ماهان شبکه ایرانیان

The Wild Pear Tree، جدیدترین اثر نوری بیلگه جیلان

همچنین بخوانید: بررسی فیلم Cold War: درامی عاشقانه‌ و غم‌انگیز با موسیقی فوق‌العاده

“و در آخر فیلمی از جیلان Ceylan …” این جمله را بارها در جشنواره کن Cannes امسال شنیدم. وقتی لیست فیلم‌های جشنواره امسال را ببینی، نمی‌توان فیلم باابهت آخر لیست را نادیده گرفت: (به ترکی Ahlat Agaci) «درخت گلابی وحشی» The Wild Pear Tree، فیلمی 188 دقیقه‌ای از کارگردان ترک، نوری بیلگه جیلان Nuri Bilge Ceylan. فیلمی قوی و تاثیرگذار در جشنواره‌ای پر از فیلم‌های سرگرم‌کننده و جالب. قرار گرفتن یک فیلم در آخر لیست می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، گاهی به دلیل زمان‌بندی ساخت فیلم، فیلم‌سازان زمان بیشتری برای تمام کردن فیلم نیاز دارند. اما معمولا وقتی فیلمی در آخر لیست قرار می‌گیرد، برای بیان نکته‌ای است. جیلان کارگردانی است که نمی‌توان او را نادیده گرفت.

همچنین بخوانید:
بررسی فیلم Cold War: درامی عاشقانه‌ و غم‌انگیز با موسیقی فوق‌العاده

او یکی از بهترین فیلم‌سازان سینما است و جایزه نخل طلا را برای آخرین اثر خود، «خواب زمستانی» Winter Sleep در سال 2014 برده است و هیچ‌وقت از جشنواره‌ای دست خالی برنگشته است. فیلم‌های او روند آرامی دارند و به موضوعات مهمی می‌پردازند، بنابراین قرار دادن فیلم او در آخر جشنواره و قبل از تمام شدنش، حتما دلیلی دارد.
«درخت گلابی وحشی» داستانی طولانی، اما خوشبختانه بسیار سرگرم‌کننده است. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم در هنگام تماشای فیلمی از نوری بیلگه جیلان آن‌قدر بخندم. البته جیلان با طنز بیگانه نیست، ساخته سال 2003 او، Uzak «دور»، که باعث شناخته شدن او در سطح جهانی شد، در حقیقت داستانی کمدی در مورد زوج عجیبی است. در نیمه اول فیلم 2011 او، «روزی روزگاری در آناتولی» Once Upon a Time in Anatolia، صحنه‌های بامزه‌ای وجود دارد. اما در نیمه اول «درخت گلابی وحشی» که داستان یک نویسنده پس از فارغ‌التحصیلی و سرگردانی بین شهر چناق‌قطعه و زادگاهش چان، را روایت می‌کند، جیلان بامزه‌ترین و با سیاست‌ترین، و می‌توان گفت شخصی‌ترین، حرف‌های کنایه‌ای خود را بیان می‌کند.

از اولین ساخته او، «قصبه» Kasaba، که روایتی از مکالمه‌های یک خانواده روستایی بود، جیلان همیشه در تلاش بوده تا ریتم ملایم و خاطره‌انگیز داستان‌های چخوف را در آثارش زنده کند.
بسیاری از کسانی که جیلان را خالق داستان‌هایی با شخصیت‌های آرام و بی‌خیال می‌شناسند، از شنیدن این حرف تعجب خواهند کرد. اما در «خواب زمستانی»، جیلان با بازنگری در سبک خود، داستان را به نحوه دیگری روایت کرده است. نمی‌توان گفت که او کاملا در این‌کار موفق بوده است، با این‌حال در «درخت گلابی وحشی»، جیلان علاقه خود به دیالوگ‌ها و بحث‌های بین شخصیت‌ها را به روش جدیدی کارگردانی کرده است، با نمایش نیمی از فیلم در قالب بحث‌ها و مکالمه‌های جدی، پرتنش و بامزه‌ای در مورد ادبیات، محبوبیت، عشق و مدرنیته. موضوعاتی که برای هنرمندان امروز مهم است، مخصوصا در کشوری مانند ترکیه.در «درخت گلابی وحشی»، شخصیت اصلی داستان، سینان Sinan (با بازی دوگو دمیرکول Dogu Demirkol)، فارغ‌التحصیل جوانی است که آرزوی نویسنده شدن در سر دارد و در بین محتاط‌گرایی و ناامیدی در نوسان است. او سراغ نویسنده معروفی می‌رود و با او در مورد مسایل مختلف صحبت می‌کند، موضوعاتی مانند: آیا داستان‌ها باید پیامی برای خواننده داشته باشند؟ آیا شخصیت یک نویسنده باید در آثارش تاثیر بگذارد؟ آیا استفاده از موضوعاتی که برای برخی مقدس است در کارهای خود ایرادی ندارد؟ مکالمه آن‌ها در آخر به بحثی شدید تبدیل می‌شود، چرا که سینان جوان ایده‌آل‌گرایی است که سوال‌هایش پایانی ندارد و جواب‌های نویسنده نیز از پاسخ‌‌های آرام و حساب‌شده به جواب‌هایی تند و عصبانی تبدیل می‌شود.
در پس همه این‌ها، می‌توان مسیری که خود جیلان طی کرده است تا از آن هنرمند جوان پر از ایده‌‌های نو به کارگردان موفق تبدیل شود، را دید. در نگاهی عمیق‌تر می‌توان این سوال را دید که یک هنرمند چطور می‌تواند با موضوعات زمان خود ارتباط برقرار کند. این سوال، مساله مهمی برای جیلان است، هنرمندی محبوب و موفق و در عین‌حال اپوزیسیون در کشوری با نوسانات سیاسی شدید. (به علاوه این‌ها، از منبع معتبری شنیدم که صحنه بحث سینان با نویسنده، اشاره‌ای کنایی به مشاجره و مشکلات جیلان با دوست قدیمی خود، زکی دمیرکوبوز Zeki Demirkubuz، کارگردان فیلم «صفحه سوم» The Third Page، دارد.)جیلان به دنبال پیدا کردن جوابی برای این موضوعات نیست، بلکه سعی در مطرح کردن آن دارد. حتی احمقانه‌ترین نظرات سینان نیز اشاره‌ای به نکته قابل توجهی دارد. پس از بحث با نویسنده، سینان به دیدن مدیر شرکت ساخت‌وسازی می‌رود که به علاقه زیادی به کتاب خواندن دارد و حامی مالی بسیاری از پروژه‌های فرهنگی شهر بوده است. او نظر کاملا متفاوتی از سینان در مورد داستان‌هایی جالب و ارزشمند، دارد. از نظر او داستان منطقه چناق‌قطعه و درگیری‌هایی که در آن اتفاق افتاده است می‌تواند داستان جالبی باشد و از شنیدن نظر سینان، که برای او داستان‌های آدم‌های معمولی جالب‌تر از سربازان و قهرمان‌های جنگی است، تعجب می‌کند. این مرد نمادی از کسانی است که خواستار جهت‌گیری سیاسی و واقع‌گرایانه‌ای از هنرمندانی هستند که هدف آن‌ها روایت کردن داستان‌های روزمره انسان‌هاست..
پس از آن سینان به دیدن خانواده خود می‌رود، مادر و پدرش، معلمی در آستانه بازنشستگی و معتاد به قمار (با بازی مورات جمجیر Murat Cemcir). پدر سینان در هیچ‌کاری موفق نیست، در طی سال‌های قمارش حتی یک‌بار نبرده است و پول زیادی بدهکار است. سینان از دیدن بی‌مسئولیتی و نگرش پدرش به دنیا خجالت‌زده است. او کسی است که از این دنیا فرار کرده است و سعی دارد مشکلات و تجربیات خود را در قالب هنر و کتابی که در حال نوشتن آن است، بیان کند.برخلاف صحنه‌های قبلی فیلم که مکالمه‌های سینان با شخصیت‌های دیگر را نمایش می‌داد، صحنه‌های حضور او در کنار خانواده، با نمایش مناظر در مه و برف و آفتاب، همراه است که حال و هوای شاعرانه‌ای به آن داده است. حال و هوای شاعرانه و رمانتیک این صحنه‌ها با صحنه‌های مکالمه‌های او، تضاد قابل توجهی دارد و دیالوگ سینمایی تاثیرگذاری بین نگاه استدلالی و رویاگونه را نمایش می‌دهد.
داستان «درخت گلابی وحشی» حتی اگر در آخر به جواب سوال‌های سینان نرسد، مسیری را طی می‌کند. وقتی فیلم وارد یک ساعت نهایی خود می‌شود، دیگر اثری از کمدی و بحث‌های مختلف نیست و داستان جهتی دیگر می‌گیرد. سینان متوجه می‌شود که بیشتر از چیزی که فکر می‌کرده به پدرش شباهت دارد و به درکی از دغدغه‌های پدرش، فقر، درد و خشم می‌رسد.
با این‌حال بازهم امیدی وجود دارد، این‌که نزدیک شدن به ذات خود می‌تواند جوابی به سوال این‌که چطور کسی می‌تواند در این دنیا زندگی کند و اثری خلق کند، بدهد.
«درخت گلابی وحشی» من را به یاد دو فیلم اول جیلان، «قصبه» و «ابرهای ماه مه» Clouds of May، که در شهر خود و با حضور دوستان و خانواده خود ساخته بود، انداخت. با این‌که «قصبه» بود که نام جیلان را مطرح کرد، اما فیلم روان و راحتی نبود، پس از آن فیلم موفق‌تر «ابرهای ماه مه» که حال و هوای فیلم قبلی را حفظ کرده بود، تلاش فیلم‌ساز برای ساخت داستانی در شهر خود و با بازی والدینش در آن را نشان می‌داد. (تاثیر سه‌گانه کوکر کیارستمی بر این اثر جیلان کاملا مشخص است.)
می‌توان گفت این دو اثر جیلان، نگاهی صمیمانه و خسته به زندگی در شهرهای کوچک بود، اما الان متوجه می‌شوم که ما به درستی دیدگاه جیلان در مورد خانواده‌اش و یا نظر آن‌ها در مورد او را درک نکرده‌ایم. به نظر می‌رسد «درخت گلابی وحشی» قسمت سوم این داستان‌ها و یا داستانی نشات گرفته از آن دو باشد، روایت مسیر فلسفی که یک هنرمند با استعداد برای شناخت خود و پیدا کردن راهش، طی کرده است. صحنه پایانی فیلم، نشان از این دارد که کار جیلان هنوز تمام نشده و مسیرش ادامه دارد.
این مطلب از نوشته بیلگه ابیری Bilge Ebiri در سایت ویلیج ویس The Village Voice گرفته شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان