خبرگزاری ایسنا: روزنامه گاردین در گزارشی تحلیلی مینویسد: «ترامپ بر بازگرداندن نیروهای آمریکایی از افغانستان و سوریه تاکید دارد اما در آن واحد مشاورانش را با رویکری جنگ طلبانه در قبال ایران به ویژه دچار شگفتی کرد که خطر بروز جنگهای جدید را نوید میدهد.
ترامپ در عین انتقاد از دولت ایران، تصمیمی برای رویارویی با تاثیر ایران توسط نیروهای آمریکایی در سوریه ندارد. او در عین اینکه کره شمالی را به جنگی تمام عیار تهدید کرده اما مدعی شده که عاشق کیم جونگ اون، رهبری کره شمالی است؛ اگرچه دیکتاتور جوان این کشور آسیایی هنوز نشانهای از توقف برنامه های اتمی خود رو نکرده است.
ترامپ حتی میلی به انتقاد از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه ندارد و با این کار بر گمانه زنیها درباره اینکه تحت کنترل کرملین است، میافزاید. اما آنطور که استدلال میکند دولت کنونی واشنگتن نسبت به دولت قبلی موضعی سختتر در قبال روسیه گرفته و تحریمهای بیشتری علیه آن وضع کرده و تسلیحات مرگباری را در اختیار اوکراین گذاشته است.
نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد سیاست خارجی در دوران ترامپ با دولتهای قبلی کاملا متفاوت است. یکی از آنها شخصی سازی روابط با دولتهای خارجی است.
از قرار معلوم، ترامپ بیش از مشاورانش در سیاست خارجی و موسسات امنیتی به غرایزش اعتماد دارد و این غرایز او را به سمت خودکامگان سوق میدهد و از متحدان قدیمی دموکراتیکش که او آنها را منفعت طلب میبیند، دور میکند.
یکی دیگر از رویکردهای ترامپی در جهان سوق یافتن به سمت از میان برداشتن میراث باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا و سایر روسای جمهوری این کشور است. هرآنچه که اوباما موافقش بود، ترامپ با آن مخالف است؛ از توافق اتمی 2015 با ایران تا تعاملات تجاری در منطقه پاسیفیک یا با اروپا یا حتی توافق آب و هوایی پاریس.
عدم اعتماد به توافقات چند جانبه و نهادینه رویکرد سوم ترامپ است. الگوی ترامپ برای توافق، قرار گرفتن دو مرد قدرتمند نشسته بر سر میز روبهروی یکدیگر است. میز گردی با صداهای مختلف او را ناامید کرده و مجبورش میکند تا به خارجیهایی که قدرت کم یا دیدگاه و نظر متفاوتی دارند، گوش دهد. او از این جهت جان بولتون را به عنوان مشاور امنیت ملی خود انتخاب کرده تا تعهدات بینالمللی آمریکا را نابود کند.
ترامپ هنوز بابت بحرانی بینالمللی که خود مسببش نباشد، در بوته آزمون قرار نگرفته است. در دو سال آتی، ما شاهد این خواهیم بود که آیا این شانس ادامه مییابد.
اقتصاد
ترامپ سال گذشته میلادی به خبرنگاران گفت: این بزرگترین اقتصاد در تاریخ کشور ماست.
دو سال مانده از ریاست جمهوری ترامپ او پیشرفتهایی داشته اما مشکلات بزرگی هم داشته است. بسیاری از آنها را خودش سبب شده است.
بیکاری به سطحی غیرقابل باور از زمان نخستین فرود بر ماه نزدیک میشود. وضعیت بیکاری ماه گذشته میلادی شدت گرفت اما این مساله زمانی به چشم آمد که کارگران بیشتری به جمع کسانی پیوستند که به دنبال شغل بودند. گرچه گفته میشود حدود پنج میلیون شغل در دوره ترامپ ایجاد شده است.
کملا مورد شک و شبهه است که مدعی شویم روسای جمهوری آمریکا شغل "ایجاد" میکنند اما زمانیکه اوضاع خوب است، آنها از این امر به نفع خود استفاده میکنند و ترامپ نیز از این قاعده مستثنی نیست. بهبود کنونی اوضاع در دوران باراک اوباما آغاز شد. حتی با وجود پیشرفت قابل ملاحظه در دوران ترامپ، او راهی دارد که از پیش تعیین شده و آن را در پیش گرفته، پیش از آنکه بتواند وعدهاش را در "خدای تولید شغل" بودن، عملی کند.
بیل کلینتون، رئیس جمهوری پیشین آمریکا با ایجاد 23 میلیون شغل در دو دوره ریاست جمهوریاش رکورد بیشترین تعداد ایجاد مشاغل را دارد. اوباما که در آستانه بدترین رکود اقتصادی به ریاست جمهوری رسید، 10 میلیون شغل در طول هشت سال فعالیتش در این سمت افزود.
ترامپ اما در آغاز، شروع خوبی دارد و وضعیت همین است. آمریکا رشد 99 ماهه پیاپی مشاغل را تجربه کرده و کاهش در این مورد به نظر اجتناب ناپذیر است.
ترامپ یک پله اما از اوباما بالاتر است. دستمزدها در نهایت پس از سالها رکود، کمی بالا رفت.
در موارد دیگر، سوابق اقتصادی ترامپ ناموزونتر و نامناسبتر است.
بزرگترین دستاورد سیاستگذاری ترامپ کاهش مالیاتی 1.5 تریلیون دلاری است که او در نوامبر 2017 آن را اجرایی کرد. اگرچه این اقدام از سوی منتقدان راستی و چپی به عنوان هدیهای برای بنگاهها و جمعیت اقلیت یک درصدی مورد انتقاد قرار گرفت، اما به دموکراتها کمک کرد تا در انتخابات کنگره در نوامبر پیروز شوند.
یکی دیگر از سیاستهای قابل توجه اقتصادی ترامپ جنگهای اقتصادی است. ترامپ به چندین دهه توافقات تجاری پایان داد و بزرگترین شرکای تجاری خود را به دشمنانش تبدیل کرد. تاثیر این بذر کینهای که او کاشت، هنوز هم در حال ارزیابی است اما باعث مشکلاتی در بازار سهام شده و ممکن است باعث کاهش سرعت در اقتصاد چین هم شود. کمپانی اپل برای نخستین بار از 2002 اخطار سود خود را در اوایل ماه جاری میلادی منتشر کرد و علت آن را کاهش سرعت اقتصاد در چین دانست. اخطارهای دیگری در پیش است.
پوپولیسم اقتصادی ترامپ به او کمک کرد تا انتخاب شود. اینکه او برای دور دوم پیروز شود، به این مساله بستگی دارد که آیا بتواند وعدههایی را که نخستین بار مطرح کرد، عملی کند یا اقداماتی را که در دو سال گذشته انجام داده، گریبانش را بگیرد.
سیستم قضایی
این را عملیات پدرسالاری بنامیم. مردان سالخورده سفیدپوست برای نبردی از دست رفته علیه تغییر جمعیتی در آمریکا مبارزه میکنند اما ترامپ 72 ساله و میچ مک کانل 76 ساله، رهبر سنا برای حفظ برتری مردان سفیدپوست در دادگاههای آمریکایی تمام تلاش خود را به کار میگیرند.
برای مدت دو سال، آنها تنها مردان سفیدپوست محافظه کار را برای حضور در دادگاهها گماردهاند به طوری که انتصابهای دائمی آنها به این معنا خواهد بود که این کرسیهای قضاوت در دادگاههای فدرال خیلی کمتر شبیه به کشوری است که آنها بر آن تسلط دارند.
برای حزبی که در راس قدرت است، این یک تجارت معمول است اما در اصل این ماحصل استراتژی بلندمدت مککانل است. او جلوی دهها کاندیدای اوباما برای دادگاههای فدرال را با امنتاع از برگزاری رای در سنا گرفت و شرط بست که در 2016، یک جمهوری خواه ممکن است پیروز ریاست جمهوری شود و قضات محافظه کار بیشتری را معرفی کند.
پس از مرگ آنتونین اسکالیا، قاضی دادگاه عالی در 2016، مک کانل از کنترل خود بر سنا برای حفظ خالی بودن این کرسی برای 293 روز با ممانعت از یک جلسه برای مریک کارلند، کاندیدای معرفی شده برای این سمت از سوی اوباما استفاده کرد.
برای مسیحیان سفید پوست انجیلی، یک کرسی خالی در دادگاه عالی اصلیترین دلیل متقاعد شدن برای رای دادن به ترامپ بود؛ مردی که سه بار ازدواج کرده و به زنا متهم است و روابط جنسی با زنان دارد.
ترامپ پس از پیروزی در ریاست جمهوری، نیل گورسوچ محافظه کار را برای این سمت معرفی کرد.
در 2018، کاندیداتوری برت کاوانا برای دادگاه عالی پس از یکسری رسیدگیهای ناقص و انتقادی درباره اتهامات گذشته مربوط به تهاجم جنسی که او آنها را رد کرد، سریعا اجرایی شد.
ترامپ و مک کانل اکثریت محافظه کاری در دادگاه را به دست آوردند و حالا چند دهه به طول میانجامد و باعث بروز امیدواریهایی برای لغو تصمیم 1973 حق سقط جنین میشود.
مک کانل و ترامپ به سرعت دادگاههای تجدیدنظر و منطقهای را به سمت راست متمایل میکنند.
تا به امروز، 85 قاضی از سوی ترامپ منصوب شدهاند که دو قاضی برای دادگاه عالی، 30 قاضی برای دادگاههای تجدیدنظر آمریکا و 53 نفر هم برای دادگاههای منطقهای هستند که سریعترین نرخ انتصاب نسبت به دولت اوباماست که در طول هشت سال دو تن را برای دادگاه عالی، 55 قاضی را برای دادگاه های تجدیدنظر و 268 تن را برای دادگاههای منطقهای منصوب کرد.
ترامپ 70 کاندیدای بیشتر را برای قضاوت در نظر دارد که باید با اکثریت آرا در سنا مورد تایید قرار گیرند؛ سنای آمریکا با 53 جمهوری خواه در مقابل 47 دموکرات در اختیار اکثریت جمهوریخواهان است. قضات منصوب شده توسط ترامپ اکثرا مردان سفیدپوست و زیر 50 سالی هستند که به عنوان قاضیهای جدید و نوپا برای یک نسل در راس امر قضاوت قرار گرفتهاند.
مجلس نمایندگان آمریکا که اکنون با اکثریت دموکراتها و ریاست نانسی پلوسی اداره میشود و کار خود را آغاز کرده، میتواند جلوی این پیشنهادهای جمهوری خواهان را بگیرد. اما دموکراتها در کنگره نمیتوانند جلوی ترامپ را در انتصاب قضات بگیرند و دستشان در این مورد بسته است.
محیط زیست
نظارت ترامپ بر محیط زیست را شاید با انکار تغییرات جوی او بهتر به یاد بیاوریم، زمانی که اعلام کرد این شوخی از سوی چین یا اتهامات فساد گسترده از سوی اسکات پرویت و رایان زینکه، روسای سابق آژانس حفاظت محیط زیست و امور داخلی آن است.
اما این بیشتر یک اقدام نابخردانه توسط دولتی است که تمایل زیادی به برجای گذاشتن یک نشانه ملموس بر سلامت آمریکاییها و جهان پیرامونش دارد.
این اقدام، به شدت سخت و دشوار است. به عنوان مثال، در بازه زمانی کریسمس تا سال نوی میلادی، آژانس حفاظت محیط زیست متوجه شد قوانین توقف انتشار جیوه که باعث بروز اختلالات عصبی، مشکلات قلبی و ریوی و اختلال در سیستم ایمنی بدن میشود، برای کارخانههای زغال سنگ بسیار ضرر آفرین است و باید متوقف شود.
این تغییر پیشنهادی تنها یکی از موارد ذکر شده در فهرستی با 80 قانون محیط زیستی است که توسط دولت ترامپ یا مورد انتقاد قرار گرفته یا متوقف شده است. اینها شامل از میان برداشتن سیاست گذاری دوران اوباما برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای از بخش انرژی، توقف ممنوعیت اعمال شده بر استفاده از مواد آفت کش مضر بر رشد نوزادان و تضعیف استانداردهای سوخت برای خودروهاست.
قوانین جدید خودرویی باعث درگیری و تنش دولت مرکزی با کالیفرنیایی شد که بیش از استانداردهای دولت فدرال، قوانین شدید مقابله با آلودگی هوا را برای خودروها و کامیونها در نظر گرفته است. انتظار میرود در سال جاری میلادی اقدامی قانونی بر روی سایر مسائل در حالی سایه بیفکند که گروههای محیط زیستی تلاش میکنند تا در مقابل عدم حمایت ترامپ از توافقات محیط زیستی، دست به اعتصاب بزنند.
برخلاف بسیاری از جنبههای زندگی، هرگونه تاخیر در زمینه حفاظت محیط زیست در حالی بسیار تخریب کننده و زیان بار است که افزایش دمای هوای کره زمین به درجهای غیرقابل تحمل برای بسیاری از آمریکاییها بدل میشود چون آنها همین حالا هم درگیر طوفانهای سهمگین، افزایش سطح دریاها و آتش سوزی جهنمی جنگلها هستند.
