ماهان شبکه ایرانیان

آخرین ملک‌الشعرای ایران که بود؟

خبرگزاری تسنیم: محمدتقی ملک‌الشعرای بهار زندگی پر فراز و نشیبی داشت؛ شاید بتوان زندگی او را در دردمندی و تسلیم نشدن خلاصه کرد. او دردمند وطن بود و هرگز در برابر سختی‌های این راه، از پا ننشست.

بهار از همان اوان کودکی بارقه‌های ادبی در وجودش زبانه کشید و نشان داد که فرزند خلف پدری است که سال‌ها با شعر انس دارد و با دغدغه فرهنگ ایران زندگی می‌کند. اما پدر برخلاف محمدتقی علاقه‌ای به سپری کردن روزگار فرزند با شعر و ادب نداشت، آرزو داشت فرزندش به جای تورق دیوان‌هایی که خود او صد‌ها بار خوانده و از بر است، تاجری شود در بازار مشهد و به جای شعر و کتاب و سیاست، به شمار ارقامی بپردازد که می‌تواند رونق زندگی‌اش باشد. مرگ نابهنگام پدر، سرآغازی شد برای محمدتقی جوان؛ راهی که سرنوشت فرهنگ و ادب ایران را نیز تحت تأثیر خود قرار داد.

آخرین ملک‌الشعرای ایران که بود؟

بهار نه تنها در شعر، که در زبانشناسی، تحقیق، سیاست و روزنامه‌نگاری نیز از جمله افراد تأثیرگذار در سده متأخر است. با وجود این، جایگاه او همواره در قصیده‌سرایی و گه‌گاه مبارزات سیاسی‌اش خلاصه شده است. جفایی که نه تنها در حق او که در حق بسیاری از تأثیرگذاران معاصر روا داشته شده است. کتاب «زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملک‌الشعراء)» که به تازگی از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر شده، از جمله آثاری است که تلاش دارد تا بهار و خدمات او را از نگاه صاحب‌نظران و کارشناسان بازتعریف کند. این اثر که زیر نظر کاوه خورابه جمع‌آوری و تدوین شده، شامل 11 مقاله درباره بهار، زندگی، اندیشه‌ها و خدمات اوست. هر مقاله نیز تلاش کرده تا به وجهی کمتر پرداخته شده بپردازد.

«بهار شعر ایران» نوشته حسن بلخاری قهی، «زندگی نوبهار» از احمد تمیم‌داری، «بررسی تنوع مضامین در قصاید بهار و دلایل آن» اثر سلمان ساکت، «بازنمایی امور اجتماعی ـ. سیاسی در قصاید ملک‌الشعرای بهار» نوشته امید علی احمدی ـ. فرزانه کفاشی، «اشعار سیاسی بهار از منظر گفتمان‌شناسی انتقادی براساس نظریۀ لیوون» از حسین آریان، ماندانا علیمی، زکیه رشیدآبادی و طاهره موسی‌زاده آهق، «ملک‌الشعرای بهار، پروین اعتصامی و سیدضیاء‌الدین طباطبایی» نوشته نصرالله حدادی، «مفهوم شهر در قصاید بهار» به قلم عادله آقایی، «ملک‌الشعرای بهار و ترجمۀ متن‌های پهلوی» نوشته عسکر بهرامی، «نگاهی دوباره به قصاید دماوندیه» از محمدرضا حاجی آقابابایی، «سروده‌ای از سال‌های جوانی بهار» به کوشش الوند بهاری و «بهار و نقد ادبی» از حبیب‌الله عباسی، نعیمه غفارپور صدیقی عناوین مقالات این مجموعه را تشکیل می‌دهد.

آخرین ملک‌الشعرای ایران که بود؟

در بخش‌هایی از این کتاب به قلم بلخاری درباره خدمات و تأثیر بهار بر فرهنگ، سیاست و تاریخ ایران می‌خوانیم:

«عمر شصت و پنج ساله مرحوم محمدتقی بهار (1265-1330) مصادف با یکی از حساس‌ترین و پیچیده‌ترین ادوار حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این مرز و بوم بود. سال‌هایی که حکومت یکصد و سی ساله قاجار، آخرین نفس‌های خود را می‌کشید و در گذار انتقال به دوران پهلوی دوره‌ای برزخی را تجربه می‌کرد. دوره‌ای که ورود مذهب به سطح جامعه و حرکت‌برانگیزی آن، ظهور می‌یابد و غرب آرام آرام برای کشور یک مسئله می‌شود؛ زیرا اروپا از منظر شاهان قاجار، تعریفی خاص، بسیار سطحی و نازل دارد و محلی برای تفریح و دیدن پیشرفت‌های اروپاییان است که اثرات آن در صورت و سیرت و آرزوی فرهنگی شدن به صورت محسوسی در زیر پوست عشرت‌طلبان قاجاری می‌دود و برای هنرمندان و اندیشمندان نیز نطفه اصلی نوعی بازنگری در سنت و تاریخ اندیشه است. از این رو، دوره‌ای که بهار در متن آن متولد می‌شود، رشد می‌کند و به بار می‌نشیند، وی را به شدت درگیر جریانات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می‌سازد تا آنجا که با کودتای رضاخانی، در کنار بزرگانی، چون شهید مدرس به مبارزه با استبداد می‌پردازد، تبعید و زندانی می‌شود و البته در نهایت با برگزیدن فعالیت‌های علمی و ادبی، تسلیم سرنوشت خویش می‌گردد تا سال‌های پایان عمر، که عهده‌دار تصدی مقام وزارت فرهنگ کابینه قوام‌السلطنه می‌شود.

حقیقتاً بازخوانی تاریخ حیات بهار، بازخوانی تاریخ یکی از پیچیده‌ترین ادوار سیاسی ایران است» ....

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان