ماهان شبکه ایرانیان

بهانه‌های بی‌پایان/یک روز همراه با بیماران در مراکز بیمه‌ای پایتخت

عقربه‌ها ساعت ۸صبح را نشان می‌دهد اما انبوهی از جمعیت که اغلبشان پا به سن گذاشته‌اند، درون ساختمان قدیمی به صف ایستاده‌اند و تعدادی هم روی صندلی‌های قدیمی و زهوار دررفته غرولندکنان در انتظار نوبتشان هستند.

بهانه‌های بی‌پایان/یک روز همراه با بیماران در مراکز بیمه‌ای پایتخت

عقربه‌ها ساعت 8صبح را نشان می‌دهد اما انبوهی از جمعیت که اغلبشان پا به سن گذاشته‌اند، درون ساختمان قدیمی به صف ایستاده‌اند و تعدادی هم روی صندلی‌های قدیمی و زهوار دررفته غرولندکنان در انتظار نوبتشان هستند.

به گزارش به نقل از همشهری ،دست هر کدامشان انبوهی از برگه‌های آزمایش و پرونده‌های پزشکی است که برای یک کار مشخص آمده‌اند؛ آن هم تأیید نسخه‌های جراحی و هزینه‌های بستری و پزشکی‌شان تا بتوانند بخش کوچکی از هزینه‌های جراحی و درمانشان در بیمارستان‌ را که از جیب‌شان پرداخته کرده‌اند از بیمه دریافت کنند. همه آنها اما یک درد مشترک دارند؛ دردی که از سنگ‌اندازی‌های بیمه‌ها و بیمه‌های تکمیلی ناشی می‌شود و سبب شده تا ‌ماه‌ها پیگیر کارشان باشند تا بلکه بتوانند درصدی از بیمه و بیمه تکمیلی برای هزینه‌های درمان را دریافت کنند.


به بیماران رحم نمی‌کنند
پیرمرد به سختی روی صندلی خودش را جامی‌کند و درحالی‌که عصایش را به صندلی تکیه می‌زند به پوشه‌های سبزرنگی که در دستش دارد، اشاره کرده و می‌گوید: چهارمین بار است که به این مرکز مراجعه می‌کنم تا بتوانم هزینه‌های جراحی همسرم را دریافت کنم. 6ماه است که هر روز می‌روم و می‌آیم اما هر بار یک داستان جدید داریم؛ یک روز کپی برابر اصل نسخه‌ها و فیش‌های پرداختی را می‌خواهند و روز دیگر می‌گویند باید مدارک اصلی را تحویل بیمه دهید و این در حالی است که بیمارستان اصل مدرک را تحویل نمی‌دهد، بلکه کپی برابر اصل می‌کند و می‌دهد.

خانمی که کنار پیرمرد نشسته هم نسخه‌های داروهایی که با دفترچه خریداری شده و فیش‌هایی که پرداخت شده را نشانم می‌دهد و می‌گوید: این هفته 2بار مراجعه کرده‌ام اما هر دفعه می‌گویند نقص مدارک دارم و کارم را انجام نداده‌اند و دوباره مجبور شده‌ام به بیمارستان بروم و مدارک بیشتری را تحویل بگیرم و برگردم. هر روز یک مدرک جدید می‌خواهند و این در حالی است که به مردم اعلام نمی‌کنند چه چیزهایی را باید با خود همراه بیاورند و در واقع می‌خواهند همه‌‌چیز را به تأخیر بیندازند.

شما به در و دیوار نگاه کنید اصلا تابلویی برای راهنمایی کردن مردم می‌بینید؟ او از رفتار متصدی که پشت باجه نشسته هم گلایه دارد و می‌گوید: مگر کارشناسان بیمه وظیفه‌شان رسیدگی به پرونده بیمه‌شدگان نیست اما اصلا حوصله ندارند که پاسخ بیمه‌شدگان را بدهند؛ نه تابلویی برای راهنمایی مردم وجود دارد و نه کارشناسی که پاسخ مردم را بدهد. جوان دیگری که پایش را گچ گرفته، می‌گوید: با این وضعیت هم به بیماران رحم نمی‌کنند. 3روز است که درگیر بیمه شده‌ام برای تأیید نسخه و دریافت پول اما آخرین بهانه‌شان این بوده که یکی از مدارک پزشکی کمرنگ است و مجبور شده‌ام تا بیمارستان امام حسین دوباره بروم و از پزشک معالجم مجدد نسخه بگیرم. شما ببینید بیماری مانند من چقدر باید هزینه رفت‌وآمد بدهد تا بتواند یک‌سوم هزینه‌هایش را دریافت کند. باور کنید اگر مشکلات مالی نبود قید بیمه را می‌زدم.

بها نه‌های مراکز بیمه تمامی ندارد

به هر گوشه‌ای از سالن که نگاه می‌کنی جمعیتی را می‌بینی که لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده می‌شود. در همین بین صدای یکی از مراجعه‌کنندگان که با یکی از مسئولان باجه‌ها درگیر شده است تمام سالن را پر می‌کند. مرد جوان می‌گوید: از ساعت 6صبح تا به حال نشسته‌ایم تا کارمان راه بیفتد اما کار کسی هم راه نمی‌افتد.


4نفر مسئول گذاشته‌اند تا کار این همه جمعیت را راه بیندازد خب معلوم است که باید ساعت‌ها در صف بایستند تا نوبت‌شان اعلام شود؛ آن هم اگر ساعت کارشان تمام نشود و برای ناهار نروند.خط پزشک ناخواناست، مدارکتان کامل نیست، کپی نسخه‌هایتان کمرنگ شده، این خدمات تحت پوشش نیست و... همه و همه بهانه‌هایی است که به هر بیمه‌ای که پا می‌گذاری محال است برای پرداخت بخشی از هزینه‌ها آورده نشود. این را زینب که 20روز است به گفته خودش به‌دنبال دریافت هزینه‌های زایمانش است، می‌گوید و ادامه می‌دهد: دخترم 4‌ماهه است و من همچنان به‌دنبال دریافت هزینه‌هایی هستم که پرداخت کرده‌ام. جالب‌تر این است که هزینه‌ها را کاهش داده‌اند و در این اوضاع و احوال رقمی هم دستم را نخواهد گرفت.


بیمه‌ها امروز و فردا می‌کنند

هوا سرد است و سوزی که از در ورودی می‌آید پاهای پیرزن را که گرد پیری موهایش را یک دست سفید کرده است، آزار می‌دهد. مقابل در ورودی خانم مسنی پرونده به‌دست نشسته است. از اسلامشهر آمده است و می‌گوید: قبلا برای انجام کارهای بیمه به میدان فاطمی می‌رفتیم اما امروز که مراجعه کردیم متوجه شدیم خیلی وقت است که آنجا را جمع کرده‌اند و آدرس‌های جدید داده‌اند.
از آنجا کلی هزینه آژانس داده‌ام و به آدرسی که به شعبه بیمه ما تعلق داشت آمده‌ام جالب اینجاست که آنقدر صف طولانی است که متصدی گفته برویم و فردا بیاییم. نمی‌دانم با این پادرد و مریضی عمرم به گرفتن هزینه درمان شوهرم کفاف می‌دهد. چند هفته است همسرم را که پروستات عمل کرده، رها می‌کنم و دنبال کارهای بیمه افتاده‌ام.

هر بار مدرکی جدید می‌خواهند

هرازگاهی سروصدای یکی از بیمه‌شدگان تمام سالن را پرمی‌کند. شاهین که به گفته خودش 4ماه است درگیر کارهای بیمه پدرش است، می‌گوید: پدرم تصادف کرده و برایش پروتز گذاشته‌اند. هر بار که می‌آییم می‌گویند مدارک جدیدی ارائه دهید. واقعیت این است که می‌خواهند مردم را سر بدوانند و تا می‌توانند پول را پرداخت نکنند؛ همین است که می‌گویند بیمه‌ها ورشکسته هستند. سامان، یکی دیگر از مراجعه‌کنندگان به برگه‌های در دستش اشاره کرده و می‌گوید: من پرونده به این قطوری دارم و با صد‌ها برگه کپی هنوز نتوانسته‌ام هزینه‌هایم را از بیمه بگیرم. از هر مدرکی چند کپی گرفته‌ام، همه را هم برابر اصل کرده‌ام که دیگر ایراد نگیرند اما باز هم می‌گویند این قبول نیست باید اصل برگه را که در بیمارستان است، بیاورید. مسعود هم که به‌دنبال کارهای همسرش است، می‌گوید: هزینه درمان همسرم 5میلیون و 300هزار تومان شده است که همه را از جیب پرداخت کردم، در بیمارستان به ما گفتند بیمه 90درصد هزینه را می‌دهد اما کارشناسان بیمه می‌گویند چنین چیزی امکان ندارد و دوباره باید پرونده‌مان بررسی شود. این همه سال پول بیمه ریخته‌ایم و حالا که می‌خواهیم از آن بهره ببریم بیشتر از اینکه به فکر مردم باشند به فکر خودشان هستند.


