-*آیتالله دکتر سیدمصطفی محقق داماد:استفاده از تعبیر بحران محیطزیست به یک قرن هم نمیرسد. این بحران با ظهور مدرنیته آغاز شده و امروز به اوج خود رسیده است.تا پیش از مدرنیته، انسان خودش را جزئی کوچک از جهان میدانست، درحالی که اکنون در تقابل با آن قرار دارد. بشر قبلاً طبیعت را به منزله مادر مهربان خود در نظر میگرفت و از آن ارتزاق میکرد، این درحالی است که بشر امروزی بر مبنای اندیشه، انسان محوری، اراده و عقل خود را محور تلقی کرده و براساس آن منفعتطلبی را نیز اصل بهرهبرداری از طبیعت قرارداده است؛ بدین ترتیب تا آنجا که اقتضای منفعتش باشد در طبیعت استیلا پیدا میکند.
امروزه هر یک از کنوانسیونهای جهانی از دید یک تخصصی خاص به بحران محیطزیست نگریستهاند، اما هیچیک از آنها به ریشه عمیق و فلسفی این پدیده نپرداختهاند.
لین وایت، نویسنده مقاله«ریشههای تاریخی بحران زیست محیطی ما» که آن را در مجلس ساینس منتشر کرده است، سرمنشاء این بحران را دو دین الهی یهودیت و مسیحیت دانسته است؛ چرا که این دو، بشر را به اصطلاح لوس کرده و چنین القا کردهاند که جهان از آن بشر است و او میتواند تا آنجا که باید از آن بهرهبرداری کند.
همچنین کتاب«بشر و جهان طبیعی؛ تاریخ حساسیت مدرن» اثر کیث توماس، نه تنها مقاله مذکور را تایید میکند، بلکه اسلام را نیز در زمره همین ادیان میآورد. این در حالی است که نویسندگان غربی تسلط جامع بر قرآن ندارند و به صرف تاکید بر چند آیه با این مضمون که زمین و آسمانها برای بشر آفریده شده است، نمیتوانند چنین نقدی بر اسلام وارد کنند.
برای نقد این دیدگاه باید بردانش الهیات مسلط باشیم که وسیعترین و عمیقترین دانشهاست، اما در جامعه ما کمتر به الهیات به عنوان یک دانش نگاه میشود.برای فهم نظر اسلام و الهیات اسلامی درباره محیطزیست باید به سه ضلع خدا، انسان و جهان پرداخته شود؛ باید پرسید خداوند یعنی چه؟ رابطه خدا با جهان چگونه است؟ جهان چگونه به خدا مربوط میشود؟
مسأله اصلی در مورد خدا، اثبات آفریدگار بودن خدا نیست، بلکه باید دید نقش او در این جهان چیست یا به عبارتی جهان چگونه به خداوند مربوط میشود.
نخستین کسی که این سؤالات برایش مطرح شده، امام محمد غزالی است. وی در صفحات اول کتاب کیمیای سعادت گفته: اگر خداوند در قالب جسم به روی زمین میآمد در قالب انسان نمودار میشد. جان ما در همه جای بدن ماست و روزی از آن جدا میشود، اما همچنان باقی میماند.طبق تشریح غزالی، رابطه خداوند با جهان نیز همچون رابطه جان با بدن است؛ پروردگار (بلاتشبیه) جان جانان این جهان است.زمین تبعیدگاه بشر است یا باید آن را آباد کند؟
درباره ضلع انسان و با اشاره به اینکه طبق آموزههای مسیحی زمین تبعیدگاه بشر است، میتوان گفت: در قرآن آمده که توبه بشر در بهشت پذیرفته شده و او برای آباد نگاه داشتن زمین، هبوط کرده تا حافظ خوبیها و طهارت آن باشد. بشر، خلیفه زمین و نمونه خداوند در زمین است و هر بشری به سهم خود یک آفریدگار است که وظیفه سلبی او فاسد نکردن زمین و وظیفه ایجابی او،آبادکردن آن است.ادبیات اسلامی دو مام برای بشر قائل شده است؛ یکی مادری که از او زاده شده و دیگری سرزمینی است که در آن زندگی میکند. این رابطه، رابطه تسخیری است، اما باید بر مبنای عشق باشد.در ادامه به ضلع جهان طبیعت باید پرداخت. اجزای طبیعت، «آیتالله» شناخته شدهاند و به یک معنا، «نشانه» هستند.
این درحالی است که «آیه» به معنای «نمود» بوده و هر نمود، بودی دارد که شما قائل به درک آن نیستید. طبیعت، فضای الهی و قدسی است و هیچ چیز از فضای الهی بیرون نیست، هیچ جهایی نیست که از هستی خالی باشد؛ ما محاط به خداوند هستیم.همچنین سوگندها به مظاهر طبیعت در قرآن آمده است که این موضوع تذکار عجیبی است که برای نخستینبار در قرآن آمده؛ بدین ترتیب تمامی مظاهر طبیعت، بعد قدسی پیدا میکنند.
طبیعت آیینه نیست، بلکه نمود حق است. و در همین زمینه به سوره زلزال و کیفر طبیعی باید اشاره کرد که از بشر خواسته شده تا بداند چنانچه زمین را فاسد و آلوده کند، خود زمین او را مجازات میکند. زمین همچون مادری است که روزی به ظلمی که به او شده، اقرار میکند؛ آن روز میتواند قیامت باشد، اما به آن از دید دنیوی هم میتوان نگاه کرد.
سوره الرحمن، حاوی آیاتی مربوط به محیطزیست است و با توجه به اینکه جهان در حال سیرالی الله است، باید تاکید کرد: حقیقت واقعیت این جهان و آنچه باقی میماند، وجهالربط است. خداوند صدای خود را از طریق قرآن به ما میرساند.
هوایی که تنقس میکنیم، مقدس و نمود حق است و نباید آن را آلوده کرد؛ آب را نیز همینطور. صفات خداوند از جمله رحمان و رحیم، همراه با ذات خداوند توصیف میشوند؛ خداوند، یعنی رحمت و دوستی، یعنی حیات. وجود ما نیز مقابل وجود خدا نیست.
بلکه نمودی از آن است.در پایان با بیان اینکه به اندازه مهربانی خداوند در ما نیز دمیده شده است، باید بدانیم بنده رحمانی کسی است که با زمین دشمنی ندارد؛ آنهایی که با خودشان صلح کردهاند با زمین و طبیعت نیز مهرباناند.
منبع:روزنامه اطلاعات
*عضو پیوسته و رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم