دنیا شاهد جنایاتی است که تا چند ماه دیگر وارد سال پنجم خود خواهد شد، جنایاتی که در آن ملتی بیگناه ، مظلوم ، رنج دیده و ستم کشیده هر روز خانه هایشان به همراه ساکنانش با تسلیحات و بمب های سنگین چند تنی ایالات متحده آمریکا که با دلالی ترامپ در کمپانیهای اسلحه سازی معامله و به سعودیها فروخته شده در یک لحظه تکه تکه میشود. جنایت هایی که ائتلاف سعودی آن را از مارس 2015 به بهانه بازگرداندن منصور هادی رئیس جمهور مستعفی به قدرت آغاز کرد و با تجاوز نظامی به یمن و محاصره زمینی، دریایی و هوایی این کشور موجب تخریب بسیاری از زیرساختها، تاسیسات حیاتی و کشته و زخمی شدن هزاران شهروند بیگناه یمنی شد. نکته دردناک دیگر این که متاسفانه همه این واقعیت ها در حالی است که تمام رسانهها و مدعیان دروغین حقوق بشر زیر سایه پرچم سازمان ملل متحد نشسته و چشم خود را به این کشتار و جنایتها بستهاند و نفسی از هیچ رسانه و مدعی حقوق بشری بیرون نمیآید.
اساسا با توجه به پیشینه و سابقه سیاه سازمان ملل و صاحبان پشت پرده این ساختمان بلند مرتبه، مجموعه ای از سئوالات جدی مطرح میشود که یک خط اصلی را دنبال میکنند و آن اینکه واقعا هدف اصلی سازمان ملل در نشست گفتگوی صلح سوئد چیست، آیا حقیقتا هدف از پیشنهاد سازمان ملل متحد برای گفتگوها در سوئد، مذاکره برای رسیدن به آتش بس و یک صلح عادلانه در یمن است و یا اینکه اهدافی دیگر برای توطئهای جدید در پشت این عنوان فریبنده پنهان شده؟ آیا سازمان مللی که در تمام این سالها طرف سعودیها را گرفته و دلارهایی با طعم نفت را در جیب خود دارد برای گفتگوی صلح و دفاع از حقوق به یغما رفته ملت مظلوم یمن پشت میز مذاکرات سوئد آمده؟ آیا میتوان به سازمان مللی که همواره برنامه دفاع از منافع رژیم هایی همچون اسرائیل، عربستان سعودی، آمریکا، فرانسه، انگلستان، آلمان و دیگر استعمارگران را در کارنامه کاری خود دارد امیدوار بود که یک توافق منصفانه را تصویب کند؟ آیا به پیشنهادهایی که در اتاق های عملیات مشترک جنگ در واشینگتن و ریاض طراحی و برای صلح در یمن به سوئد آورده شده میتوان اعتماد کرد؟
واقعیت استکهلم سوئد، بهانهای برای ادامه یک توطئه در یمن
تاریخ نشان داده که سازمان ملل در مقابل بسیاری از جنگ ها در جهان چشمان خود را بسته و هیچگاه به وظیفه ذاتی و حقوقی خود به درستی عمل نکرده و همواره طرفدار حقوق ابرقدرتهای ظالم و متجاوز بوده که خود ماجرایی مفصل است. چنین سازمان مللی که قریب به پنج سال در مقابل تمام کشتار سعودیها سکوت و برخلاف تمام قواعد حقوق بشر، بجای دفاع از مظلوم همواره به طرق مختلف عملا از ظالم حمایت کرده و هیچ گاه جنایات و کشتاری که کلید دار کعبه علیه مسلمانان مظلوم و مومن یمن به راه انداخته را محکوم نکرده، قطعا نماینده خود را برای احقاق حقوق به یغما رفته مردم یمن به سوئد مامور نمیکند و هدف اصلی چیز دیگری است.
مقاومت و پایداری ملت یمن و انصارالله سبب شد تا علیرغم تمام حمایتهای سیاسی و تسلیحاتی که واشینگتن از ریاض انجام داد، جنگ عربستان و متحدانش علیه یمن به نتیجه قابل قبول نرسد و پیشروی به عمق مناطق محقق نشود و ضمن تبدیل شدن به یک جنگ فرسایشی هزینههای سنگینی را نیز برای ائتلاف سعودی به همراه داشته باشد. افزون برآن این جنگ در بین شاهزادگان و افکار عمومی داخلی چالش های سختی را برای حاکمان این کشور ایجاد کرده است که استمرار آن بر دامنه و عمق این چالشها و خطراط بعدی آن خواهد افزود.
حال که این ائتلاف تا به امروز نتوانسته به هیچ یک از اهداف اعلامی خود دست پیدا کند بن سلمان سعودی با فریبی دیگر در یک تقسیم کار کثیف سیاسی جدید به کمک تعدادی دلال سیاسی با نقشه هماهنگ دیپلماتیک و رسانهای که در اتاقهای عملیات مشترک جنگ، در واشنگتن و ریاض طراحی شده بنا دارند تا این بار به کمک فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل مارتین گریفیتس و با شعار فریبندهای به نام گفتگوهای صلح یمن، با کشاندن جنگ به پشت میز مذاکرات، توطئهای که کلیدش در ساختمان سازمان ملل زده شد را در استکهلم سوئد عملیاتی کنند. عملیاتی که به اعتقاد بنده در چند مرحله زمان بندی شده طراحی و با حضور بازیگران عربی اروپایی جدیدی که به میدان خواهند آمد تلاش خواهد شد که با ارائه مجموعهای از پیشنهادهای فریب کارانه سازمان ملل و همچنین وعدههای دروغین شرکایش آن را در سوئد ، کویت و... اجرایی و تکمیل کنند تا هر آنچه که در عرصه میدانی و نظامی ناتوان ازبدست آوردن آن بودهاند را در این تقسیم کار در پشت میز مذاکرات بدست بیاورند. توطئه کثیفی که آن را به کمک قدرت رسانههای خود تزئین و با ژست حقوق بشر و شعار صلح به افکار عمومی جهان و به ویژه ملتهای مسلمان مخابره میکنند.
شعار گفتگوهای به اصطلاح صلحکه همزمان با برگزای آن شاهد تشدید کشتار و تداوم بمبارانهای هوایی و تحرکات نظامی ائتلاف سعودی بودیم و در حال حاظر نیز که حدود دو هفته از این نشست میگذرد شاهد نقض مکرر آتش بس و ادامه همان جنایات به شکل مداوم از سمت ائتلاف سعودی هستیم و از سویی دیگر شاهد فریب کاری های دشمنان غربی عربی که در پوشش رایزنیهای دیپلماتیک و رسانهای با عکسهای اتو کشیده شده دبیر کل سازمان ملل و شرکایش در مقابل دوربین رسانهها هستیم. همان رسانههای الجزیزه ، العربیه، BBC،CNN و... که با دلارهایی آمریکایی با طعم نفت سعودی همواره با عوام فریبی تبلیغاتی درحال تکمیل پروژه تقسیم کار خود هستند تا همچون گذشته مقاصد شوم سیاستمداران و صاحبان پشت صحنه خود و پشت پرده سازمان ملل متحد را اجرا کنند. لذا بایستی هیئت اعزامی ملت یمن همواره در تمام رایزنیها و مذاکرات حال و آینده با هوشمندی اجازه سوء استفاده های رسانهای را نیز از دشمن بگیرد.
نبرد پشت میز مذاکرات
سخن محمد عبدالسلام، رئیس هیئت اعزامی انصارالله ، دولت و ارتش یمن به سوئد مبنی بر « نحن جئنا الی موءتمر سلام، و لیس الاستسلام» یعنی ما برای صلح آمدهایم و نه برای تسلیم، پیام روشنی دارد ناظر بر این واقعیت که مقاومت و نبرد یمنیها تا پشت دروازههای سوئد و میز مذاکرات ادامه دارد. برخی شروط که از طرف هیئت اعزامی دولت مسعفی منصور هادی (طرفدار عربستان سعودی) مبنی بر تحویل دادن سلاحهای سنگین و تجهیزات موشکی و... مطرح شد نشان میدهد که بایستی در این مذاکرات که پس از دو سال توقف که فرستاده ویژه دبیر کل سازمان ملل مارتین گریفیتس نیز در آن حضور دارد نمایندگان صنعا ( دولت نجات ملی ) کاملا دقت عمل داشته و با هوشیاری در تمام مذاکرات حال و آینده بر سه نکته کلیدی تمرکز کنند.
1- پیشنهادهای ائتلاف سعودی: با هوشمندی مراقب پیشنهاد های فریب کارانه هیئت ریاض بوده وکوچکترین اعتمادی به وعده های پوشالی آنها نداشته و با قدرت اجازه نفوذ و دستیابی به هر آنچه که سعودی ها در عرصه میدانی و نظامی ناتوان از به دست آوردنش بودند را در پشت میز مذاکرات نیز به آنها ندهند.
2- سیاسیکاریهای سازمان ملل: با توجه به سیاسیکاریهای سازمان ملل متحد که در تمام این سالها کوچکترین اقدام عملی برای پایان دادن جنایات ائتلاف سعودی انجام نداده و سابقه خوبی در حمایت از طرف مظلوم نداشته و همواره ثابت کرده حفظ منافع کشورهای صاحب نفوذ و ابر قدرت در اولویتش قرار دارد، قطعا طرح های پیشنهادیش نیز بیطرفانه نخواهد بود. لذا بایستی در طول تمام مذاکرات حال و آینده پیشنهادهای مطرح شده از طرف نماینده ویژه سازمان ملل به دور از شتابزدگی، با نگاهی راهبردی و کلان بررسی و اجازه هرگونه سوء استفاده سیاسی، حقوقی و بهربرداریهای دیپلماتیک و ژست های حقوق بشری را از آن گرفت.
3- پایداری و مقاومت: با توجه به موفقیتهای قابل قبولی که ملت قهرمان یمن توانست آن را با مقاومت و پایداری خود و رهبری عبدالملک بدرالدین الحوثی دبیر کل جنبش انصارالله به دست بیاورد و با کمترین امکانات در مقابل قویترین تسلیحات پیشرفته نظامی آمریکا که در اختیار ائتلاف سعودی قرار دارد ایستادگی کند، حال زمان آن رسیده تا با این پشتوانه مهم و ارزشمند، ضمن ادامه فعالیتهای نظامی و میدانی، در ادامه همین مسیر مشترک در طول تمام مذاکرات نیز با ارادهای قوی و عزمی انقلابی برای آرمانهای مقاومت و ارزشهای انقلاب یمن تمام تلاش خود را بکار گرفته و در مذاکرات ژانویه آینده که احتمالا در کویت برگزار خواهد شد نیز در مقابل توطئههای جدید با هوشمندی عمل نماید تا موفقیتهای نظامی بدست آمده را به چند خط نوشتههای دروغین و وعدههای خیالی برروی صفحه کاغذ به دشمنان واگذار نکنند. شایسته است که جناب آقای ظریف نیز دیپلماسی فعال تری را در دستور کار خود داشته باشد و ضمن حضور قدرتمندانه ایران، نقش پررنگ و ارتباطات هدفمندتری را شکل بدهند و با تبادل تجربیات دوشادوش ملت مقاوم یمن و نمایندگان گروههای سیاسی، آنها را همراهی نماید.
شکست یا پیروزی – گفتگو یا مقاومت
برخی از همکاران تحلیلگر معتقدند گفتگوهای صلح در سوئد شکست خورده و برخی نیز آن را بر خلاف گفتگوهای دو سال قبل کویت یک موفقیت در عرصه دیپلماسی میدانند. اما آنچه حائز اهمیت است توجه به این نکته می باشد که باید درک صحیح و تعریف جدیدی از شکست یا پیروزی در گفتگوها داشته باشیم. شکست در تلاشی که برای تشکیل گفتگوهای دو سال قبل در کویت انجام شد و یا پیروزی در نشست این روزهای استکهلم سوئد و یا تلاش برای ادامه گفتگوهای صلح در آینده. تا زمانی که نمایندگان صنعا در تمام مذاکرات سهم خواهی ها و امتیازهای یک طرفهای که نمایندگان سازمان ملل، دولت مستعفی منصور هادی و ائتلاف سعودی به دنبال دستیابی آن هستند را به دلالان سیاسی مذاکره کننده ندهند قطعا پیروز هر دو میدان مبارزه ملت قهرمان و مقاوم یمن خواهند بود.
لذا شکست یا پیروزی – گفتگو یا مقاومت بسته به تعریف و درک صحیح از معنای حقیقی آن دارد و تا روزی که نمایندگان مقاومت با پشتوانه مردمی،اعتقادی، فقهی و تیزهوشی بر خواستههای خود پافشاری داشته باشند قطعا در حوزه دیپلماسی و مذاکرات نیز همچون عرصه نظامی دشمن را خسته و مجبور به عقب نشینی خواهند کرد. در غیر این صورت تاریخ نشان داده که سازمان ملل متحد و تمام شرکای مدعی حقوق بشرشان همواره بعد از جنایات نظامی وکشتار یک ملت با بمباران و از بین بردن زیر ساختها، فلج کردن اقتصاد، سوء تغذیه، بیماری و فاجعه انسانی با مشاهده کوچکترین عقب نشینی و ضعف در طرف مقابل به بهانههای مختلف با نام گفتگو برای صلح، سعی به گرفتن امتیاز از آن و تلاش برای پیشروی های بیشتر در میدان نظامی و از طرفی با فشار سازمان ملل و شورای امنیت، نیروهای حافظ صلح ( یونیفل ) که در واقع جاسوسان خودشان است را به بهانه تامین امنیت ارسال میکنند و نهایتا با نام دولت انتقالی و با نفوذ در آن و استقرار دولتی دست نشانده به اهداف شوم خود دست پیدا میکنند.
دنیا از دروغهای آمریکا و پشت پرده نشینان سازمان ملل و شورای امنیت و... خسته شده ولی متاسفانه آنها همواره توانستهاند به کمک رسانه های خود و برخی شبکه های معاند منطقهای، پیروزی یا شکست - گفتگو یا مقاومت را آن گونه که خود میخواهند با اهدافشان تنظیم و به جهانیان مخابره کنند. تجربه تاریخی نشان داده مذاکراتی که در آن رد پایی از آمریکاییها باشد نه حقی از ظالمی گرفته و نه از حق مظلومی دفاع شده. لذا نباید اجازه داد تا دبیر کل سازمان ملل و دلالان سیاسی دیگر کشورها با ژست تبلیغاتی دفاع از حقوق بشر با تزویر و فریبکاری مسیر کشور یمن و مقاومت ملتش را دیکته کنند چرا که هیچ چیز جایگزین تاریخ نخواهد شد و باید هدف اصلی از این مذاکرات برای جبهه محور مقاومت اسلامی و جنبش اسلامی انصارالله ساختن تاریخی پر افتخار باشد.
* تحلیلگر امور غرب آسیا