سرویس فرهنگی فردا؛ احسان سالمی: جدایی بخش بینالملل فجر از بخش ملی آن یکی از چالشیترین اتفاقات سینمایی کشور در دولت یازدهم بود. اقدامی که با پیشنهاد حجتالله ایوبی رئیس پیشین سازمان سینمایی که تا همین چند ماه پیش ابتدای سکان هدایت سینمای ایران را در دست داشت؛ صورت گرفت؛ اما خروجی آن برای سینمای ایران چندان دلچسب نبود.
ماجرا از کجا آغاز شد؟
اولین زمزمههای جدایی بخش بین الملل از بخش ملی جشنواره فیلم فجر در همان سال ابتدایی مدیریت ایوبی در سازمان سینمایی قوت گرفت ولی اولین گام در این مسیر در دی ماه سال 93 برداشته شد تا برای اولین بار بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر از بخش ملی آن جدا شود و زمان برگزاری آن به اردیبهشت ماه سال بعدش منتقل شد. ولی مدیران سازمان سینمایی هدفهایی فراتر از جدایی این دوبخش داشتند و به نوعی به دنبال تاسیس یک جشنواره سینمایی جدید بودند، به همین خاطر بود که وقتی در اردیبهشت ماه سال 94 ایوبی در حکمی محمد حیدری را به عنوان دبیر سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر منصوب کرد بلافاصله طی حکمی عجیب رضا میرکریمی مدیرعامل وقت خانه سینما را به عنوان دبیر اولین «جشنواره بین المللی فیلم ایران» منصوب کرد.
صدور این حکم اعتراض گسترده نمایندگان مجلس، فعالین فرهنگی و رسانهها را در پی داشت چرا که همه بر این موضوع تاکید داشتند که اعتبار اصلی جشنواره فیلم فجر به نام آن است که هرساله در ایام جشنواه فجر برگزار میشود و حذف عنوان «فجر» از این جشنواره کاری نادرست و به نوعی دهنکجی کردن به مهمترین اتفاق تاریخی سالهای اخیر مردم کشورمان است.
ابوالقاسم طالبی کارگردان سرشناس سینمای ایران که سابقه آثار ارزشمندی چون «قلادههای طلا» و «یتیمخانه ایران» را در کارنامه دارد نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و در نامهای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور حذف نام «فجر» را چراغ سبز به دشمنان اندیشههای حضرت امام خمینی(ره) توصیف کرد.
در نهایت این اعتراضات سبب شد تا ایوبی از تصمیم خود منصرف شود و نام این جشنواره به «جشنواره جهانی فیلم فجر» تغییر پیدا کند. (دیگر حواشی این ماجرا را در
اینجا بخوانید.)
آرزوهای نادرست آقای رئیس، از هنر تجربه تا جدایی فجر ملی و بینالملل
جدایی دو بخش ملی و بینالملل فجر در حالی صورت گرفت که مدیران سازمان سینمایی از هیچ تلاشی برای مطرح کردن این جشنواره در میان رسانهها و چهرههای داخلی دریغ نکردند ولی مهمترین مشکل جشنواره که عدم برخورداری از هویتی مشخص بود، باعث شد تا این جشنواره مثلا بینالمللی تبدیلی به محفلی برای جمع شدن فیلمسازان درجه سه سینمای جهان و فرصتی برای نمایش آثار ایرانی راه نیافته به بخش ملی فجر و یا برخی از آثار شاخص سینمای جهان که اکران بینالمللی خود را پشت سرگذاشتهاند و حالا به راحتی میتوان آنها را از اینترنت دانلود کرد؛ شوند!
همین عدم تعیین هویت و چارچوبی درست برای این جشنواره بود که باعث شد حتی حضور عباس کیارستمی در اولین دوره آن نیز چندان مورد توجه قرار نگیرد و حالا هم پس از تجربه دو دوره از برگزاری آن، در روزهایی که رضا میرکریمی و همکارانش در حال برگزاری سومین دوره کاملا مستقل این جشنواره از بخش ملی هستند، اخبار جشنواره جهانی حضور به شدت کم رنگی در میان اخبار فرهنگی کشور داشته باشد.
