این روزها بازار فیلمهای علمی-تخیلی حسابی داغ شده است و یکی از عناصر اصلی این فیلمها، بیگانگان فضایی هستند. در اغلب این فیلمها شاهد حملهی بیگانگان به زمین هستیم و البته این ساکنان زمین هستند که در بیشتر موارد پیروز میشوند؛ اما بیگانگان فضایی تنها به فیلمهای سینمایی محدود نیستند و ما در یوتیوب نیز ویدیوهای بسیار زیادی از بشقاب پرندهها مشاهده میکنیم؛ بشقاب پرندههایی که توسط شهروندان عادی مشاهده شدهاند و معمولاً با سرعتی باورنکردنی ناپدید میشوند. داستانها و ویدیوهای بسیاری وجود دارند که اذهان عمومی را به بازی گرفتهاند و باعث شدهاند اکثر ما به وجود بیگانگان فضایی باور داشته باشیم؛ اما آیا آنها واقعاً وجود دارند؟
این یک پرسش کلی است؛ شاید بهتر باشد پرسش را اینگونه مطرح کنیم: آیا بیگانگان فضایی که از زمین بازدید کردهاند، در دولتها نفوذ دارند و اکنون با هدف نابودی تمدن بشر روی نسلهای دورگه انسان-بیگانه آزمایش میکنند، وجود دارند؟ اگر شما نیز این پرسش را در ذهن خود دارید، باید بگوییم در اشتباه هستید و پاسخ این پرسش، قطعاً منفی است.
ما به چه چیزی UFO میگوییم؟ UFO یا یوفو، به اشیاء پرنده ناشناسی گفته میشود که شبیه هیچ یک از ساختههای دست بشر نیستند. یوفوها وجود دارند و برای برخی از آنها توضیح خاصی وجود ندارد؛ اما وقتی که در مورد آنها تحقیق میکنیم، مشخص میشود که آنها بالونهای هواشناسی، سیارهی زهره، هواپیما، بقایای راکتهای فضایی یا جعلی بودهاند و هیچ ارتباطی به بیگانگان فضایی ندارند؛ زیرا اگر به بیگانگان فضایی ربط داشتند، باید شواهدی موثق یافت میشد که بتوانند ثابت کنند بیگانگان در زمین حضور داشتهاند. منظور از شواهد این است که باید بناهای تاریخی عجیب، کارخانهها یا ماشینهای پیشرفتهای در زمین وجود داشته باشند که هیچ توضیحی برای آنها وجود نداشته باشد و ما نتوانیم به چگونگی ساخت آنها پی ببریم.
برخی از شکارچیان یوفو، به آثار تاریخی همچون اهرام مصر، مجسمههای سنگی جزیره ایستر یا خطوط نازکا در پرو اشاره میکنند و میگوینداینها با کمک بیگانگان فضایی ساخته شدهاند؛ اما اگر به صورت دقیق در مورد آنها تحقیق کنیم، میبینیم ساخت آنها توسط انسانها و به کمک ابزارهای آن دوران، کاملاً امکانپذیر بوده است. حتماً بارها تصاویری از دایرههای موجود در مزارع مشاهده کردهاید؛ این تصاویر بسیار دقیق هستند و اشکال مختلفی دارند؛ اما تعدادی از آنها بسیار نامتعارف هستند و بسیاری از مردم بر این باورند که این اشکال هندسی توسط بیگانگان روی مزارع کشیده میشوند. بعدها مشخص شد که افراد معمولی این تصاویر را خلق میکنند و حتی وقتی که چگونگی انجام این کار را نیز نشان دادند، بسیاری از مردم باور نکردند.
گزارش مشاهده یوفوها در طول صد سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. سَم مانفورت، پژوهشگر داده از مجلهی Human Factors و دانشجوی دانشگاه جورج میسون، نمودار جالبی از گزارش مشاهده یوفو منتشر کرده است. سَم مانفورت به کمک دادههای جمعآوری شده توسط مؤسسهی NUFORC (مرکز ملی گزارش مشاهده یوفو)، نموداری از گزارش مشاهده یوفو از سال 1905 تا به امروز منتشر کرده است و آنطور که میتوان دید، این نمودار سیر صعودی دارد و گزارشها همواره افزایش یافتهاند. تا به امروز 105 هزار گزارش مبنی بر مشاهده یوفوها به ثبت رسیده و در دهه فعلی نیز به اوج خود رسیده است.
چیزی که بسیار جالب به نظر میرسد، این است که گزارش آنچه توسط مردم مشاهده شده، با گذشت زمان تفاوت کرده است. به عنوان مثال حدود صد سال پیش، مردم گزارش دادهاند که یوفوهایی به شکل کُره یا سیگار برگ مشاهده کردهاند؛ اما پس از آن و تا به امروز، یوفوهایی که مردم گزارش مشاهده آنها را دادهاند، به شکل بشقاب پرنده بودهاند.