درواقع باید گفت بیمه‌ها دست بگیر خوبی دارند و پای‌دادن خسارت و هزینه‌های درمانی که به میان می‌آید دست مردم را در پوست گردو می‌گذارند.ساعت که روی عقربه‌های 12ظهر می‌ایستد با وجود ازدحام بسیار مراجعه‌کنندگان در سالن بیشتر کارمندان و متصدیان از جای خود در پشت گیشه‌ها بلند می‌شوند و می‌گویند وقت ناهار و نماز رسیده است، تا یک ساعت بعد کاری انجام نمی‌شود. بروید یک ساعت دیگر بیایید. در سوی دیگر باجه‌ها مراجعه‌کنندگان خسته و در هم رفته در جایی که ایستاده و نشسته‌اند، فرومی‌روند، آهی می‌کشند و خشمگین شروع به غرزدن می‌کنند.

بهانه‌ای برای ‌پرداخت نکردن هزینه‌ها

مردی که همسرش به‌دلیل ابتلا به سرطان پستان جراحی شده است و برای تأیید نسخه دارویی‌اش روزهای متوالی است که به بیمه رفت‌وآمد می‌کند می‌گوید: همسرم کارمند آموزش و پرورش است و بیمه تکمیلی‌اش هم آتیه‌سازان حافظ است. برای عمل جراحی که 10میلیون شده است بعد از ماه‌ها رفت‌وآمد 2میلیون و 300هزار تومان داده‌اند. جالب است بدانیدکه برای دو مرحله پرتو درمانی که 3.5و 16.5میلیون تومان هزینه‌مان شده است تنها 16.5 میلیون را قبول کرده‌اند که آن هم بعد از عید پرداخت خواهند کرد و آن 3.5 میلیون را به این دلیل که در مرکز درمانی در عابر بانک کشیده شده است قبول ندارند درحالی‌که اگر متصدی به ما می‌گفت آن قبض را هم برابر اصل می‌کردیم و تحویل می‌دادیم اما متأسفانه به‌دلیل اینکه کسی راهنمایی نمی‌کند در این شرایط سخت مالی این مبلغ را هم نمی‌توانیم دریافت
کنیم.


سارا دختر جوانی هم که به مرکز بیمه مراجعه کرده، می‌گوید: هزینه داروی مادرم 380هزار تومان شده است. داروخانه به ما گفت اگر تأیید بیمه داشته باشیم 160هزار تومان می‌شود. حالا 2 روز است برای پیگیری این موضوع به بیمه می‌آییم تا نسخه را تأیید کنند. جالب است که آدرس مراکز بیمه را تغییر داده‌اند اما اعلام نکرده‌اند و زمانی که به میدان فاطمی مراجعه کردیم متوجه شدیم که پهنه‌بندی شده است و هر بیمه شده باید به پهنه‌ای برود که مشخص شده است.مرد مسنی که از قیامدشت آمده است می‌گوید انصاف نیست که در این سن و سال این همه برای گرفتن هزینه‌های درمان‌مان پیگیری انجام دهیم.


ما سال‌هاست که حق بیمه و بیمه تکمیلی پرداخت می‌کنیم. قاسمی 67سال دارد و برای تأیید نسخه دارویی و دریافت هزینه درمان همسر بیمارش به مرکز بیمه مراجعه کرده است. وی می‌گوید: از صف‌های طولانی نوبت‌دهی بگویم تا بداخلاقی متصدیانی که کار مردم را راه نمی‌اندازند. واقعا چندبار باید مسیر خانه تا این مرکز را بروم و برگردم تا کارم را راه بیندازند. می‌گویند باید تمام مدارکی را که از ابتدا داشته‌ای با خودت بیاوری. خب نباید این را جایی بنویسند و به در و دیوار بزنند تا مردم بدانند برای هر بیماری باید چه مدارکی همراه آورده شود. دیروز به بدخطی نسخه پزشک همسرم گیر داده‌اند و امروز به کارشناس ناظر بیمارستان که روی فاکتور را مهر نکرده است. مردم را گرفتار بوروکراسی اداری کرده‌اند که خودشان هم قبول ندارند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان