به گزارش ایسنا، اواخر آذر ماه 1395 بود که فرابورس ایران نشستی برگزار کرد و معاون پذیرش و ناشرانش در آن مراسم اعلام کرد که "این رکن بازار سرمایه با ورود صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه به بازار به یکی از آرزوهایش رسیده است". سید مهدی علمالهدی تاکید کرد که "هدف از راهاندازی این ابزار جدید مالی این است که ساختاری شکل گیرد که با ساختارهای رایج دنیا چندان متفاوت نباشد و سرمایهگذاری خارجی هم بتوانند در این حوزه به ایران بیایند".
بیش از دو سال گذشت؛ نه تنها سرمایهگذار خارجی در این صندوقها سرمایهگذاری نکردند، بلکه صندوقهای جسورانهای که یکی پس از دیگری موافقت اصولی گرفتند به دلیل نبود منابع مالی نتوانستند در فرابورس ایران پذیرهنویسی کنند و تعداد کمی که پذیرهنویسی کردند نتوانستند نظر سرمایهگذاران را به خود جلب و منابع جذب کنند و در نهایت این صندوقها تقریبا خالی ماندند.
به طوری که طبق آماری که سازمان بورس در اختیار ایسنا قرار داده است، صندوقهایی که موافقت اصولی گرفته و پذیرهنویسی کردهاند تاکنون فقط حدود 70 میلیارد تومان توانستهاند جمع آوری کنند. همچنین تعداد صندوقهایی که صرفا موافقت اصولی گرفتهاند و پذیرهنویسی نکردند هم حدود 15 صندوق است.
این در حالی است که مدیرعامل فرابورس ایران در گفتوگویی که حدود یک سال پیش درباره ارزشگذاری استارتاپها با ایسنا داشت، به 20 صندوق سرمایهگذاری جسورانه اشاره کرد و وعده داده بود که این 20 صندوق تا آخر سال 1396 و اوایل سال 1397 بالغ بر 1000 میلیارد تومان از منابع غیر بانکی پول جمع کنند.
امیر هامونی در آن زمان مصرانه تاکید داشت که منابع مالی داخلی برای سرمایهگذاران در این صندوقها موجود است و صاحبان این سرمایهها نیز آماده هستند که این منابع را در صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه سرمایهگذاری کنند.
هامونی در آن گفتوگو با تاکید ویژهای اظهار کرده بود که " این ارقام ( 1000 میلیارد تومان) ارقامی است که برای سرمایهگذاری در صندوقهای جسورانه و استارتاپها به راحتی امکانپذیر است و بلندپروازانه نیست. این طور نیست که بخواهیم تصویرپردازی کرده و نگاه امیدوارانه به بازار VC ها و استارتاپها داشته باشیم".
سال 1396 تمام شد و امروز در آخرین ماههای سال 1397 به سر م بریم اما منابعی که مدیر عامل فرابورس ایران در موردش صحبت میکرد، هنوز وارد صندوقهای جسورانه نشده و آمار سرمایهگذاریهای جسورانه هنوز تکانی نخورده است و بسیاری معتقدند که این آمار تکان چندانی هم نخواهد خورد اما همه این موضوعات تنها یک روی سکه است.
همین چند روز پیش بود که رضا زرنوخی - رئیس انجن VC ایران - ارائهای درباره سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران داشت. در آن ارائه به آمارهایی اشاره کرد و گفت که از 16 صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر نظرسنجی انجام شده و آنها گفتهاند که تخمین میزنند حداقل 195 و حداکثر 450 میلیارد تومان در سال 1398 سرمایه جذب کنند. اما نکته مهم این است که در این آمار صندوقهای غیر بورسی هم وجود دارند و این یعنی با گذشت یک سال از اظهارامیدواری مدیر عامل فرابورس ایران از جمعآوری 1000 میلیارد تومان از منابع غیر بانکی برای VC ها، نه تنها این مبلغ جمع نشده بلکه این صندوقها حتی برای یک سال بعد هم امیدی ندارند که حتی منابعشان به نیمی از آن آماری که مدیر عامل فرابورس ایران وعده داده بود برسد. اما شاید جالب باشد که بدانیم همین امید اندک به سرمایهگذاری در این بخش از کجا حاصل میشود؟
صندوق نوآوری و شکوفایی صندوقی است که برای کمک به شرکتهای دانش بنیان بنا شده است. از آنجاکه این صندوقها فقط برای آنهایی است که ایده جدید داشتهاند و واقعا دانش بنیان هستند تاسیس شده است، مدیران این صندوقها اجازه ندارند منابع آن را به استارتاپها دهند اما ظاهرا در قانون درباره تخصیص منابع این صندوق ها به صندوقهای جسورانه حرفی زده نشده است.
این طور که رئیس انجمن VC و یکی از مدیران صندوق نوآوری و شکوفایی مطرح کرده، قرار است از طریق این صندوقها مقداری سرمایه به VC ها منتقل شود و از آن طریق به سمت استارتآپها روانه شود. به بیانی راهی باز شود که به راحتی بتوان قانون را دور زد. اما حتی با جذب این سرمایه نیز صندوقهای سرمایهگذاری خطر پذیر نمیتواند به آن 1000 میلیارد تومانی برسند که مدیرعامل فرابورس ایران یک سال پیش وعدهاش را داد.
بسیاری معتقدند یکی از دلایل مهم اینکه سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر و استارتاپها استقبال نمیکنند به ارزشگذاری غیر واقعی برخی از استارتاپها برمیگردد؛ چرا که عدهای در سالها و ماههای گذشته گذشته مدل ارزشگذاری را مطرح کردند که بر طبق آن، استارتاپ هر چه فروش داشته باشد دو برابر آن مقدار میارزد.
در نتیجه صاحبان برخی استارتاپها سعی کردند به هر قیمتی و با هر هزینهای، مقدار فروش خود را افزایش دهند به امید اینکه در بورس عرضه اولیه کنند و با منابع حاصل از عرضه اولیه به چند برابر هزینه های خود دست یابند. امروز این تفکر شکست خورده و سازمان بورس نیز اعلام کرده این ارزشگذاریها را قبول ندارد. اما این عده باعث شدند که این کسب و کارهای به بحران های شدید مالی دچار شوند. در کنار همه این موضوعات اهالی اکوسیستم استارتاپی بیش از گذشته به این نتیجه رسیدند که آنچه یک کسب و کار را موفق میکند هزینههای نجومی نیست بلکه ایدههای نو است.