سرویس فرهنگ و هنر مشرق - ویژهنامه جشنواره فجر 37 - / سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر از 9 بهمن ماه با برگزاری آئین افتتاحیه بصورت رسمی کار خود را آغاز کرد و جشن سال جدید سینمای ایران فرا رسید. همانند سالهای گذشته، مشرق در ایام برگزاری جشنواره، نقدهای مختلف و متنوعی از منتقدان و صاحبنظران این حوزه را بر فیلمهای در حال اکران منتشر خواهد. همچنین برای هر روز اکران، گزارشی با عنوان روزنامچه فجر به مخاطبان ارائه خواهد شد که گزارشی از فیلمهای اکران شده (در سانس اصحاب رسانه و منتقدان) خواهد بود. انتشار نقدهای فنی از منتقدانی با دیدگاههای متفاوت به مخاطبان کمک خواهد کرد تا داوری جامعتری نسبت به تازهترین آثار فیلمسازان ایرانی داشته باشند. لازم به تذکر و تأکید است، انتشار این نقدها لزوماً در تمام جزئیات آن، بازتابدهنده نظر مشرق نیست.
*****
شماره 9 : فیلم «مسخره باز»
نویسنده: میثم رشیدی مهرآبادی
اولین ساخته سینمایی «همایون غنی زاده» را نمی شود بدون نگاه به نمایش هایی که کارگردانی کرده، بررسی کرد. نمایش «کالیگولا» در سال 95 و «میسیسیپی نشسته میمیرد» در سال 95 که اتفاقاً هر دوی آنها پر فروش بودند، احتمالاً غنی زاده را مجاب کرده تا معجونی از این دو نمایش و البته تفکرات و علاقمندی های سینمایی اش را در «مسخره باز» اجرا کند.
«دانش» (صابر ابر) شیفته سینما و عاشق «هما» (هدیه تهرانی) هنرپیشه محبوب شهر است. کاظم خان (علی نصیریان) شیفته کازابلانکا و جواز کسبش است. شاپور _بابک حمیدیان) شیفته تُن ماهی و مصفای ممنوع التصویر (علی مصفا / تهیه کننده) است. شهر پر از گدا شده و منتظر زلزله قریب الوقوعی است. هر چند وقت یکبار هم جنازه زنی با سر تراشیده کنار ساحل پیدا می شود. به قول بازپرس کیانی: اوضاع خیته!
همین چند خط از داستان فیلم را وقتی در کنار دکوری دقیق و پر از جزئیات از یک آرایشگاه (سلمانی) مردانه در یک شهر ساحلی ایران (بدون هیچ شاخصه ای از فرهنگ شمال یا جنوب کشور) قرار داده و لیست بازیگران گرانقیمت (از منظر دستمزد) را به آن اضافه کنیم، فقط چند سئوال بزرگ در ذهن شکل می گیرد: «مهدی کرمی کیست؟ چرا برای این فیلم سرمایه گذاری کرده است؟ نسبت او با علی مصفا چیست؟ آیا می شود سرمایه گذاری فیلم را به افراد و سازمان های عریض و طویل تری در خارج یا داخل کشور ربط داد؟ …»
«مسخره باز» بیش از هر چیز مدیون «سهیل دانش» است که جزئی ترین اجزای صحنه را هوشمدانه و هدفمند طراحی و اجرا کرده. شاید انتخاب «دانش» به عنوان نام شخصیت اصلی فیلم، ابراز ارادتی به این طراح صحنه باشد.
نقش اول «مسخره باز» در مهمترین مونولوگ فیلم که هدف و انگیزه آن را تا حدودی نشان می دهد، می گوید: مدتها نمی دونستم برای کی یا چرا توی کلم حرف می زنم تا شماها رو تخیل کردم! شما ها رو با تخیلم خلق کردم. شما دارید صدای درون کله من رو می شنوید… شمایی که زائیده ذهن من هستید تا نگاهم کنید! هر روز تصورتون می کنم توی یک سالن تاریک نشستید و به زندگی من خیره شدید! صدام رو می شنوید! نگاهم می کنید! اما من شما رو نمی بینم! شما رو ذهن من خلق می کنه اما سعی می کنه از وجودتون بی خبر باشه! سعی می کنه دوباره نادیده تون بگیره.این یک بازی ساده و پیچیده ست، چون بعد از مدتی دیگه معلوم نمی شه. شماها رو ذهن من خلق کرده یا من رو ذهن شما...
غنی زاده با تجربه ای که از نمایش های خود به دست آورده، فیلمی را سر و سامان داده که اگر چه در برخی مواقع کشدار و کسل کننده می شود اما نمی توان آن را در سطح علاقمندی های سینمایی یک جوان 38 ساله، تنزل داد. طراحی صحنه، استفاده از بازیگران مطرح، حجم دکور، تعدد هنروران و… نشان می دهد که سرمایه قابل توجهی برای سخت «مسخره باز» صرف شده است. «مسخره باز» 25 خردادماه امسال کلیدخورد؛ همان روزهایی مردم کشورمان با نابسامانی هایی تاریخی در وضعیت اقتصادی خود دست و پنجه نرم می کردند؛ طبیعی است از خود بپرسیم آیا خیالپردازی های سینماییِ یک کارگردان فیلم اولی برای صرف این هزینه ها، معقول به نظر می رسد؟
بی شک لایه های عمیق تری در این فیلم هست که برای نقد منصفانه تر آن، باید حد اقل، دو بار دیگر آن را ببینیم.
درباره جشنواره فجر امسال بیشتر بخوانید: