خبرگزاری تسنیم: رادیو و تلویزیون کمتر میخندانند، چون ذائقه مردم را سینما با طنازی سخیف و مبتذل تغییر داده است. البته که دیگر خبری از سریالهای 90 قسمتی آموزشی، اما طنز نیست. چون نویسندگان خوشقریحه دیروز یا امروز در نمایشخانگی مینویسند و یا ترجیح میدهند در سینما کار کنند. چون رادیو و تلویزیون مشکلات اقتصادی دارد که بسیاری از هنرمندان خودش را به این خاطر از دست داده است. البته شخصی مثل اصغر سمسارزاده که سالها در رادیو و سینما طنز کار کرده به نبود خلاقیت و ایده در سناریوها اشاره دارد. او به خبرنگار خبرگزاری تسنیم میگوید: مرحوم صادق عبدالهی یا طنزپردازان همچون او با خلاقیت و نوآوری مینوشتند. طنزی خریدار دارد که مطابق با اتفاقات روز باشد. اگر سناریوهای ما از سطحینگری نویسنده فاصله بگیرند شاید طنز خوب از آب دربیاید.
اصغر سمسارزاده بازیگر سینما و تئاتر و گوینده رادیو
سمسارزاده، گفت: اینکه عمده نویسندگان و هنرمندان ما به سمت سینما و نمایشخانگی سوق پیدا کردهاند به خاطر این پولهای بدون منبعی است که به سینمای ایران راه پیدا کردهاند. پول صنعت سینما و دنیای تصویر ما را به خطر انداخته و از فضای اندیشه و تفکر دور کرده است. اینها هر که هستند سینماگر نیستند و پول را به سینما میآورند. این نوع آثار هم کاملاً مشخص است چه نوع مضمونی خواهند داشت. جلوی این پولها گرفته نشود دنیای تصویرمان رو به اضمحلال خواهد بود. ترجیح میدهم در این شرایط «رادیو صبح جمعه با شما» و «تئاتر» کار کنم که سعی دارد خودش را از فضای فرهیختگی جدا نکند.
علیرضا جاویدنیا هم به عنوان کسی که سالها در عرصه طنز رادیو فعالیت کرده اعتقاد دارد برای جلوگیری از ابتذال در طنز نیاز به نویسندههای خلاق است. کار با "شلنگ تخته" یا به هر قیمتی خنداندن مخاطب حل نمیشود. یک برنامه یا مجموعه طنز باید نویسنده کاربلد و به روزی در عرصه طنز داشته باشد. مشکل امروزیهای ما این است که طنز را نمیشناسند و فقط میگویند استندآپ کمدی و هیچ پیام و خلاقیتی به دنبال ندارد. طنز بیش از هر نوع ژانر و گونه نمایشی دیگر پیامآور است. ما در "صبح جمعه با شما" از وزیران و سیاستمدارانمان انتقاد میکنیم، اما سازنده و محترمانه!
علیرضا جاویدنیا گوینده رادیو و مجری سابق تلویزیون
وی افزود: ما قرار است با هم بخندیم نه به هم بخندیم. چرا متلک بیندازیم یا با کنایه مطلبی را عنوان کنیم همه بخندند، اما مهمان و یا شخصی روی آنتن کوچک شود. طنز درست و محترمانه و جذاب خواهد بود اگر همه سر جای خودشان کارشان را درست انجام دهند. یک جایی شتابزده عمل کنیم و خلاقیت و اندیشهای نداشته باشیم همین وضعیت اسفبار طنز را ایجاد میکند.
بیوک میرزایی از روزهایی میگوید که بدون هیچ رسانهای، طنز فاخر ساخته میشد و امروز با تعداد این فضاهای رسانهای کار بهتر باید جلو برود. اما چرا طنز نداریم؟ چون طنازان ما دیگر مخاطب را دست کم گرفتهاند و احساس میکنند نباید کار ویژهای انجام داد. او میگوید ترجیح میدهد در رادیو بیشتر کار کند، چون احساس فرهیختگی بیشتری دارد. در سینما و تلویزیون اتفاقات فاخر رادیو نمیافتد.
وی افزود: طنز همان حلقه مفقوده آثار نمایشی امروز است. شاید بگویید سینما طنز وجود دارد، اما چه طنزی؟ که ما با خانوادههایمان گاهی اوقات حاضر نیستیم پای تماشای این نوع آثار بنشینیم. آثار فرهنگی ما نباید یک نوع شرمندگی برای بینندگانش ایجاد کنند که مخاطب در پای آن جلوی فرزندان یا خانوادهاش از فلان دیالوگ و صحنهاش خجالت بکشد.
بیوک میرزایی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و گوینده رادیو
این بازیگر سینما و تلویزیون خاطرنشان کرد: افتخار میکنم در طنز رادیو بزرگ شدهام و هیچگاه به هر قیمتی مخاطب را نخنداندهام. یا موقعیت و یا متن خوب باعث شده این اتفاق بیفتد. میدانم حقوق رادیو کمتر است، اما از آنجایی عشق و فرهیختگی را توأمان دارد دوست دارم بیشتر در رادیو باشم. قصههای خوب، نویسندههای خوب و رمانهای معروف در رادیو، نمایش میشوند و مردم از شنیدن آنها لذت میبرند. اما از تلویزیون قدری گلایه دارند که چرا طنز پخش نمیکند یا آثار ملودرام آن هم گیرایی و دلچسبی گذشته را ندارد.
او البته نسبت به بیتعهدی برخی از تهیهکنندگان خصوصاً سریال «افسانه هزارپایان» هم گلایه داشت که چرا هنوز به تعهدشان عمل نکردهاند و دستمزد او و چند بازیگر دیگر پرداخت نشده است.