خبرگزاری فارس: انتخابات 88 یکی از اثرگذارترین انتخاباتها در کشور بود و حواشی آن تا مدتها ادامه داشت. در ادامه مهمترین اتفاقات سال 88 را به روایت تصاویر مرور خواهیم کرد.
انتخابات 88 با شروع مناظرههای دو نفره به اوج خود رسید. این مناظرهها از 12 تا 18 خرداد برگزار شد، اما جنجالیترین مناظره در شب 13 خرداد بین احمدینژاد و موسوی برگزار شد. در این مناظره هر دو طرف نقطهضعف مشترکی داشتند؛ احمدینژاد سابقه 30 ساله نظام را زیر سؤال میبرد و موسوی، عملکرد دولت 4 ساله احمدینژاد را.
فردای مناظره موسوی و احمدینژاد، سالگرد رحلت امام خمینی (ره) بود و مقامات کشوری و لشکری در این سخنرانی حضور داشتند. مهمترین حاشیه این دیدار نامه و صحبت کوتاهی بود که بین هاشمی و احمدینژاد رد و بدل شد. مجید انصاری میگوید: آقای هاشمی به احمدینژاد گفتند که شما در مناظره تلویزیونیتان سه دروغ و تهمت به من بستید که اینها به هیچ وجه درست نبوده و واقعیت نداشته است. یا خودتان به شکلی که مناسب میدانید آن را اصلاح کنید یا من پیگیری خواهم کرد.
در عصر 22 خرداد به خبرنگاران اعلام شد که آقای موسوی صبح شنبه در یک نشست خبری پاسخگوی سؤالات خبرنگاران خواهد بود، اما هنگامی که ساعت از 9 شب گذشت ناگهان به خبرنگاران ستاد انتخابات کشور اطلاع داده شد که نشست صبح فردای آقای موسوی به 11 امشب (جمعه 22 خرداد) موکول شده است. رأس ساعت 11 قرار بود انتخابات رسماً پایان پذیرد و مسلماً هنوز هیچ گونه آمار رسمی و حتی غیررسمی از شمارش آرا اعلام نشده بود؛ چرا که تازه شمارش آرای صندوقها آغاز شده بود. میرحسین در این نشست در میان بهت اصحاب رسانه خود را رئیسجمهور ایران خواند. این نشست خبری تنها 13 دقیقه طول کشید و هیچیک از خبرنگاران سؤالی از موسوی نپرسید.
پس از برگزاری انتخابات و اعلام نتایج نهایی، یکشنبه 24 تیر، طرفداران احمدینژاد در میدان ولیعصر تهران تجمع کردند. در این تجمع، احمدینژاد با مطرح کردن اینکه مادرش سید است، شال سبزی را بر گردن آویخت و افرادی را که در کشور آشوب میکنند، «خس و خاشاک» خواند. چند روز بعد، رهبر انقلاب، طرفداران موسوی و احمدینژاد را از «اردوکشی خیابانی» منع کردند.
پس از تجمع 25 خرداد 88 در خیابان و میدان آزادی، برخی از اوباش و آشوبگران به یکی از حوزههای بسیج حمله و سعی کردند این پایگاه را تصرف کنند. فرمانده این حوزه با بلندگوی دستی بر فراز ساختمان هشدار میدهد که این منطقه نظامی است و کسی حق ندارد به آن تعرض کند، اما مهاجمین در همین حال به سمت بلدگوی دستی فرمانده تیراندازی میکنند و آشوبگران سعی میکنند که این حوزه را- که دارای انبار مهمات بوده- تصرف کنند که موفق نمیشوند.
26 خرداد 1388، نمایندگان چهار کاندیدای حاضر در انتخابات به همراه مسئولین وزارت کشور و شورای نگهبان حضور داشتند. در این جلسه، تمامی نمایندگان بدون هیچگونه محدودیتی، نظرات خود را بیان کردند و رهبری نیز به برخی شبهات پاسخ دادند. مثلاً هنگامی که نماینده یکی از کاندیداها اشاره کرد که صحبتهای رهبر انقلاب در کردستان مصداق حمایت از احمدینژاد بود، رهبری فرمودند: «اتفاقاً آقای موسوی در ملاقاتی که با من داشتند، گفتند که مصداق آن صحبتهای شما من هستم و آقای کروبی هم که آمدند یک موقع پیش من، گفتند که مردم میگویند که مصداق سخنان رهبری آقای کروبی است. پس اگر اینطور هست و آن آقایان هم خودشان استنباط کردهاند که مصداق صحبتهای من هستند، چطور شما میگویید که من مثلاً از کاندیدای دیگری دفاع کردم؟»
مسجد لولاگر در میدان جمهوری تهران در 30 خرداد 1360 از سوی آشوبگران به آتش کشیده شد و بخشهایی از مسجد در آتش سوخت.
26 تیر 88 آخرین نماز جمعه هاشمی رفسنجانی اقامه شد. البته حجتالاسلام تقوی بعدها گفت که خود هاشمی نمیخواهد در نماز جمعه حاضر شود. در خطبههای نماز جمعه هاشمی، پیشنهاداتی را مطرح کرد. این نماز جمعه آنقدر با استقبال حامیان جنبش سبز مواجه شد که به صورت مختلط برگزار شد!
در مرداد 88 دادگاه متهمان حاضر در فتنه 88 برگزار شد. در این دادگاهها که به صورت علنی برگزار میشد، بسیاری از متهمان به اعتراف نقش خود در آشوبها پرداختند. از جمله این افراد محمد عطریانفر بود که گفته بود: «اینجا آمدهام خود را بشکنم و بگویم عضو نظام هستم.»
در تابستان 88 کشتهسازیهای زیادی از سوی فتنهگران انجام شد. یکی از این دروغسازیها مربوط به دختری به نام «سعیده پورآقایی» بود. ماجرای کشته شدن این دختر به نحوی منعکس شد که حتی میرحسین موسوی با چند تن از نزدیکانش در «مراسم ختم» وی شرکت کرد! آقای کروبی ادعا کرده بود که «این خانم فرزند شهید است و چند نفر از اعضای خانواده او شهید شدهاند و از طرفداران آقای موسوی بودند که با مادرش شبانه تکبیر میگفتند. آمدهاند او را در منزل دستگیر کردهاند و سپس او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند و پس از چند روز جنازه او را که بخشی از قسمت پایین بدن او با اسید سوخته بوده مخفیانه به خاک سپردهاند.»، اما بعدها مشخص شد که «1- پدر وی شهید نبوده و چند سال پیش فوت کرده واصولاً (س – پ) تنها فرزند خانواده و دختر شهید هم نیست. 2- مشارالیها با مادرش اختلاف داشته و از سال 86 تاکنون 6 مورد از منزل فراری شده و هر بار مادرش برای پیدا کردن او به مراکز انتظامی مراجعه داشته است و در مواردی پس از روزهایی به منزل برگشته و در چند مورد هم توسط مأمورین انتظامی با پسر و دختر دیگر دستگیر و زندانی و یا تحویل مادرش شده است.» و چندی بعد هم بالاخره سعیده پورآقایی پیدا شد!
در عاشورای 88 فتنهگران برنامههای متعددی را تدارک دیدند. آنها در محدوده مرکزی شهر و خیابانهای آزادی و انقلاب دست به آشوب زدند و بسیاری از اماکن عمومی را تخریب کردند. همچنین تعدادی از آشوبطلبان در خیابان آزادی یک جوان رهگذر را که ظاهری مذهبی داشت محاصره و پس از ضرب و شتم وی در اقدامی ناجوانمردانه و غیراخلاقی او را برهنه کردند، البته اقدامات شنیع فتنهگران تنها به موارد فوق منحصر نشد و این هنجارشکنان در ظهر عاشورا در حالیکه عزاداران یکی از هیئتهای مذهبی در حوالی خیابان جمهوری در حال اقامه نماز ظهر عاشورا بودند، آنان را سنگ باران کردند.
توهینهای آشوبگران به امام حسین (ع) در روز عاشورا و توهین به مقدسات باعث شد که مردم در سراسر کشور به صورت خودجوش به راهپیمایی علیه فتنهگران بپردازند. این راهپیمایی ابتدا در برخی از شهرستانها و در تهران در روز 9 دی و با حضور میلیونی مردم برگزار شد و پایانی بود بر آشوبها و فتنههای بعد از انتخابات.