به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،کم نیستند تفاوت ها و اختلافات و وجه تمایزات میان نسل های پیشین با نسل های امروزی و به واقع با اندکی دقت نظر و تامل در ویژگی های جوانان امروزی با نسل های پیشین به موارد متعددی از تفاوت ها بر می خوریم که بعضا باعث بروز مشکلات و نارسایی های عمیق و چالش برانگیزی می شود.
کیومرث شرافتی،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی درگفت وگو با
خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوانبا اشاره به نقش موثر تفاهم در تعاملات اجتماعی و درون خانوادگی و تاثیرگذاری آن در دوام، بقاء و حیات طبیعی و سازنده جامعه و خرده نهادی همچون خانواده اظهار داشت:هرآنچه ضریب وجه اشتراکات و تفاهم میان افراد جامعه یا اعضای یک خانواده افزایش یابد به همان میزان زمینه و بستر و ظهور و بروز تنش ها و اختلافات محدودتر خواهد شد.
وی افزود:با مطالعه و بررسی ویژگی ها و شاخص های جوانان گذشته با جوانان امروزی به تفاوت های بسیاری پی می بریم که فارغ از هر گونه ارزش گذاری ، در نوع پوشش،صحبت های محاوره ای،مطالبات،تمایلات،ارزش ها،اهداف و حتی سبک تغذیه نیز ملموس و برجسته به نظر می رسد.
شرافتی گفت:بخش قابل توجهی از شکاف و ظهور و بروز اختلاف های میان نسل امروز و نسل دیروز به انتظارات،مطالبات و توقعاتی معطوف می شود که برای جوانان نسل کنونی یک ضرورت به شمار می رود اما در برآوردها و جمع بندی نسل گذشته نمی تواند به عنوان یک اضطرار مطرح شود.
وی افزود:از سوی دیگر ممکن است برخی از انتظارات و خواست ها از سوی نسل های دیروزی مطرح شود که برای نسل جوان عصر حاضر بی معنی و غیر ضروری تلقی شود.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی گفت:در بررسی جامعه شناختی این پدیده،روند شتابان توسعه از مولفه های تاثیرگذار در این امر به شمار می رود و به واقع به دلیل تسریع فزاینده سیر توسعه در مقایسه با دهه ها و سده های گذشته،امر انطباق و سازگاری با این تحولات را با نارسایی هایی جدی همراه ساخته و هر آنچه این پدیده(سِیر توسعه) با سرعت بیشتر طی شود،امکان بروز شکاف،انشقاق،اختلاف و گسست افزایش پیدا خواهد کرد.
شرافتی گفت:در موارد حاد،چنین اختلاف نظر و دیدگاهی می تواند زمینه و بستر تزلزل و سست شدن بنیان و کانون خانواده را در پی داشته باشد و هر آنچه بر دامنه این شکاف افزوده شود به همان میزان،خطرات جدی تری کلیت جامعه را تهدید می کند،زیرا جامعه متشکل از خرده نهادهایی است که اصلی ترین کانون آن به خانواده معطوف می شود.
*انتقال فرهنگ و توجه به سنت ها،اصلی ترین مولفه پیشگیری از شکاف نسل ها
عبدالمجید کاکایی،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی درگفت وگو با
خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جواندر واکاوی پدیده شکاف نسل ها عنوان کرد:پدیده مذکور در یک قرن اخیر به عنوان یکی از معضلات جدی اجتماعی مطرح است که البته در دو دهه گذشته،ضریب و عمق این شکاف به میزان قابل توجهی تشدید و تعمیق شده است.
وی افزود:به واقع با گسترش فناوری های ارتباطاتی،گوشی های همراه،نرم افزارهای کامپیوتری،دنیای مجازی، اینترنت،شبکه های ماهواره ای،این شکاف به میزانی شدت گرفته که با مطالعه ویژگی ها و مختصات رفتاری نسل گذشته و نسل امروز،به تفاوت هایی جدی بر می خوریم که شاید تصور آن نیز در دوران نه چندان دور گذشته قابل فهم و قابل باور نبود.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:به واقع اصلی ترین مولفه در ایجاد شکاف بین نسل ها، ناشی از عدم انتقال فرهنگ،ارزش ها و سنت های نسل پیشین یا دوران گذشته به نسل های امروزی است.
وی افزود:ناتوانی در این انتقال فرهنگی،جامعه را در معرض تنش ها و اختلافات جدی میان جوانان امروزی و نسل پیشین قرار داده که در ظهور این پدیده،نسل گذشته قصور قابل تاملی داشته زیرا وظیفه این انتقال بر عهده نسل گذشته بوده است.
کاکایی گفت:در موارد حاد،این پدیده(اختلاف میان نسل ها)به بحران هویتی مبدل می شود که جوانان را در معرض آسیب هایی جدی قرار خواهد داد.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:حفظ سنت ها در هر جامعه ای ضرورتی است که نادیده انگاشتن آن مسبب بروز آسیب های فراوانی خواهد بود.
وی افزود:برخی به این دیدگاه عنوان سنت گرایی می چسبانند و آن را پوسیده و ناکارآمد عنوان می کنند و معتقدند نمی توان با افکار گذشته در دوران معاصر و کنونی زندگی کرد.
کاکایی گفت:متاسفانه در این خصوص شاهد نوعی کژ فهمی و تبیینی غلط و ناصحیح از صورت و عمق قضیه هستیم،زیرا این نظریه بر این رویه و عقیده تکیه نمی کند که هر گونه پیشرفت و تحولی محکوم است و لزوما باید بدون هیچگونه تغییر و تحولی پای و قدم در نسل بعدی نهاد،زیرا با حمایت و تاسی از چنین رویه و اندیشه ای هیچگونه پیشرفت و توسعه ای محقق نخواهد شد و این با فلسفه زیست انسان که همان کمال و تعالی است منافات دارد.
وی افزود:به واقع باید سنت های خوب،پویا و اندیشمند را حفظ کرد،زیرا آداب و رسوم گذشنگان نتیجه و بازخورد قرن ها زندگی اجتماعی است که حفظ و انتقال آن به نسل جوان و آیندگان به انسجام،حفظ فرهنگ جامعه کمک می کند و به نوعی عنصری هویت بخش محسوب می شود که به مثابه شناسنامه و سندی معتبر هویتی محسوب می شود.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی گفت:کشور ژاپن نمونه ای موفق از این رویکرد است که علیرغم پیشرفت و توسعه روز افزون،سنت ها و آیین های بومی خود را حفظ کرده و به خوبی آن را به نسل آینده و جوان جامعه خود نیز منتقل کرده است.
وی در خاتمه یادآور شد:به واقع باید پدران و مادران،تغییرات جامعه را بپذیرند و البته جوانان نیز دچار خود بیگانگی و خود باختگی نشوند و فرهنگ جامعه خویش را خوار و پوسیده قلمداد نکنند که در تحقق و جاری و ساری بودن چنین ذهنیت و رویه ای،مراکر علمی،فرهنگی،دانشگاهی و رسانه ها،نقس بسزایی ایفاء می کنند و تنها با اتکای به چنین رویه ای است که می توان همپا و همگام با پیشرفت،توسعه و بالندگی،خطرات و آسیب های نوظهور فرهنگی را رفع و دفع نمود.