یوفوهایی که شبیه به سیگار برگ بودهاند، دیگر مشاهده نشدند و امروزه تقریباً آمار مشاهده آنها صفر است؛ اما اشیاء پرندهای که تنها نور هستند، توسط بسیاری از مردم مشاهده شدهاند و این روزها 50 درصد گزارشهایی که در مورد مشاهده یوفو ثبت میشوند، تنها به نور بودن آنها اشاره دارند. این بسیار جالب است؛ زیرا طراحی فضاپیماهای بیگانه از سیگار برگ به بشقاب تبدیل شد و حالا به شکل نور است، به نظر میرسد بیگانگان فضایی در امر طراحی، پیشرفت چشمگیری داشتهاند! زمان مشاهده یوفوها نیز بسیار جالب است؛ هرساله در ایالات متحده، در روز چهارم جولای گزارشهای بسیاری مبنی بر مشاهده یوفوهای نورانی دریافت میشود. این روز در ایالات متحده جشن است و به احتمال زیاد، آتش بازی مردم همان یوفوهای نورانی هستند!
در طی یک پژوهش دیگر، مشخص شد که مردم ایالات متحده، 300 برابر بیشتر از مردمی که در سایر نقاط جهان هستند، مشاهده یوفو را گزارش میکنند. کانادا نیز در جایگاه دوم این گزارشها قرار دارد و این بسیار عجیب است.
در اینجا یک نکته وجود دارد که باید آن را در نظر گرفت. این روزها اکثر مردم تلفن همراه دارند که میتواند ویدیو، صدا و تصویر ضبط کند. مردم این روزها از هر چیزی عکس میگیرند و میتوانند حتی از یک سفینه فضایی بسیار کم نور نیز عکس بگیرند؛ اما تا به این لحظه هیچ مدرک علمی یا قابل باوری از وجود سفینههای فضایی بیگانه ارائه نشده است. واقعیت این است که تا به امروز هیچ شواهدی مبنی بر وجود فعالیتهای فرازمینیها یافت نشده است؛ پس میتوان با قطعیت گفت هیچ بیگانهای به زمین سفر نکرده است و تا آیندهای بسیار دور نیز سفر نخواهد کرد.
پرسش ما دربارهی وجود فعالیتهای بیگانهها در زمین بود و دریافتیم هیچ مدرکی که بتواند حضور آنها در این سیاره راثابت کند، وجود ندارد؛ اما اگر بخواهیم درباره وجود بیگانهها در عالم صحبت کنیم، قضیه متفاوت خواهد بود.
جهان ما بسیار بزرگ است و ما تنها میتوانیم بخش کوچکی از آن را مشاهده کنیم. اولین نوری که در فضا پدید آمد، 13.8 میلیارد سال در سفر بود تا اینکه سرانجام به زمین رسید و ما توانستیم آن را ببینیم؛ در واقع، ما به 13.8 میلیارد سال پیش نگاه میکنیم و در حال حاضر آن مناطق حدود 46 میلیارد سال نوری با ما فاصله دارند. تصور کنید که این تنها شامل جهان قابل مشاهده میشود و جهان واقعی، بسیار بزرگتر از چیزی است که میبینیم. دانشمندان میگویند وسعت جهان واقعی شاید چندین تریلیون یا کوادریلیون سال نوری یا حتی نامحدود باشد؛ جهانی بیانتها که هیچ انسانی توانایی کشف آن را ندارد.
ما میدانیم که جهان 13.8 میلیارد سال سن دارد؛ البته نوری که به ما رسیده است این را میگوید. کهکشان راه شیری ما نیز تقریباً همسن جهان است؛ اما سامانهی خورشیدی تنها 4.5 میلیارد سال پیش شروع به شکلگیری کرد. ما خیلی دیر به این جهان پا گذاشتهایم و حدود 10 میلیارد سال دیرتر به این مهمانی با شکوه رسیدهایم! شواهد فسیلی به ما نشان میدهند که حیات روی زمین بسیار سریع به وجود آمده است و تنها چند صد میلیون سال پس از شکلگیری زمین، نخستین موجودات زنده روی آن پدید آمدند و این توپ سنگی معلق در فضای بیکران، مرکز تمدن ما شد و ما روی آن شکل گرفتیم، زندگی میکنیم و میمیریم.
این جهان بسیار بزرگ و مسن است و امکان شکلگیری حیات در بسیاری از نقاط آن وجود دارد؛ حیاتی که ممکن است در حد میکروبی یا اینکه همانند ما هوشمند و حتی پیشرفتهتر از ما باشد؛ با این حال تا به این لحظه ما حتی کوچکترین نشانهای از بیگانگان فضایی مشاهده نکردهایم و بشقاب پرندههای آنها نیز دیده نشده است. این یک پارادوکس مشهور به نام پارادوکس فِرمی است. پارادوکس فرمی بیان میکند که اگر میلیاردها ستاره در کهکشان راه شیری هستند و در اطراف هر یک از آنها چند سیاره گردش میکند که برخی از آنها مشابه زمین هستند، آنگاه باید ما شاهد هزاران تمدن هوشمند باشیم؛ اما با این حال ما نتوانستهایم آنها را مشاهده کنیم و حتی کوچکترین نشانهای از آنها بیابیم. اگر آنها از ما هوشمندتر باشند، توانستهاند به دانش سفر میان ستارهای دست پیدا کنند، بنابراین باید بتوانند از زمین بازدید کنند؛ اما این چنین نیست و هیچ نشانهای از وجود آنها یافت نشده است، پس این بیگانگان کجا هستند؟
احتمال شکلگیری حیات در این سیارهها وجود دارد؛ اما یا تک سلولی یا اینکه موجودات بسیار سادهای هستند. گویا حیات هوشمندی همانند انسان در عالم بسیار نادر است یا اینکه اصلاً وجود ندارد. این گفته در واقع بیانگر فرضیهای به نام «زمین، سیاره بیهمتا» است. در سال 2000 کتابی با همین نام توسط یک دیرینهشناس به نام پیتر وارد و یک اختر زیستشناس به نام دونالد برانلی به چاپ رسید و این فرضیه در آن بیان شد.
وارد و رادلی در فرضیهی «زمین، سیاره بیهمتا» بیان میکنند که زمین از بسیاری جهات، خوششانس بوده است و ما تا به حال در مورد آنها فکر نکردهایم. فاصله زمین از مرکز کهکشان راه شیری بسیار دقیق و مناسب است، به گونهای که توسط تابشهای مضر بمباران نمیشود؛ اما در عین حال این فاصله آنقدری زیاد نیست که باعث شود زمین به حاشیه رانده شود و تحت تأثیر عناصر سنگین قرار بگیرد. سیاره ما به دور بهترین ستاره گردش میکند و فاصله آن از خورشید، دقیقتر و بهتر از هر سیارهای در سامانه خورشیدی است. مدار زمین برای مدتی بسیار طولانی، ثابت و پایدار باقی میماند و همواره شکل دایرهای خود به دور خورشید را حفظ میکند. زمین ما اندازه و چگالی بسیار دقیقی دارد و کاملاً برای حیات و تکامل آن مناسب بوده و هست. صفحههای پوستهی زمین، به شکل خاصی حرکت میکنند و در بازیابی سنگها و گازهای جوی، به ما کمک میکنند و باعث میشوند زمین به یک سیاره جهنمی همانند زهره تبدیل نشود.
چگونگی تبدیل شدن حیات از شکل ساده به شکل پیچیدهای که امروزه دارد، مشخص نیست. شاید حیات در هر سیارهای یافت شود؛ اما هیچگاه نمیتوان حیاتی به پیچیدگی و ظرافت باکتری کشف کرد. شاید حیات حتی به سادهترین شکل نیز در هیچ سیارهای یافت نشود و ما منحصر به فرد باشیم.
مردم به جستجو برای یافتن یوفو علاقه دارند و این کار از نظر آنها جذاب است و شاید تنها دلیلی که میتوانند برای نورهای درخشان در آسمان ارائه دهند، همان بیگانگان فضایی باشند؛ اما این احتمال وجود دارد که ما تنها باشیم. دانشمندان یا هر شخص دیگری که روی زمین زندگی میکند، اصلاً علاقهای به تنها بودن در عالم ندارند. تنهایی در این عالم بزرگ، ترسناک است و ما واقعاً مشتاق هستیم که تمدنهایی پیشرفته در این جهان وجود داشته باشند و ما آنها را ببینیم. یوفوها به بیگانگان فرازمینی ربطی ندارند؛ اما این بدان معنا نیست که بیگانگان اصلاً وجود نداشته باشند.
شاید افراد مختلفی از نژادهای مختلف و با دیدگاههای گوناگون روی زمین زندگی کنند؛ اما واقعیت این است که ما روی یک سیاره مشترک زندگی میکنیم، ما همگی انسان و یک تمدن واحد هستیم که بسیار پیشرفته و هوشمند است. ما برای یافتن پاسخ این پرسش که آیا در جهان تنها هستیم یا خیر؛ باید همواره به آسمان خیره شویم و به کمک تجهیزات پیشرفتهای که در اختیار داریم، به دنبال یافتن سیگنالهای فرازمینی باشیم که از سوی تمدنهای بیگانه ارسال میشوند، باید به دنبال یافتن نشانههای شیمیایی در سیارههای دیگر باشیم که بتوانند سرنخهایی از حیات نشان دهند. آیا شما به وجود تمدنهای بیگانه فضایی باور دارید؟