جالب آن که حجتالله ایوبی رئیس پیشین سازمان سینمایی سال گذشته در جمع مدیران اجرایی این جشنواره جدایی بخش ملی و بینالملل فجر را یکی از آرزوهای خود دانسته بود! در سخنانی در این زمینه گفته بود: «جدایی جشنواره ملی و بین المللی فیلم فجر، اقدام درستی بود. من آرزوها و برنامه های زیادی برای سینمای ایران دارم، یکی از این آرزوها استقلال بخش بینالملل بود که امروز با شنیدن برنامهها و ایدههای شما، بسیار به برگزاری درست آن امیدوارم.»
البته این تنها نمونهای از آرزوهای نادرست ایوبی برای سینمای ایران بود که در نهایت نیز نتیجهای عکس را برای سینمای ایران در پی داشت؛ اتفاقی که دقیقا برای گروه دولتی و کاملا سوبسیدی هنر و تجربه نیز به وقوع پیوست تا پس از ایجاد فاصلهای هشت ساله از دوران غلبه سینمای ضدمخاطب معناگرا بر سینمای مخاطبپسند و جذاب مورد توجه مردم، یک بار دیگر با یارانه دولت و حمایت تمام و کمال مدیران فرهنگی دولت تدبیر و امید یکی از کممخاطبترین بخشهای سینمای ایران تبدیل به یکی از پای ثابتهای جشنواره فجر و چرخه نمایش آثار سینمایی کشور شود. چرخهای برای اکران فیلمهای توقیفی و در کمد مانده و یا آثاری که اساسا ساخته شدند تا مخاطب را از سینما فراری دهند! (نظر کارشناسان سینمایی در ارتباط با مدیریت سینمایی دولت یازدهم را در
اینجا بخوانید.)
هزینههای بیتدبیری برای اعتبار بینالمللی سینمای ایران
حالا اما در شرایطی که سومین دوره مستقل جشنواره بینالملل فجر اولین روزهای برگزاری خود را پشت سرمیگذارد، محمدمهدی حیدریان رئیس فعلی سازمان سینمایی که مدت کوتاهی است جایگزین ایوبی در این سمت شده، در گفتوگو با خبرگزاری فارس به نوعی از احتمال منتفی شدن جدایی فجر بینالملل و ملی سخن گفته است. حیدریان در بخشی از این مصاحبه گفته است: رئیس سازمان سینمایی در پاسخ به این پرسش که آیا جشنواره جهانی فیلم فجر در سال آینده نیز به صورت جداگانه برگزار خواهد شد، عنوان کرد: «برای تصمیمگیری در این زمینه زود است، بعد از پایان جشنواره گذشته، یک کمیته فنی تشکیل شده است و بررسیهایی در آن صورت گرفت. قطعاً تغییرات و تفاوتهایی نسبت به جشنواره سال قبل خواهیم داشت، اما اینکه این تغییرات با تفکیک همراه شود یا خیر، ظرف دو ماه آینده مشخص میشود.»
هر چند که برگزاری جداگانه جشنواره جهانی فجر امری اشتباه بود که بیشتر حاصل سلایق شخصی آقای ایوبی و نه امری کارشناسی شده و دربرگیرنده نظرات همه صاحبنظران این حوزه؛ اما طرح این موضوع از جانب حیدریان یعنی اینکه احتمال دارد که جشنواره جهانی فجر تنها سه دوره پس از برگزاری خود، کاملا از تقویم سینمایی کشور حذف شود و حذف این جشنواره در این شرایط بیاعتباری بزرگتری برای سینمای ایران محسوب میشود.
البته در تاریخ سینمای جهان و ایران کم نبودند جشنوارههایی که پس از برگزاری چندین دوره، دیگر خبری از آنها نشده ولی در شرایطی که همه مدیران سینمایی در تلاش بودند تا با حضور چهرههای مختلف به این جشنواره دولتی اعتبار ببخشند، عدم برگزاری آن اثرات منفی گستردهای بر اعتبار بینالمللی جشنواره فیلم فجر دارد.
همچنین نباید این موضوع را نیز فراموش کرد که برگزارکنندگان این جشنواره از همان ابتدا سیاستهای اشتباهی را برای برگزاری آن در پیش گرفتند؛ سیاستهایی که حاصل بیتدبیری دولت تدبیر و امید بود و در نهایت نیز با تغییر رویه آن به این شکل و ادغام مجددش با بخش ملی، با وجود همه حسنهایی که میتواند باشد در نهایت بیشترین ضربه به اعتبار سینمای ایران خواهد زد.