به دنیا آمده بود.
-بله احتمالا فردوسی پور اگر به قول خودش سن واقعی اش را گفته باشد آن زمان دو سه ساله بوده است. آقای مایلی کهن فکر می کنید چرا برخی رسانه ها اینقدر آن زمان با شما مخالفت می کردند یا ...
واقعیت امر این است که خودتان من را می شناسید، من آدمی هستم که همیشه به همه احترام می گذارم. مثلا یک بار در زمین شماره 3 آزادی تمرین داشتیم خبرنگار تلویزیون با دوربین آمد داخل زمین و با بازیکنان مصاحبه کرد من از او خواستم که از زمین بیرون برود و همین مساله باعث شد که جوی علیه من به وجود بیاورند. اما خیلی از خبرنگاران به سر تمرین می آمدند و خود من برایشان چای هم می آوردم و باهم چای می خوردیم و حرف می زدیم. خیلی از اخباری که درباره من می زدند کذب بود و حمایتی نشد اما آیا همین آقای فردوسی پور اجازه داده است یک بار این تیم ملی و سرمربی اش نقد شوند؟آرشیو ها هست. بروید ببیند. جالب است که ما همان زمان که شش گل به کره زدیم صدا و سیما برنامه ای درست کرده بود که جوادخیابانی مجری اش بود و اگر اشتباه نکنم محمد پنجعلی و رحیم میراخوری هم میهمانانش بودند، خیابانی می گفت:« آقای پنجعلی درست که تیم ایران 6 گل زده اما بیایید راجع به نقاط ضعف این تیم حرف بزنیم» (می خندد) اما الان یک نفر نمی گوید چرا در حالی که 50 میلیون پاداش گرفته اید بازهم گله مند هستید.
-کمی از تیم ملی فاصله بگیریم. چند روز قبل به بازی پرسپولیس با پیشکسوتانش رفتید؟
خب آقای پروین با من وقتی تماس گرفت باید می رفتم. ایشان در مقاطعی که من بازیکن بودم سرمربی بوده ، من مربی بودم هم ایشان بازهم سرمربی ام بوده است و وقتی زنگ زد من هم رفتم.
-اما بعد از آن بازی برخی از چهره های پرسپولیسی مثل بهروز رهبری فر درباره علی پروین و شرکت پیشکسوتان مصاحبه تندی کرد. نظرتان در این رابطه چیست؟
به نظر من بهروز رهبری فر یک بچه لوطی مسلک و به نظرم حرف هایش صادقه است.
-اینروزها بحث مدیرعاملی پرسپولیس هم هست. شما طرحی برای مدیریت یا حضور در هیات مدیره ندارید؟
من یک موقع طرح هایی داشتم که عقیم ماند. من اول باید بگویم هرچه دارم از پرسپولیس دارم و حتی در مقاطعی به خاطر این باشگاه دادگاهی شدم. من کارمند سازمان تربیت بدنی و معاون ورزشی مدیرکل آقای افشارزاده بودم وهیات تهران هم زیر نظر ما بود. ما یک بازی با شاهین داشتیم که 5 بر 2 برنده شدیم اما گفتند به خاطر اینکه چند تماشاگر اشیایی به داخل زمین انداخته اند بازی نیمه تمام و سه بر صفر به نفع شاهین می شود. آن زمان آقای افشارزاده ایران نبود و من هم اطلاعیه ای را منتشر کردم و عنوان کردم طبق قانون فیفا مسابقه ای که با سوت داور به پایان برسد را نمی توان تجدید کرد و همان نتیجه 5 بر 2 به قوت خودش باقی است. بعد از این ما را عزل کرده و به خاطر این موضوع دادگاهی شدم. اما این را هم بگویم در همان مقطع نه فقط برای پرسپولیس که برای استقلال هم کارهایی انجام می دادم مثلا زمین در سطح تهران زیاد بود و من این طرح را دادم که این زمین ها در اختیار استقلال و پرسپولیس قرار بگیرد.
-نظرتان راجع به مدیرعاملی ایرج عرب در پرسپولیس چیست؟
من شناختی از آقای عرب ندارم....
-از نظر فنی پرسپولیس را در حال حاضر چگونه تیمی می بینید؟
پرسپولیس نتایج خوبی می گیرد و تیم خوبی است اما ایراداتی هم هست. در این سال ها بعضی از جوان ها و خارجی هایی که به تیم آمدند و پولشان را گرفتند انگار به نوعی سفارش شده بودند. اگر جوانی هم رو شد مال خود پرسپولیس نبود. پرسپولیس الان یک دروازه بان خارجی دارد که سالی دوبازی می کند و هربازی چندصدمیلیون برای باشگاه آب می خورد درحالی که می تواند یک دروازه بان جوان و آینده دار را به کار گرفت.
-و به عنوان سخن آخر اگر مایلید راجع به موضوع خاصی صحبت کنید بفرمایید.
من قلبم درد می کند می دانید چرا؟ چون می بینم چهار کودک خردسال چهارتا از بچه های ایران ما جزغاله می شوند اما هیچکس تحویل نمی گیرد. مایی که به 72 ملت کمک می کنیم نمی توانیم برای مردم خودمان کاری بکنیم. دین و آیین ما می گوید چراغی که به خانه روا است به مسجد روا نیست. این فاجعه رخ داده اما هیچکس واکنشی نشان نمی دهد، همه از کنارش به راحتی می گذرند و ما نگران پاداش ها و امکانات تیم ملی در اسپایرقطر هستیم. آیا این آقایان حاضر هستند یک خار در انگشت بچه شان فرو برود.