خبرگزاری فارس: در بین 6 فیلم اول جشنواره فیلم فجر که تاکنون در پردیس چارسو به نمایش درآمده، فقط «جاندار» نظرها را به خود جلب کرد. فیلمساز روایتگر سوژهای تکراری است؛ سوژهای که بارها در سینمای ایران به آن پرداخته شده است، اما این بار فیلمساز از زاویهای به روایتها میپردازد که این سوژه تکراری را به فیلم جدید و تازه بدل میکند.
اولین ساخته مشترک حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری، برخلاف بسیاری از فیلمهای جشنواره که از سالهای گذشته و امسال فیلم کاراکتر اضافی ندارد. مثلا خردهپیرنگهای بیربط به سوژه اصلی فیلم دیده نمیشود و کل ساختمان فیلمنامه بر یک درام استوار است. موضوعی که وقوع آن ریشه در گذشته دارد و همین مساله ابعاد تازهای به اثر میبخشد.
عروسی یک ربع اول فیلم تقریبا خوب است. عروسی ایرانی و متناسب با فرهنگ عامه مردم؛ و وقوع بحرانی ناخواسته حین برگزاری عروسی. بحران در 20 دقیقه اول فیلم رخ میدهد و در واقع فیلمساز بدون توضیح اضافی و زائد داستان و سوژه اصلی را نمایان و تکلیف مخاطب را با فیلم مشخص میکند.
اینکه چرا این اتفاق افتاد، چرا آن جماعت آمدند و مسعود و یاسر (جواد عزتی) چه کسانی هستند، در ادامه فیلم روایت میشود. فیلمساز مخاطب را در چراها و ابهامات رها نمیکند و ذره ذره به آن چراها پاسخ داده و فضای جدیدی را شکل میدهد. با وجود شلوغی فیلم و خط پررنگ داستانی فیلم به کاراکترها نزدیک میشود، کاراکترهایی امروزی که نه روشنفکرند و نه عقبافتاده و نه دچار هذیانگوییهایی احمقانه است.
فیلم کاراکترها را به سمتی میبرد که راه حل جدیدی برای آنها باقی نمیماند. مادر (فاطمه معتمد آریا) یا باید پسرش را نجات دهد و یا دختر و فرزند دخترش را. تلاش پدر (مسعود کرامتی) برای پرداخت دیه به نتیجه نمیرسد. اسماء (باران کوثری) بین فرزند و همسر خود با برادر، یکی را باید انتخاب کند. جمال بین حفظ جان خود و حفظ خانوادهاش یکی را باید انتخاب کند و دو برادر دیگر (علی شادمان و حامد بهداد) هم سرگردان بین انتخابها و موقعیت گرفتار در آن و یاسر فقط یک هدف دارد؛ احیای غرور شکسته شده و تصاحب عشقش؛ البته عشق خودخواهانه. در واقع این بنبست دو سر دارد که یک سر یاسر و سر دیگر جمال است.
یاسر هیچگاه از خواسته خود کوتاه نمیآید. در مقابل جمال که در زندان از ماجرا باخبر شده در نهایت بین حفظ جان خود و حفظ خانواده، حفظ خانواده را انتخاب میکند. جمال در راهروی زندان به سمت سلول خود میرود و این پایان در ابتدا همه را با شوک مواجه میکند. اغلب مخاطبان در ابتدا پایانبندی فیلم را باز و رها شده تصور میکنند، اما با کمی تامل در فیلم و سکانس پایانی پی به پایان منطقی و نتیجه محتوم آن میشود بُرد. جمال انتخاب میکند و انتخابش حفظ خانواده به ویژه خواهر خود است.ای کاش فیلمساز، نام دیگری برای «جاندار» انتخاب میکرد؛ فیلمی که در سطح سوژه و فضای مطرح شدهاش باشد. هر چند که پرداخت شخصیت مادر، عدم تناسب همسر مسعود با مسعود لات و اوباش، تحمیلی بودن بارداری به دستور فیلمساز و فیلمنامهنویس و گیجی و دوربین در صحنه دعوا و درگیری و نوع رابطه افراد خانواده پس از بحران از نکات و موارد قابل نقد به فیلمساز است، اما قطعا «جاندار» در بین 6 فیلم به نمایش درآمده در دو روز اول جشنواره بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را داشته است.
معلوم نیست هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر، با چه متر و معیاری فیلم «جاندار» را شایسته حضور در 22 فیلم بخش سودای سیمرغ ندانسته و تشخیص داده این فیلم در بخش نگاه نو قرار بگیرد.