خبرگزاری مهر: احمد احمد از مبارزان به نام انقلاب اسلامی که شرح زندگی و فراز و نشیبهای تاریخ مبارزاتی او در کتاب معروف احمد احمد بارها تجدید چاپ شده، به خاطر فعالیت در احزاب و گروههای مختلف بارها به زندانهای طولانی دوران ستمشاهی افتاد. او با حزب ملل اسلامی وارد مبارزه مسلحانه شد، اما قبل از هر گونه عملکردی کل حزب دستگیر شدند وی پس از تحمل شکنجه و زندان مدتی بعد آزاد شد، اما دست از مبارزه با رژیم شاهنشاهی برنداشت. احمداحمد به همراه عباس آقا زمانی و علیرضا سپاسی آشتیانی با انگیزههای اسلامی گروهی به عنوان حزب الله تشکیل دادند، اما بیشتر گروه با این پیش فرض که سازمان مجاهدین خلق با اهداف گروه آنها نزدیک است در هم ادغام شدند، اما در همان سال 1352، سازمان مجاهدین خلق گامهای حرکت به سمت مارکسیسم شدن را در افکارش بیشتر کرده بود که دو سال بعد ماجرای تغییر ایدئولوژی عیان شد و هر فردی که مخالفت یا ناسازگاری با آن داشت حذف شد. طبیعی بود سازمانی که راه حلش اسلحه است برای حل مشکلات درون سازمانی اش از اسلحه استفاده کند. احمد احمد جزو معدود مبارزانی است که توانست از این درگیریها جان سالم بدر ببرد. «احمد احمد» در سالیان پیش از انقلاب عضو موثر بسیاری از گروههای سیاسی و مبارز بوده است و زندگی تشکیلاتی را از فداییان اسلام تا مجاهدین خلق، از موتلفه و حجتیه تا حزب ملل اسلامی و... تجربه کرده است.
احمد احمد پس از دیدن مستند راه طی، ساخته علی ملاقلی پور که به شرح زندگی و افکار مهندس مهدی بازرگان پرداخته است گفت: مستند راه طی شده از نظر تاریخی بدون مشکل است. این حرفها را مهندس بازرگان به ما هم گفته بود که ما (نهضت آزادی) آخرین گروهی هستیم که با قانون با شاه حرف زده ایم و پس از این جوانان با زبان دیگری با این حکومت حرف میزنند و مهندس بازرگان ما را هم به مبارزه مسلحانه و ادامه این مسیر تشویق میکرد.
احمد یادآور شد: در حدود ماجرای قیام پانزده خرداد با چند نفر از دوستان مبارز خدمت امام رفتیم و به اندازه یک گونی کتاب از کتب مسیحیت خدمتشان بردیم که توسط انجمنی در جامعه آن روز برای تبلیغ مسیحیت پخش میشد. امام کنار ما نشست و فقط جلد کتابها را دید. ما از ایشان خواستیم تا به ما کمک کنند تا در نشریهای که چاپ میکنیم جواب مبلغان مسیحی را بدهیم. امام تیتر کتابها را دید و کنار گذاشت و گفت: اینها را خوانده ام. فکر کردیم شاید امام برای از سر باز کردن این حرفها را زده، اما دیدیم که ایشان تأکید کرد که دو کتاب مهم دیگر دارند که آنها را هم دیده ام. تازه متوجه شدیم ایشان بیشتر از ما به تفکرات درون جامعه اشراف دارد. در ادامه امام به ما توصیه کرد راه مبارزه با ظلم و انحرافات شاهنشاهی اینها نیست، بلکه باید بروید مثل روحانیت علنی بایستید ملت را آگاه کنید.
وی ادامه داد: با آنکه بعد از سخنرانیهای امام علیه کاپیتولاسیون و مخالفت ایشان با دستگاه شاهنشاهی وابسته به بیگانگان ما را به سمت ایشان جذب کرده بود و مقلدشان شده بودیم، اما هنوز به چشم امام به ایشان نگاه نکردیم و راه خودمان را رفتیم، چون ما دنبال مبارزه مسلحانه با دستگاه شاهنشاهی بودیم و میخواستیم از مبارزه جا نمانیم مثل ماشینی که با سرعت زیاد میراند از جاده اصلی به جاده خاکی افتادیم و خدا خواست که من توانستم دوباره برگردم، ولی خیلیها در همان راه خاکی ماندند.
احمد احمد در پایان درباره منافق بودن سازمان مجاهدین خلق که در مستند راه طی شده به بررسی آن پرداخته شده گفت: در داخل زندان حتی در همان سال پنجاه و چهار خیلی از مبارزان مسلمان و حتی روحانیت مبارز متوجه نفاق و کفر سازمان مجاهدین خلق نشده بود و فقط ما چند نفر یعنی من و شهید حاج مهدی عراقی، شهید لاجوردی و آقای عسگر اولادی بودیم که، چون از نزدیک اینها را میشناختیم باطن سازمان برایمان مشخص بود و هر چه به روحانیت داخل زندان میگفتیم خیلی با اینها فاصله گذاری نمیکردند تا اینکه به مرور ماهیت این سازمان برای آنها مشخص شد. شما ببینید آیت الله طالقانی بعد از انقلاب اسلامی و در سال پنجاه و هشت با این سازمان مخالفت کردند و از آنها برائت کرد.