چه در کار، چه در رابطه یا هر جنبهی دیگری از زندگی، خیلی سخت است که یک روز با این واقعیت روبه رو شوید که تا آن روز زندگی کس دیگری را زندگی میکردهاید.
اینجا نه روش به شما پیشنهاد میکنیم که کمکتان میکند مسیری را برای زندگیتان انتخاب کنید که به خودِ واقعیتان نزدیکتر باشد:
1. به تصویر بزرگ فکر کنید.
همهی ما برای زندگی کردن زمان محدودی داریم و هر یک روزی که میگذرد از مدت زمانی که میتوانید زندگی واقعیتان را داشته باشید کم میکند.
یک قدم به عقب بردارید، به تصویر بزرگتر فکر کنید و به خاطر آورید که زمانتان محدود است. این کمکتان میکند روی آرزوها و اهداف واقعیتان تمرکز کنید، نه آرزوها و اهدافی که فکر میکنید باید داشته باشید.
2. باورهایتان را زیر سؤال ببرید.
همهی آدمها در مسیر زندگی باورهایی درمورد کارِ دنیا و نحوهی زندگی پیدا میکنند. این باورها در کودکی شکل میگیرند و بر زندگی شما تأثیر میگذارند.
این باورهای درونی گاهی ناخودآگاه هستند و ما بدون اینکه بدانیم داریم طبق آنها رفتار میکنیم روزهامان را میگذرانیم. اگر میخواهید دیگر زندگیِ کس دیگری را زندگی نکنید، خیلی مهم است که این باورهای درونی را زیر سؤال ببرید.
3. روی خودآگاهیتان کار کنید.
مشاوره، درمان و تلاش شخصی مثل نوشتن خاطرات روزانه همه ابزارهایی مفید برای تغییر زندگی و تبدیل کردن آن به زندگیای که برایتان لذتبخشتر و معنادارتر باشد هستند.
این ابزارها از شما در روند زیر سؤال بردن باورهاتان حمایت میکنند، بلکه کمکتان میکنند ارزشهای واقعیتان را کشف کنید و زندگیای برای خودتان بسازید که به خودِ واقعیتان نزدیکتر است.
4. تفاوتهاتان با دیگران را ارزیابی کنید.
بعضیوقتها برای تطبیق یافتن با ارزشها و باورهای دیگران در زندگیهامان دچار مشکل میشویم. در چنین شرایطی، اولین قدم برای تغییر این وضعیت این است که نسبت به آن آگاه شوید.
نقاط تفاوتتان با دیگران را بررسی کنید. ببینید آیا کنار بعضی افراد خاص، موقعیتهای خاص زندگی یا موضوعات خاص گفتگو این تفاوتها آشکار میشوند؟ فهرستی از این نقاط حساس تهیه کنید. این نقاط زمانهایی را نشان میدهد که احتمالاً ترجیح میدادهاید به باورها و ارزشهای دیگران اولویت دهید تا خودتان.
وقتی این تصویر در ذهنتان ایجاد شد، دیگر میفهمید که چه زمانهایی این اتفاق خواهد افتاد و تلاش خواهید کرد قبل از اتفاق افتادن جلوی آن را بگیرید.
5. مرز تعیین کنید.
اگر بهخاطر فشار دیگران مجبور شدهاید زندگیای داشته باشید که متعلق به خودِ واقعیتان نیست، دیگر وقتش است که مرزهاتان را مشخص کنید. اینکار شاید سخت باشد چون ممکن است ارتباطتان با دیگران به خطر بیفتد. ولی درنهایت افرادی که برایتان احترام قائلاند و سلامتی و شادی شما برایشان مهم است باز هم حمایتتان خواهند کرد.
6. خوش بگذرانید و تجربه کنید.
اگر تا امروز زندگی کس دیگری را زندگی میکردهاید، احتمالاً سخت خواهد بود که تجسم کنید زندگی ایدآلتان چه شکلی است.
این فرصتی عالی است برای اینکه علایق، آرزوها، اهداف و جاهطلبیهاتان را بشناسید.
7. با خودتان وقت بگذرانید.
همانطور که برای شناختن آدمهای دیگر باید با آنها وقتی بگذرانید، برای شناختن خودتان هم باید با خودتان وقت بگذرانید. برای تنها بودن با خودتان وقت بگذارید، بدون اینکه چیزی حواستان را پرت کند، و سعی کنید با افکار و احساسات واقعیتان ارتباط برقرار کنید.
8. به تصویری که از خودتان به جا میگذارید فکر کنید.
درست همانطور که تصویر بزرگ را باید در ذهنتان نگه دارید، فکر کردن به اینکه دوست دارید دیگران چطور شما را به خاطر آورند کمکتان میکند روی چیزهایی که برایتان مهم است متمرکز شوید. دوست دارید مردم وقتی از شما حرف میزنند بگویند که هستید و چکار میکنید؟
9. یادتان باشد این زندگی شماست!
به نظرتان بدیهی میرسد ولی یادتان باشد که زندگی شما متعلق به خودتان است، هر چقدر هم که دیگران پند و نصیحت بدهند، این خودتان هستید که باید با عواقب آن نصیحتها زندگی کنید. ب خاطر داشتن این واقعیت کمکتان میکند خودتان را از نظرات و باورهای دیگران دور نگه دارید.