خبرگزاری تسنیم: شعر انقلاب اسلامی هرچند ریشه در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی دارد، اما در چند دهه اخیر بالید و استعدادها و دریچههای جدیدی را به روی ادبیات معاصر گشود. با وجود این، شعر انقلاب اسلامی در سالهای گذشته با ضعفهای جدی نیز مواجه است؛ ضعف در تعریف، نظریهپردازی و نقد علمی و آکادمیک. در حالی که از سوی متولیان و مسئولان بارها از گسترش نقد دانشگاهی در این حوزه سخن رفته و آمارهایی ارائه شده است، شاعران و فعالان این حوزه هنوز بر سر اصول اولیه شعر انقلاب اختلاف دارند. اینکه «شعر انقلاب چیست؟»، «چه کسی میتواند شاعر انقلاب خطاب شود» و ... پرسشهای سهل و ممتنعی است؛ هم میتوان به آن پاسخ داد و هم نمیتوان. پیدا کردن یک پاسخ واحد برای هر یک از این پرسشهای به ظاهر ساده، زمانی طولانی میطلبد، آن هم در جلسات مفصل که شاعران و کارشناسان به یک جمعبندی برسند.
طی سالهای گذشته نهادها، مراکز و انجمنهای ادبی مختلف تلاش کردهاند تا به یاری شعر میانسال انقلاب بیایند و با ایجاد فضا و زمینه کار، دریچه جدیدی به روی ادبیات انقلاب اسلامی بگشایند، اما ماحصل این فعالیتها از نظر اهل نظر و کارشناسان، چندان مطلوب نبوده است. انجمن شاعران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، انجمنی تازهتأسیس با حضور شاعران نام آشنای انقلاب اسلامی است که قرار است فعالیت خود را به صورت رسمی از این هفته آغاز کند. حسین اسرافیلی، مدیر این انجمن، میگوید که هدف از راهاندازی این انجمن، برطرف کردن خلأها و ضعفهای موجود در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی است. او میگوید این انجمن تلاش دارد تا فارغ از نگاههای سیاسی، به آموزش ادب گرانسنگ و ارجمند فارسی بپردازد و زمینه را برای فعالیت شاعران جوان انقلاب اسلامی فراهم کند. خبرگزاری تسنیم با او در این رابطه به گفتگو پرداخته که به این شرح است:
*تسنیم: حوزه هنری در سالهای پس از انقلاب به عنوان مجمعی برای شاعران و هنرمندان انقلابی فعال و مطرح بوده است. در سالهای گذشته نیز مراکز و انجمنهای دیگری با این هدف شکل گرفت و به مکانی برای دور هم جمع شدن شاعران انقلاب شد؛ مراکزی مانند شهرستان ادب و .... تشکیل انجمن شاعران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در باغ موزه با چه هدفی صورت گرفته است؟ آیا تشکیل این انجمن به نوعی موازیکاری با دیگر مراکز و انجمنها نیست؟
همانطور که گفتید ما انجمنهای زیادی داریم که در این زمینه فعالیت میکنند؛ نهادهایی مانند حوزه هنری، انجمن شاعران، شهرستان ادب و ... که جلساتی را با حضور شاعران برگزار میکنند، آموزشهایی هم برای شاعران دارند و خودشان هم به چاپ کتاب این شاعران اقدام میکنند. اما انجمن شاعران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز با اهدافی راهاندازی شده که شاید عملکردش در برخی از مسائل متفاوت با دیگر انجمنها باشد. اولین نکته این است که انجمن تلاش دارد تا بر شاعران جوان متمرکز باشد و آموزشهای لازم را در این زمینه ارائه دهد. سؤال اینجاست که با وجود انجمنهای مختلف، این انجمن چرا تشکیل شد؟ پاسخ این است که بسیاری از انجمنها به وظایفی که برعهده دارند، به درستی عمل نمیکنند. متأسفانه گاه دیده میشود که آموزشهایی که در برخی از انجمنهای ادبی ارائه میشود، در ادامه زبان فاخر و ارجمند فارسی نیست و شاعران جوان را به این سمت هدایت نمیکنند.
اکثر شاعرانی که در این دست از انجمنها هستند، متاسفانه از ادب گذشته بیاطلاعاند و نمیدانند ادب گذشته از نظر ساختاری و محتوایی چه ویژگیهایی داشته است؛ با توجه به این موضوع، انجمن شاعران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تشکیل شد تا شاعران جوان را با ادب گرانسنگ آشنا کند و مؤلفههای این زبان را به شاعران جوانتر نشان دهد.
بیاطلاعی انجمنهای ادبی از ادب ارجمند و گرانسنگ فارسی
این انجمن قصد دارد تا هویت ملی و دینی را بیان کند تا کسانی که در این زمینه استعداد دارند، پرورشدهنده ادبیات ارجمند گذشته ما باشند؛ بنابراین انجمن تازهتأسیس هم میتواند کلاسهای آموزشی داشته و هم در فعالیتهای فرهنگی تأثیرگذار باشد.
با توجه به شرایط موجود، وجود انجمن متعهد و آرمانگرایی که با آرمانهای امام (ره) و انقلاب ارتباط داشته باشد و در عین حال، نسبت به ادب گرانسنگ گذشته آشنا باشد، خالی بود.
*تسنیم: البته به نظر میرسد که برخی از مراکزی که از آنها یاد شد، مانند حوزه هنری، نسبت به دورههای قبل منفعلتر عمل میکند. در دورهای حوزه هنری اولین و آخرین محفل شاعران و هنرمندان انقلاب بود و جریانسازی میکرد، اما در این سالها این نقش کمرنگتر شده است.
تقریباً میتوان همین را گفت. حوزه اندیشه و هنر اسلامی که بعدها به نام حوزه هنری مطرح شد، گاه درجا میزند. متأسفانه تعداد کارمندان حوزه هنری بیشتر از هنرمندانش است؛ متأسفانه حوزه بیشتر تبدیل به یک نهاد اداری شده تا فرهنگی و هنری. یک جوان که میخواهد کتابش را چاپ کند باید دو تا سه سال زمان صرف کند. با توجه به همین مشکلات بود که ما قصد داشتیم انجمنی میخواستیم که کار اداری نداشته باشد و تنها رویکردش، فرهنگی باشد و آثار را با حداقل هزینهها منتشر کند.
جای خالی نقد آینهوار در ادبیات انقلاب
*تسنیم: در سالهای گذشته یکی از اصلیترین و در عین حال مغفولترین موضوع در انجمنها و مراکز ادبی، نقد عالمانه و منصفانه است. متأسفانه ما در سالهای گذشته دیگر کمتر با نقد به اصطلاح آینهوار مواجه هستیم که در کنار نقاط قوت، کاستیها و ضعفهای یک اثر ادبی را نیز برشمارد. انجمن شاعران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تا چه اندازه در صدد رفع این کاستی در فضای ادبی کشور است؟
یکی از اصلیترین اهداف انجمن نقد ادبی با حضور کسانی است که اهل نقد باشند. متأسفانه ما بعد از انقلاب کمتر کسی را داشتهایم که منتقد ادبی باشد؛ عمده نقدها از منظر شخصی نوشته شدهاند. ما قصد داریم تا در این انجمن شرایط را برای حضور منتقدان فراهم کنیم. متأسفانه برخی از شعرهای سالهای گذشته عمرشان کوتاه بوده و با توصیفات عریان و نقدهای بهبه و چهچهی عمرشان به سر میآید. انجمن شاعران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با توجه به این شرایط قصد دارد زمینهای را برای حضور شاعران جوان فراهم کند تا آنها با ادب قدیم آشنا شده و از حضور اساتید و منتقدان ادبی بهرهمند شوند.
*تسنیم: آقای اسرافیلی، متأسفانه یکی از رویکردهایی که در سالهای گذشته در حوزه فرهنگ و ادبیات دیده میشود، نگاه سیاسی و دستهبندی کردن شاعران از این منظر است. گاه دیده شده که مسئولی، شاعران انقلاب را از این نگاه دستهبندی میکند. به نظر شما این نوع نگاهها تا چه اندازه به ادبیات انقلاب ضربه زده و انجمن شاعران انقلاب و دفاع مقدس تا چه اندازه بر این امر اهتمام دارد که از این فضا دور باشد و انجمن، انجمنی برای همه شاعران انقلاب باشد؟
هرکس وابستگی فکری و اندیشهای به جریانی دارد، نهایت تلاش ما این است که از نگاههای حزبی به دور باشیم؛ به همین دلیل برای تشکیل این انجمن از افراد مختلف با تفکرات حزبی متفاوت تدعوت کردیم تا اینطور احساس نشود که انجمن وابسته به یک جریان فکری خاص است. امیدوارم که در ادامه راه نیز بتوانیم این موضوع را ثابت کنیم.
فرهنگ و هنر انقلاب؛ قربانی نگاههای سیاسی
متاسفانه نگاههای سیاسی سبب شده تا برخی از مدیران فرهنگی نیز با این نوع نگاه انتخاب شوند و در این میان، فرهنگ بیشترین ضربه را خورده است. به عنوان نمونه، ما طی چهار دهه گذشته همواره رایزن فرهنگی در کشورهای مختلف داشتهایم، اما از این تعداد چند نفرشان فرهنگی بوده و براساس رابطههای خانوادگی انتخاب نشدهاند؟ شاید بتوان گفت که به انگشتان دست هم نمیرسند. دیده شده که شخصی بیکار بوده، نامه زدهاند تا رایزن فرهنگی شود؛ در حالی که نمیداند فرهنگ را چطور مینویسند. پسرخالهها و پسرعمهها را براساس رابطههای خانوادگی و نه ضابطه و توانایی، گاه مدیر فرهنگی میکنند.
امثال محمدحسین جعفریان، علیرضا قزوه، موسوی گرمارودی و ... در میان رایزنهای فرهنگی چهار دهه گذشته کم بوده است. به همین دلیل است که امروز کمتر کشوری را سراغ دارید که با فرهنگ ما آشنا باشد، حتی در میان کشورهای همسو و یا کشورهای منطقه. این نوع نگاهها به فرهنگ و هنر انقلاب لطمه زده است.