خبرگزاری ایسنا: الهه نوری در ارزیابی خود از تحولات اخیر در ونزوئلا گفت: ونزوئلا را میتوان بعد از انقلاب بولیواری به دو دوره هوگو چاوز و نیکولاس مادورو تقسیم بندی کرد، درواقع انقلاب بولیواری در دوران جنگ سرد رخ داد و در آن دوران شرایط به گونهای بود که دیکتاتورهای نظامی دست نشانده آمریکا و دولتهای حامی آن به طور کلی اداره کشور را در دست داشتند.
وی افزود: به طوری که در کل منطقه آمریکای لاتین به ویژه در کشورهایی مانند ونزوئلا شاهد بودیم که نوعی شکل نظامیگری پیدا کرده بود و شرایط سیاسی و اقتصادی کشور بد بود و بحران اقتصادی افزایش یافته بود. به ویژه بعد از اجرای سیاستهای واشنگتن و همچنین سیاستهای مختلفی که نهاد نئولیبرال آمریکایی به لحاظ اقتصادی به کشور تحمیل میکردند باعث ایجاد بحران شدید در سال 1980 شد.
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: همین مساله به نوبه خود کودتاهایی را در ونزوئلا ایجاد کرد که در سال 1999 با اتحاد ارتش ونزوئلا و جامعه مدنی موجب به ثمر رسیدن انقلاب بولیواری در ونزوئلا شد، وقتی این انقلاب به نتیجه رسید رهبر آنها فردی کاریزماتیک به نام هوگو چاوز بود.
وی تصریح کرد: چاوز در دورهای رئیسجمهور شد که قیمت نفت در اوج خودش بود و این باعث شد اقتصاد ونزوئلا فوقالعاده وابسته به نفت باشد و بتواند خود را با این شرایط بالا بکشد و ایدهآلهای سیاسی آمریکای لاتین که ایدهآل ایدههای چپ است در برابر آمریکا ایستادگی کند.
چاوز خواسته یا نا خواسته اشتباهات زیادی را انجام داد
این کارشناس مسائل آمریکای لاتین در ادامه اظهار کرد: البته هوگو چاوز خواسته یا نا خواسته اشتباهات زیادی را انجام داد، از جمله اینکه به لحاظ اقتصادی شرایط اقتصادی را به گونهای مدیریت نکرد که درآمدهای نفتی پسانداز دولتی باشد تا در دولتهای بعد مورد استفاده قرار بگیرد درواقع سیاستهای پوپولیستی اتخاذ کرد.
نوری ادامه داد:، اما در دورهای که مادورو به ریاست جمهوری رسید، یکسری اتفاقات رخ داد از جمله اینکه در پی تحولات خاورمیانه قیمت نفت رو به کاهش رفت و مهمتر اینکه اقتصاد ونزوئلا در دوران چاوز بسیار نفت محور شده بود. گرچه کشور ونزوئلا از لحاظ کشاورزی و تولید قهوه در موقعیت خوبی قرار دارد و در منطقه ژئوپلیتیک قرار گرفته، اما نتوانسته بود از این امتیازات خود بهرهبرداریهای اقتصادی کند و لذا همه محور اقتصاد خود را نفت قرار داده بود.
وی اظهار کرد: همه این موارد باعث شد حتی چاوز در سال 2006 به بوش پیشنهاد کمک نفتی دهد، اما نتیجه چه شد، با توجه به اینکه چاوز با ایران اتحاد داشت و گفته میشد کمکهایی را به حزب الله انجام میدهد، آمریکا ونزوئلا را از لحاظ اسلحه برای اولین بار تحریم کرد.
این استاد دانشگاه افزود: میراث همه اینها به مادورو رسید، اما نیکولاس مادورو چه کسی بود؟ مادورو سواد آکادمیک یا سیاسی ندارد او یک راننده کامیون بود که از طریق اتحادیههای صنفی به چاوز نزدیک شده بود که نهایتاً چاوز او را به عنوان جانشین خود معرفی کرد.