در اکتبر گذشته میلادی، گزارشی برجسته از سوی گروه بین دولتی سازمان ملل درباره تغییرات آب و هوایی منتشر شد که در آن نسبت به این مساله هشدار داده شده بود که تنها چند سال دیگر زمان باقی مانده تا از افزایش دمای هوا به نقطهای جلوگیری کرد که به بدترین خشکسالیها، سیلابها، افزایش غیرقابل تحمل دمای هوا و فقر منجر میشود.
ترامپ اما در واکنش به این گزارش مدعی شد که به خاطر اینکه عمویش جان ترامپ استاد مهندسی در موسسه فناوری ماساچوست است، خودش "شم ذاتی علمی" دارد! رئیس جمهوری آمریکا پیش از آنکه قضاوتش را درباره این گزارش ارائه کند، افزود، آب و هوا همچنان به فراز و نشیب خود ادامه میدهد: من به این گزارش اعتقادی ندارم!
مهاجرت
ترامپ با انتقادهای جهانی و سیاستمداران داخلی مواجه است مبنی بر اینکه مهاجران تا کجا باید برای بهرهمندی سیاسی ترامپ متحمل آسیب شوند؟
برای سه ماه در 2018، ترامپ پذیرفت که با اجبار و زور کودکان مهاجر را از خانوادههایشان جدا کرده و باعث به وجود آمدن صحنههای دلخراشی از جداییها در دادگاههای مرزی و مراکز بازداشت شود، درحالیکه پدران و مادران برای بازگشت فرزندانشان التماس میکردند. در واقع از 2017، شاید این اقدامات باعث جدایی هزاران کودک از والدینشان شده باشد.
ایوانکا ترامپ، دختر و مشاور ارشد پدرش آن چند ماه را نقطه کم رنگ برای دولت توصیف کرد؛ این سیاست در ژوئن سال گذشته میلادی متوقف شد.
و هنوز هم با وجود آنکه این سیاست به حاشیه رانده شده اما دولت به دنبال پیگیری یک دستورکار افراطی درباره مهاجرت است و خانوادهها را به روشهایی متفاوت و بسیار موذیانه جدا از هم نگه میدارد.
ممنوعیت سفر ترامپی تعدادی از کشورهای با اکثریت جمعیت مسلمان را هدف قرار داده و این امر باعث شده تا اعضای خانوادههایی که از مناطق بسیار بی ثبات جهان به آمریکا میآیند تا بستگانشان را ببینند، با مشکل روبرو شوند. اخیرا، جلوی ورود زنی از یمن را به صورت موقت گرفته بودند که آمده بود تا پسر بیمار دو سالهاش را که شهروند آمریکاست، ملاقات کند.
دولت آمریکا که مأموران اجرای قانون مهاجرت فوقالعاده در اختیار دارد، به دستگیری تعدادی از بیکاران و اخراجشان ادامه میدهد که اکثرشان هم سوابق کیفری جدی ندارند. در حال حاضر، 44 هزار نفر در بازداشتگاه مهاجران در حالی نگهداری میشوند که دادگاه مهاجرت باید به حجم زیادی از این پروندهها رسیدگی کند. هزاران تن از این افرادی که با اخراج روبرو هستند، برای چندین دهه در آمریکا زندگی کرده، خانواده و زندگی جدیدی در آنجا دارند.
در ضمن، دولت تعداد پناهجویانی را که اجازه میدهد به کشور وارد شوند به 30 هزار نفر کاهش داده است. همچنین تعداد افرادی که درخواست گرین کارتشان موفق بوده، کم شده است. ترامپ حتی شخصا تهدید کرده که تلاش میکند تا به شهروندی در صورت حق تولد پایان دهد.
همچنین مساله دیگر، کمپین بدنام ترامپ برای ایجاد دیوار در مرز جنوبی با مکزیک است که برخلاف حرفهای قبلی ترامپ نه مکزیک پول آن را داده و نه سیمانی خواهد بود.
به رغم تعطیلی دولت بر سر تامین مالی دیواری که نهایتا بخشهایی از دولت را به تعطیلی کشانده، گروهی که بیشترین آسیب را متحمل میشوند و دچار تبعات پیگیری مداوم ترامپ برای یک راه حل ناکارآمد برای یک مشکل پیچیده مرزی میشوند، پناهجویانی هستند که مجبورند بیرون از آمریکا پژمرده شوند.