به گزارش مشرق، فینالیست نشدن تیم ملی فوتبال ایران بهانهای شد که فوتبال مورد هجمه قرار بگیرد. هر کسی دستی بر آتش ورزش داشت شروع به انتقاد و گلایه از باخت تیم ملی ایران مقابل ژاپن کرد. با انتشار خبر اهدای پاداش میلیاردی به تیم ملی و ملی پوشان به دلیل پیروزیها در مرحله مقدماتی جام ملتهای آسیا این انتقادها به اوج خود رسد و حتی قهرمان و پهلوانی چون بهداد سلیمی دست به قلم شد و با ادبیاتی نامناسب به فوتبال و مدیران فوتبال تاخت! هرچند او در متنی دیگر عذرخواهی کرد اما حرف دلش را در همان متن اول منتشر کرد.
ورزشکاران رشتههای دیگر نیز از هزینههای میلیاردی برای تیم ملی فوتبال انتقاد کردند. یکی میگفت ما در کاراته قهرمان جهان شدیم اما به سرمربی تیم ملی 12 میلیون تومان پاداش دادند! دیگر میگفت حیف است که این همه پول برای یک تیم ناکام هزینه کنیم، محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی هم به کنایه از دستمزد و پاداش ملی پوشان فوتبال سخن گفت و...
نکته اساسی و مشترک در بین همه انتقادها بی توجهی به این موضوع بود که فوتبال فراتر از یک ورزش است. نه در ایران که در کل جهان فوتبال را یک «صنعت - ورزش» میدانند نه یک رشته ورزشی هزینهبر! فوتبال ورزشی است که ملتها را جادو میکند و حتی رئیس اسبق سازمان ملل صراحتاً احساسش را به فوتبال بیان کرد و گفت که به فوتبال رشک میبرد زیرا فیفا قدرتمندتر و متحدتر از سازمان ملل است!
بیشتر بخوانید:
حق با او بود اعضای فیفا حتی از اعضای سازمان ملل متحد هم بیشتر هستند. کدام رشته ورزشی در جهان را سراغ دارید که روسای جمهور را به ورزشگاه بکشاند؟! کاراته، ووشو، جودو، والیبال، بدمینتون، تنیس، شنا، واترپلو، وزنه برداری و.... در کدام فینال جهانی این رشتههای ورزشی دیدهاید که سیاستمداران واکنشی احساسی نشان بدهند؟! و مردمان حداقل دو کشور بیتاب شروع مسابقه باشند؟!
در اینکه وزنهبرداری، کشتی، کاراته، جودو، وشوو، بسکتبال، والیبال و… برای ورزش ایران افتخار آفرین و مدال آور بودهاند شکی نیست اما آیا مسابقات وزنهبرداری که گاهی بالا بردن یک وزنه کمتر از سه دقیقه طول میکشد با مسابقهای 90 دقیقه فوتبال قابل مقایسه است؟! آیا درآمد فدراسیون فوتبال با درآمد فدراسیون وزنهبرداری از محل اسپانسرینگ قابل قیاس است؟! آیا در مسابقات تدارکاتی والیبال، بسکتبال یا کاراته و ووشو شرکتی حاضر به تبلیغات چند صد میلیونی هست؟! آیا میزان درآمد حاصل از بلیت فروشی یک مسابقه باشگاهی در فوتبال با رشتههایی مثل وزنهبرداری، کشتی، والیبال با مسابقات لیگ والیبال، بسکتبال، ووشو، کاراته و جودو و کشتی قابل مقایسه است؟!
پس چطور ورزشکاران، مربیان و سرمربیان برخی تیمها و حتی گاهی اوقات روسای برخی فدراسیونها انتظار دارند که به اندازه مربیان، بازیکنان فوتبال درآمد داشته باشند؟!
قطعاً فوتبال بخش اعظم درآمدش را نه از بودجه دولت و بیتالمال که از محل درآمدزایی و جذب اسپانسر بخش خصوصی به دست میآورد. در جهان ورزش نیز هیچ رشتهای قابل قیاس با فوتبال که یک «صنعت- ورزش» نامیده میشود، نیست. آیا کارخانه بنز در آلمان که حامی تیم ملی فوتبال آلمان است حاضر است از تیم ملی بسکتبال و والیبال آلمان هم حمایت مالی کند؟!
اگر حق فوتبال را بدهند و این رشته ورزشی از حق پخش تلویزیونی، فروش بلیت با قیمت واقعی، قانون کپی رایت برای فروش پیراهن برخوردار باشد فوتبال نیازی به حمایت و پول دولتی ندارد اما آیا رشتههای دیگر هم میتوانند از این طریق در ایران درآمدزایی کنند؟!
آیا تیم بسکتبال رئال مادرید و بارسلونا به اندازه فوتبال در این باشگاهها مورد توجه قرار میگیرد؟! قیاس فوتبال با رشتههای دیگر دور از انصاف و کاری کاملاً غیرکارشناسی و غیرحرفهای است.
شکی نیست که باید از رشتههای ورزشی دیگر به اندازه کافی حمایت شود و پول کافی و بودجه مناسب در اختیار این رشتههای ورزشی قرار بگیرند اما اینکه بگوییم چرا فوتبالیستها فلان قدر پول میگیرند اما کشتیگیران و وزنهبرداران محتاج نان شب شان هستند قیاسی مع الفارق است اما اینکه بگوییم بهتر است مدیران ارشد ورزش کشور فقط در زمان المپیک و بازیهای آسیایی یادی از رشتههای مدال آور نکنند و در سایر مواقع نیز به این رشتهها بیشتر توجه کنند حرف درست و منطقی است.
در مورد قدرت و نفوذ فوتبال همین یک کلام بس که حتی بسیاری از مردان سیاسی کشورها همواره به فوتبال علاقه دارند و حتی هوادار باشگاههای بزرگ هستند. اکنون خیلی از رشتههای ورزشی در ایران امیدوارند مورد حمایت باشگاههای پرطرفدار فوتبال قرار بگیرند تا به آنها بیشتر توجه شود همه اینها نشان از محبوبیت فوتبال در جامعه دارد پس بهتر است به آن کمتر حسادت کنیم و کارشناسیتر در موردش نظر بدهیم.