به گزارش "ورزش سه"، چه از کارلوس کیروش خوشمان بیاید چه نه، همیشه یکی از جذاب ترین قسمت دیدن بازی های تیم ملی به تماشای اکشن ها و ریاکشن های او در مواجهه با اتفاقات مختلف بازی هاست و اصلا نمی توان پذیرفت که همه آنها در لحظه به وجود می آید.
جناب CQ پیش از هر دیداری مطالعه ای جامع از سرمربی و داور و احتمالا بازیکن شاخصی از تیم روبرو دارد و سپس پا به میدان می گذارد. این اتفاق با تماشای دقیق تر نوع رفتارهای او حتی در نشست های مطبوعاتی پیش از بازی ها کاملا به چشم می آید.
در این میان شاید معدود دفعاتی نیز آقای کارلوس در حین بازی متوجه اتفاقاتی شود و با هوش سرشار خود فی البداهه ری اکشنی از خود به نمایش بگذارد. درست مانند ارائه ی حرکت استثنایی و دلقک خواندن گلر تیم ملی سوریه در دیدار برگزار شده در باتلاق مالزی و یا با یقه باز و دست به کمر ایستادن کنار زمین و در انتظار خروج بنجامین ویلیامز قرار گرفتن.
حالا کاملا پیداست در ویترین مهمی همچون جام ملت های آسیا، کیروش حواس خود را کاملا جمع کرده باشد تا حتی دقیقه ای را بیهوده از دست ندهد. البته به جاست که او در ابتدا همه رفتارهای خاص خود را برای موفقیت و چربش بازی به سوی تیمش انجام می دهد اما خب! چه ایرادی دارد که تصاویری درجه یک و البته روجلدی از خود به نمایش بگذارد آن در جامی که مربیان مهم در آن حضور دارند.
پس از چهار مصاف با چهار مربی متفاوت اکنون او باید دو شب دیگر برای پنجمین بار در منطقه فنی هدایت تیم خود حاضر شود. جایی که می توان آن را سن کوچکی برای عرضه هنرنمایی های کارلوس دانست. جایی که از قضا او باید با یک جنتلمن دیگر روبرو شود. آقای مارچلو لیپی، اما این بار بدون سیگار برگ!
کی روش در دو دیدار ابتدایی تیم ملی با دو مربی معمولی روبرو شد. او در حالی که از سوی کوچیان، سرمربی تیم ملی یمن، محترم خوانده شده بود 90 دقیقه ای همراه با احترام و آرامش پشت سر گذاشت. در بازی دوم نیز کاری با هانگ سئو پارک، سرمربی تیم ملی ویتنام نداشت اما وقتی دید این مربی قصد نشان دادن خود در انجام بازی های روانی را دارد با چند حرکت او را مات کرد. جالب اینکه وقتی کیروش متوجه حساسیت پارک بر حرکت خود در محوطه فنی شد هر از گاهی و برای به هم ریختن ذهن او گامی اضافه بر می داشت تا داد و قال(دقیقا داد و قال!) مربی سن و سال دار ویتنامی را به هوا ببرد.
اما از بازی سوم اوضاع دیگر فرق کرد. کاتانچ کروات کسی بود که می توانست با کارلوس رقابت کند. این مربی باهوش که از نشست پیش از دیدار برابر ایران و با روانشناسی بالا، ری اکشن های خود را به نمایش می گذاشت از ابتدای بازی پا به پای کیروش حرکت کرد. هر چند اعتراضات او هرگز به پختگی سرمربی ایران نبود و بعضا با اضافه کاری و البته شلنگ تخته هایی همراه بود اما در نهایت و در بهترین حالت می توان گفت وی به مربی ایران نباخت.
البته کاتانچ که دقیقا مانند یک فایتر (مبارز) پا به رینگ گذاشت تلاش زیادی کرد تا موفق شود و اتفاقا در برابر کارکشته ای مانند کی روش نتیجه خوبی هم گرفت اما همین که در پایان بازی در زمین باقی مانند تا ببیند کی روش چه خواهد کرد و سپس زمین را ترک کند نشان می دهد هنوز جا دارد تا به مرد پرتغالی برسد. (او پس از دیدن کی روش که به سمتش می آمد به سوی سرمربی ایران رفت و با خنده و دست در گردن او زمین را ترک کرد)
سرمربی تیم ملی در اولین بازی حذفی اوضاع را به گونه ای دیگر دید. او حالا باید روبروی جنتلمنی مانند پیم وربیک می ایستاد که اصولا با جذبه بالای خود بازی را پی می گرفت(البته باید قبول کرد زمانی که او هنوز موهایش نریخته بود جذبه بیشتری هم داشت!) در مقابل این مربی آقای مربی ما هم هیچ حرکت عجیبی نکرد. یعنی برای کی روش دیداری که یک طرف آن یک مربی جنتلمن نشسته دیداری نیست که بخواهد از خود بیخود شود و در کنار زمین ترکتازی کند. درست مانند ایستادن روبروی یک شطرنج باز دیگر و کاملا پیداست او در این بازی ها با آرامش بیشتری به هدایت تیمش می پردازد.
هر آنچه که بود وربیک هم نمی توانست با بازیکنانش روبروی کیروش و بازیکنانش ایستادگی کند و به همین دلیل این دیدار بدون تصویر یا صحنه ای از نیمکت دو تیم که بتواند روی جلد روزنامه ای را جذاب کند به پایان رسید تا مرد پرتغالی و تیمش به یک جنتلمن دیگر بربخورند. حالا مارچلو لیپی که از نظر اعتبار جهانی می تواند نام سنگین و بزرگتری از کیروش خود را معرفی کند حریف مربی مورد نظر ماست(با ذکر این موضوع که او هنوز نتوانسته در دیداری برابر سرمربی ایران به برتری برسد).
فردا و نشست مطبوعاتی پیش از دیدار تیم ملی برابر چین نشان می دهد کارلوس چه سناریویی برای لیپی و تیمش نوشته است. او البته در دیدارهایی که برابر این مربی ایستاده با کمترین چالشی بازی را به پایان رسانده اما خب! کیروش است دیگر، تنها یک بار می تواند جام ملت های آسیا را به دست بیاورد و صحنه را در خطر ببیند اصلا بعید نیست با انفجاری اوضاع را به سود خود و تیمش برگرداند.
سال ها پیش و درباره شاهکار احمدرضا عابدزاده در دیدار برابر استرالیا گفته می شد یکی از مهمترین هنرمندان دنیا او را با سرلارنس اولیویه مقایسه کرده است. اصلا بعید نیست این نقل قول باز هم حول تیم ملی ایران و این بار برای جناب CQ اتفاق بیفتد. یک لحظه یک انفجار که صفحه شطرنج جنتلمن ها را تبدیل به صحنه ای برای درخشش سرمربی ایران کند.
علیرضا هاشمی