سرویس فرهنگ و هنر مشرق - ویژهنامه جشنواره فجر 37 - / سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر از 9 بهمن ماه با برگزاری آئین افتتاحیه بصورت رسمی کار خود را آغاز کرد و جشن سال جدید سینمای ایران فرا رسید. همانند سالهای گذشته، مشرق در ایام برگزاری جشنواره، نقدهای مختلف و متنوعی از منتقدان و صاحبنظران این حوزه را بر فیلمهای در حال اکران منتشر خواهد. همچنین برای هر روز اکران، گزارشی با عنوان روزنامچه فجر به مخاطبان ارائه خواهد شد که گزارشی از فیلمهای اکران شده (در سانس اصحاب رسانه و منتقدان) خواهد بود. انتشار نقدهای فنی از منتقدانی با دیدگاههای متفاوت به مخاطبان کمک خواهد کرد تا داوری جامعتری نسبت به تازهترین آثار فیلمسازان ایرانی داشته باشند.
*******
شماره دو: فیلم «دیدن این فیلم جرم است»
گفتگو با دکتر محمدصادق کوشکی- عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
درباره فیلم جنجالی «دیدن این فیلم جرم نیست» بحثهای فراوانی در فضای مجازی و رسانههای شکل گرفته است و آرا متنوعی وجود دارد. عدهای ساختار کلی فیلم را در چارچوب اهداف انقلاب میدانند و بسیاری دیگر در نقطه مقابل، آن را فیلمی تماماً ضدارزش و ناامیدکننده تفسیر میکنند.
دکتر محمد صادق کوشکی استادعلوم سیاسی دانشگاه تهران، یکی از فعالان و صاحبنظران عرصه فرهنگ محسوب میشوند. ایشان نیز به تماشای «دیدن این فیلم جرم نیست» نشستهاند و البته نظر متفاوتی در مورد این فیلم دارند. به همین بهانه با ایشان گفتوگویی کوتاه و خواندنی داشتیم تا. این فیلم هم اکنون در جشنواره فیلم فجر در حال اکران است.
*آقای دکتر! نظرات و روایتهای متفاوتی درباره «دیدن این فیلم جرم نیست» از سوی منتقدان شنیده میشود. تحلیل اولیه خودتان را راجع به این فیلم بفرمائید.
شاید مهمترین سرفصلی که جامعه ما در شرایط فعلی بدان نیاز داشته باشد، مخصوصاً نیروهای مؤمن به انقلاب، حزب اللهی علی الخصوص وفادار به انقلاب، بحث امیدواری است. بارها این تعبیر را رهبری داشتند که دشمن اصلیترین چیزی را که میخواهد از مردم ما، مخصوصاً از نیروی حزبالهی و مؤمن ما بگیرد، امیدواری آنان است. امیدواری نیروهای حزباللهی از میان برود ما چیزی برای باختن نخواهیم داشت. فیلم «دیدن این فیلم جرم نیست» به نظر میرسد مهمترین آسیبی که وارد میکند، این است امیدواری را هدف قرار میدهد و نیروهای مؤمن به انقلاب را ناامید میکند. اینکه سازندگان عمدی چنین کردند، من چنین ادعایی ندارم.
این فیلم با قاطعیت تمام به نیروهای حزبالهی میخواهد این مسئله را القا کند که همه چیز تمام شده، همه چیز به باد رفته، دیگر هیچکس و هیچ چیز قابل اعتماد نیست و هیچ پناهگاهی نیروهای حزباللهی و مؤمن ندارند. در واقع به نیروهای مؤمن و حزبالهی پیام میدهد که شما به آخر خط رسیدهاید و هیچکس دیگر پشت و پناه شما نیست و حتی عزیزترین کسانی که به آنها اعتماد داشتید، آنها هم شما را میفروشند و به شما خیانت میکنند. این پیام را به نیروهای حزباللهی دادن باید ببینیم به نفع کیست؟ در واقع آمریکاییها و اسرائیلیها به دنبال نا امید شدن نیروهای مؤمن و حزباللهی هستند و این مهمترین لطمهای است که فیلم میزند.
شاید در نظر سازندگانش چنین نباشد، اما در عمل اینگونه هست و مهمترین آسیب فیلم بحث ناامیدی است.
بیشتر بخوانید:
محاکمه انقلاب در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر!
*آیا فیلم از حیث تماتیک و مضمون آسیبهای دیگری هم دارد؟
این فیلم به صورت خواسته یا ناخواسته، به سپاه اهانت میکند. در واقع سپاه را یک ساختار فاسد، ترسو و یک ساختار در مقابل نیروهای بسیجی حقیقی معرفی میکند که این مسئله ظلم است. نکته بعدی، رویارویی بچههای بسیجی حقیقی را با نیروی انتظامی، با شورای عالی امنیت ملی با وزارت اطلاعات و… نشان میدهد.
*استاد برخی منتقدان معتقد هستند در متن فیلم قوه قضائیه نادیده گرفته میشود. آیا شما هم چنین برداشتی داشتید؟
اصلاً در این فیلم جایگاه قوه قضائیه معلوم نیست. در این فیلم اصلاً قوه قضائیه وجود ندارد. تقابلی که فیلم میخواهد میان نیروهای بسیجی با ناجا، با وزارت اطلاعات، ایجاد کند، همان چیزی است که دشمن میخواهد و نشان میدهد بچههای بسیج با سایر سازمانها مشکل دارند. اصلاً آرزوی دشمن است که چنین تقابلی را معرفی کند که فیلم متأسفانه دارد این تقابل را نمایش میدهد و به نوعی ترغیب و تشویق هم میکند.
بیشتر بخوانید:
اهانت به انقلاب در جشنی بهظاهر برای انقلاب!
فیلم بر به بنبست رسیدن نظام تاکید دارد و اینکه نظام به طور کامل فاسد است و نظام تماماً انگلیسی و مدافع انگلیسیهاست. مسئله مهم در فیلم این است که در نظام هیچ نقطه مثبتی وجود ندارد و به هیچ نهاد نظامی نمیتوان اعتماد کرد، به هیچکس درون ساختار نظام نمیتوان اعتماد کرد. این مؤلفههای نمایشی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد و من فکر میکنم عناصر ضد انقلاب جرأت ساختن چنین فیلمی را نداشتند.
درست است که این فیلم در برخی قسمتها شعارهای قشنگی و درستی را مطرح میکند، بحث مفاسد داخلی، بحث آقازادهها، این مصدایق را انکار نمیشود کرد چون وجود دارد اما به بهانه اینکه ما مثلاً صد تا آقازاده داریم، هزار تا آقازاده داریم، نظام را در چنگ آقازادهها نشان بدهیم، این مسئله درست نیست و خلاف واقع است.
مهمترین غایب این فیلم بحث ولایت فقیه است که در این فیلم متأسفانه ناخواسته ولایتپذیری مسخره میشود. من میگویم ناخواسته بوده، چون باور ندارم سازندگان این فیلم قصد عمدی چنین کاری را داشته باشند. اما مقوله ولایت فقیه غایب است. تفاوت اصلی این فیلم با فیلمی مثل آژانس شیشهای این است که آژانس شیشهای عیبها را میگوید اما ناامید نمیکند، دشواریها و سختیها را میگوید، نا رفیقی و خیانتها را میگوید اما ناامید نمیکند، اما این فیلم زهرناامیدی را به جسم و روح بیننده حزب الهی و مؤمن میریزد و دشمن شاد کن است. این فیلم دشمن شاد کن است و چرا چنین فیلمی مجوز ساخت پیدا کرده و ارشاد باید پاسخگو باشد.
*این فیلم از وزارت ارشاد مجوز ساخت دریافت نکرده چون مربوط به نهاد دیگری است.
چرا این فیلم توسط هیأت انتخاب پذیرفته شد، خیلی عجیب است. این فیلم میتوانست در میان فیلمهای پذیرفته شده نباشد. یعنی اگر ارشاد در ساخته شدن پروانه نمایش این فیلم نقشی ندارد، قطعاً میتوانست آنرا در جشنواره نپذیرد. این فیلم در واقع مخالف وحدت و انسجام ملی است. این فیلم دارد جامعه را چند پاره میکند، تقابل ایجاد میکند. اصلاً نمایش این فیلم در جشنواره به مصلحت نبود و نیست.
* از بین دوستان حزب اللهی کسانی هم هستند که فیلم را دیدهاند و از فیلم تمجید میکنند. در بحث برداشتهای مفهومی، برخی منتقدان جبهه انقلاب عقیده دارند که این فیلم یک نقد درون گفتمانی است.
به دقت به این مسئله توجه کنید، چون این فیلم در لایه او، ل در برخی قسمتها و برخی شعارهایش ممکن است به ذهن دوستان، مثبت بیاید.
*این مصدایق لایه اول فیلم است، در عمق و لایه دوم دراماتیک فیلم کارکرد دیگری دارد؟
مشکل فیلم اتفاقاً همین است. این فیلم علیه آقازادهها فریاد میکشد، علیه مفسدان اقتصادی فریاد میکشد، علیه تبعیض فریاد میکشد، کسی با آن مصدایق نمایشی لایه اول فیلم مشکلی ندارد، اما کل فیلم، زیان و خسران بزرگی در پی دارد که همانا ناامید کردن مخاطبان حزباللهی و متدین است. این فیلم زمینه ایجاد چندپارگی در بین نیروهای نظام است. واقعاً اهانت به سپاه در آن موج میزند. آیا سپاه یک نهاد قابل اهانت است؟ آمریکاییها و اسرائیلیها سپاه را دشمن اصلی میدانند و تحریم و اهانت میکنند. بسیج و سپاه یکی هستند و آمیخته بهم هستند، واقعاً سپاه جلوی بسیجیها میایستد؟ تصویری تحقیرآمیزی که از یک سرهنگ سپاه در این فیلم نشان میدهد آیا واقعاً برازنده سپاه این است؟
خیلی از خط قرمزهای جبهه خودی را داریم زیر پار میگذاریم با این استدلال که این فیلم دارد چهارتا شعار مثبت میدهد. رهبری میفرمایند: "آینده از آن حزباللهی هاست" اگر این جمله رهبری ملاک باشد و درست باشد، این فیلم نقطه مقابل این فرمایش رهبری است. یعنی نشان میدهند که آینده از آن حزباللهیها نیست و در آینده حزباللهیها پامال و نابود مطلق خواهند بود. یا جمله رهبری باید درست باشد یا این فیلم. این فیلم تیر خلاص را به امیدواری نیروهای حزباللهی شلیک میکند و بسیار مسموم است. شاید اگر بخش جنگ روانی آمریکا و اسرائیل میخواستند فیلمی درباره ناامیدی حزباللهیها بسازنند بهتر از این نمیشد.