وی یادآور شد: وقتی مادورو از نظر شرایط داخلی کشور با وضعیتی رو به رو شد که قیمت نفت کاهش داشت و تحریمهای آمریکا در آستانه تشدید بودند، با توجه به موقعیت ضد آمریکایی ونزوئلا و برخی از کشورهای آمریکای لاتین، شاهد زوال دولتهای چپ بودیم، به عنوان مثال جایگزینی و تغییر در آرژانتین یا روی کار آمدن فردی در برزیل که تلاش میکند با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کند.
مادورو از نظر شرایط داخلی سیاستهای غلطی را اتخاذ کرد
نوری با طرح این پرسش که مادورو در شرایط تشدید تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا و برای مقابله با آنچه کاری میتواند انجام دهد؟ گفت: نخستین باری که قیمت نفت در حال کاهش بود، مادورو تور خاورمیانه گذاشت و با مسئولان کشورهای تعیین کننده قیمت نفت مثل قطر، عربستان و ایران ملاقاتهایی را انجام داد، اما هیچکدام فایدهای نداشت، زیرا از نظر شرایط داخلی سیاستهای غلطی را اتخاذ کرد، واقعاً اقتصاد دچار مشکل شد و دولت مادورو در شرایطی قرار گرفت که از نظر اقتصادی شکنندگی داشت و از نظر سیاسی هم اعتبار حکومت بولیواری در جامعه مدنی کاهش پیدا کرد.
آمریکا از دخالت در امور کشوری مانند ونزوئلا چه نفعی میبرد؟
این کارشناس مسائل آمریکای لاتین در ادامه با بیان اینکه آمریکا از دخالت در امور کشوری مانند ونزوئلا چه نفعی میبرد؟ گفت: درواقع برای آمریکا، کجا بهتر از حیات خلوت آن در آمریکای لاتین، ایالات متحده از شرایط شکنندگی ونزوئلا نهایت استفاده را میکند، همانطور که گفتم ونزوئلا از لحاظ جغرافیایی در منطقه خوبی قرار گرفته و مانند کوبا و کلمبیا از نظر ترانزیت کالا در منطقه خوبی واقع شده است؛ بنابراین کجا بهتر از ونزوئلا که آمریکا بخواهد آن را تحت سلطه خود قرار دهد.
وی ادامه داد: در دوران جنگ سرد شاهد بودیم رئیس جمهورهای آمریکا همواره قصد داشتهاند دولتها را سرنگون کرده و از دولتهای دست نشانده حمایت کنند، اما رئیس جمهور فعلی ونزوئلا موافق یا مغایر قانون اساسی این کشور اکنون مسئولیت ریاست جمهوری را عهدهدار شده، اما رئیس جمهور آمریکا از رهبر اپوزیسیون که بنده آنها را اپوزیسیون نمیدانم، زیرا اپوزیسیون در چارچوب قانون اساسی تعریف میشود، این معترضان گروههای آشوبطلب و مخالفی هستند که آمریکا از آنها حمایت میکند. درست است که تحولات داخلی ونزوئلا بسیار مشکلساز و یا چالش برانگیز است، اما دخالت آمریکا نقض حاکمیت ملی ونزوئلا و نقض منشور سازمان ملل است.
نوری تصریح کرد: با توجه به اسنادی که طی این روزها منتشر میشود، در انقلاب بولیواری چاوز فعالیتهای نظامی را در راستای اهداف مدنی نه مردمی قرار داد، اکنون جامعه مدنی ونزوئلا بسیار ناراضی است و موج عظیم مهاجرتها یا نارضایتی از حکومت مادورو وجود دارد آن هم به دلیل شکاف طبقاتی زیادی که حاصل سیاستهای نادرست اقتصادی ایجاد شده است.
آمریکا در تلاش برای ایجاد شکاف در ارتش ونزوئلا است
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در حال حاضر آمریکا بر روی ارتش ونزوئلا دست گذاشته و میخواهد از طریق شکاف در ارتش این کشور بتواند حکومت بعدی و فردی که ممکن است به جای مادورو بر سر کار آید را در راستای اهداف خود در منطقه قرار دهد، درواقع این موضوع هدف اصلی آمریکا است. اما مساله این است که اکنون ارتش بولیواری همچنان متحد چاوز است، زیرا چاوز در یک دورهای آرمانهای ضد آمریکایی را محقق کرده و لذا برای آمریکا سخت است که بخواهد به بدنه این ارتش آسیب بزند. در هر حال آمریکا در شرایط فعلی از طریق نفوذ در جامعه مدنی وارد شده و مانند همه جای دیگر در دنیا از رهبران مخالف حمایت میکند و فعلاً هم خوان گوآیدو خود را رئیس جمهور موقت معرفی کرده است.
وی افزود: بنابراین اگر آمریکا بتواند در ارتش ونزوئلا نفوذ کند، احتمال اینکه مادورو را وادار به عقب نشینی کند خیلی زیاد است، اکنون مادورو همراهی و اعتبار بخشی از جامعه ونزوئلا که همچنان به آرمانهای بولیواری و انقلابی این کشور پایبند هستند را، با خود دارد، اما بخشی از جامعه عادی ونزوئلا میگویند انقلاب بولیواری چیست؟ ما نان برای خوردن نداریم.
سیاست آمریکا در قبال ونزوئلا حتی تغییر رفتار نیست، بلکه تغییر رژیم است
این کارشناس مسائل بینالملل همچنین اظهار کرد: درواقع سیاست آمریکا در قبال ونزوئلا حتی تغییر رفتار نیست، بلکه تغییر رژیم است و اینکه چقدر موفق شود بستگی دارد به اینکه تا چه اندازه مادورو بتواند ارتش را حفظ کند، اگر بتواند ارتش را همچنان حفظ کند بعید میدانم آمریکا بتواند کاری از پیش ببرد. کما اینکه در سال 2001 نیز کودتای ناکام علیه چاوز اتفاق افتاد. کشورهایی مانند کلمبیا و ونزوئلا با نظامیگری میتوانند حکومتها را حفظ کنند، درواقع کشورهای آمریکای لاتین وابسته به وجود یک قدرت نظامی هستند. در نتیجه اگر آمریکا بتواند در بدنه ارتش شکاف ایجاد کند و اعتبار مادورو را از بین ببرد و احتمال تغییر حکومت مادورو خیلی زیاد است.
نوری ادامه داد: اکنون هم آمریکا فردی را بهعنوان نماینده ویژه خود در امور ونزوئلا انتخاب کرده است که سابقه مشخصی دارد، جنگ طلب است، اما باید دید تا چه اندازه سیاستی که آمریکا برای ضربه زدن به ارتش ونزوئلا در پیش گرفته جواب میدهد. آیا با این شکاف مادورو میتواند خود را حفظ کند یا خیر؟ در حالی که جامعه نظامی ونزوئلا با آمریکا همراهی ندارد و تا حدودی توانسته جامعه مدنی را با خود همراه کند.
این استاد دانشگاه در پایان اظهار کرد: در حال حاضر کشورهایی مانند کلمبیا، برزیل، آرژانتین، پاراگوئه و اروگوئه از جمله کشورهایی هستند که دولت ونزوئلا و مادورو را تحریم میکنند، اینها تمایل ندارند که حکومت مادورو شناخته و مشهور شود، گرچه تمامی اقدامات اینها مداخله است و حمایت از رهبر مخالفان نیز نشان میدهد عملاً آمریکا در امور داخلی ونزوئلا دخالت میکند و موج عظیمی از همراهان را هم در منطقه و هم در میان جامعه مدنی آشوب طلبان دارد، اما باید دید با جامعه نظامی چه کار میکند.