به گزارش مشرق، پس از برگزاری سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر، طبق معمول تمام دورهها نظرات مختلفی درباره داوریهای این جشنواره به وجود آمد.
هرچند جشنواره اخیر یکی از دورههای کمحاشیه به لحاظ داوری و انتخابها بود، اما برای بررسی بیشتر کار هیأت داوران با دو منتقد سینما گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
داوری، جشنواره را نجات داد
«رضا درستکار» از منتقدان سینمای ایران درباره انتخاب بهترین فیلم در جشنواره سیوهفتم به «صبحنو» گفت: درست است که داوری یک امر نسبی است و میتوان خروجی آن را براساس سلیقه داوران دانست، اما یک چیز بالاتری در این بین وجود دارد که قابل چشمپوشی نیست؛ آن چیز بالاتر، شاخصهای هنریاند که قابل سنجش هستند. شخصاً در کنار تمام انتقاداتی که به این دوره از جشنواره دارم،
به نظرم داوریها توانست جشنواره را نجات دهد. داوریها با توجه به واقعیات صورت گرفت.
بیشتر بخوانیم:
این منتقد با اشاره به انتخاب فیلم «شبی که ماه کامل شد» بیان کرد: فیلم خانم آبیار چند سیمرغ را برد، به نظر من فیلم کاملتری نسبت به دیگر فیلمهاست. این فیلم توانسته حرفش را مشخص بیان کند. این فیلم یکدست است و اجرای مهاجم و گزندهای دارد. جالب است با اینکه سوژه فیلم مربوط به بیش از 10 سال پیش است، اما کارگردان توانسته آن را داغ کند. جوایز تعلق گرفته به این فیلم درست است.
درستکار با قیاس دیگر رقبای فیلم نرگس آبیار گفت: نزدیکترین فیلم که در کارگردانی رقیب نرگس آبیار بود، فیلم «متری شش و نیم» بود. این فیلم و کارگردانش را به لحاظ جایگاه و تأثیری که در سینما دارند، دوست دارم، اما متأسفانه فیلم سعید روستایی فیلم یکدستی نیست. به هرحال کارگردانی جدای از یکدستی سوژه و قوام داستانی، قابل سنجش نیست. معتقدم فیلمنامه دوپاره است و مشکلاتی دارد. «متری شش و نیم» سرشار از موضوعات متنوع است که یک فیلم گنجایش آن را ندارد. برخلاف بسیاری از فیلمها که مشکلشان حرف نداشتن است، این فیلم از زیاد بودن آن ضربه میخورد.
وی درباره جایزه به فیلمنامه «قصرشیرین» بیان کرد: راستش از این انتخاب هیأت داوران تعجب کردم. البته طبیعی است که ما در هیأت داوری نیستیم و از مسائل داخل آن اطلاعی نداریم.
به عقیده من خانم آبیار امسال نخستین فیلم جدیاش را ساخته و از این پس وقتی فیلمی میسازد، باید تن و بدنت بلرزد که قرار است چه چیزی ببینی! به نظر من فیلمنامه سعید روستایی با اینکه مشکلاتی دارد و چندپاره است، اما با این حال سرپاتر از فیلمنامه قصرشیرین است. رضا درستکار افزود: سینمای نرگس آبیار، سعید روستایی و تا حدودی محمدحسین مهدویان یک سینمای مهاجم و روبهجلو است. این سینما فاصله زیادی از سینمای بدنه کهنه امثال رضامیرکریمی گرفته است. بسیاری از فیلمهای امسال نگاهی کهنه داشتند و از همینجا هم ضربه خوردند. به عقیده من خانم آبیار امسال نخستین فیلم جدیاش را ساخته و از این پس وقتی فیلمی میسازد، باید تن و بدنت بلرزد که قرار است چه چیزی ببینی! این چند نفر امروز به متر، میزان و نقطه حرکت سینمای ایران تبدیل شدهاند. «شبی که ماه کامل شد» و «متری شش و نیم» فیلمهای ارزشمند جشنواره امسال بودند. فیلم سینمایی «23 نفر» با اینکه موضوع خوبی دارد و تلاش خوبی هم در مقام کارگردانی صورت گرفته، اما کمبودهایی به لحاظ سینمایی دارد که فیلم را عقب نگه میدارد.
این منتقد با اشاره به بازیگران برتر این دوره از جشنواره گفت: مجموعاً انتخابها قابل پیشبینی بود. خانم صدرعرفایی هیچ رقیبی نداشت. بازیگر نقش اول مرد بین هوتن شکیبا و پیمان معادی در نوسان بود که قطعاً کار برای هیأت داوران سخت بوده است. میزانسن، گریم و تدوین در فیلم «شبی که ماه کامل شد»، بسیار بسیار به بازیگران کمک کرده است. این را هم باید بگویم که اگر فیلمبرداری و تدوین فیلم خانم آبیار را نبینید با این فیلم مشکل جدی پیدا خواهید کرد. فیلمبرداری این فیلم را یک گروه مستندساز انجام داده که با معیارهای کلاسیک قابل جمعبندی نیست. این تهاجمی که در فیلم وجود دارد به دلیل همان طعم مستند فیلم است. دیگر ویژگی فیلم این است که قدم به قدم با یک رخداد حرکت میکند؛ اما در مقابل فیلم سعید روستایی یک جاهایی زبان رئالیستیاش با یک زبان نمادین تلفیق میشود. یکجاهایی باعث ایجاد یک زبان دوگانه میشود. امروز آن فیلمی موفق شده که به موضوعش نزدیکتر شده است. پرداخت فیلم «شبی که ماه کامل شد» با موضوعش متناسب است؛ تناسبی که لزوماً به معنای بد یا خوب بودن نیست. در فیلم سعید روستایی این تناسب وجود ندارد. مشکل اصلی فیلمنامه سعید روستایی این است که در طول فیلم گرانیگاه تغییر میکند و جاهایی حتی حق به سمت شخصیت منفی فیلم سوق داده میشود.
داوری یک تسلسل بی نهایت است
«خسرو دهقان» از کارشناسان سینما که سابقه حضور در هیأت داوران دورههای مختلف جشنواره فجر را دارد، درباره داوری در جشنواره به «صبحنو» گفت: داور اصلی خدا و در مرتبه بعد اولیا هستند! وقتی وارد بحث قضاوت بشری بشویم اوضاع فرق میکند. خطا، بخشی از داوری است. داور قابل احترام است و زمانی که سوت مسابقه را بزند دیگر تعارف کنار گذاشته میشود. شما، ژان لوک گدار، یا هرکس دیگری که داور باشد بازهم همین است. وقتی داوری کنی، باید قبول کنی که داوری هم بشوی. این یک سیر مشخص است که همه در مراتب مختلف داوری خواهیم شد. اینکه فکر کنیم فقط نظر خودمان مهم است و دیگران حق داوری ما را ندارند، کاملاً اشتباه است. البته این نکته هم مهم است که اگر صرفاً داوری درباره یک فرد باشد، یک بحث است، اما اگر داوری یک جمع یا گروهی مدنظر باشد موضوع دیگری است.
این کارشناس سینما با اشاره به تأثیر یک فرد در هیأت داوری جشنواره بیان کرد: گاهی نظر یک نفر ممکن است تأثیر اساسی در خروجی نهایی هیأت بگذارد. در همین دوره قبل که خودم عضو هیأت داوری جشنواره فیلم فجر بودم، اگر فلانی نبود احتمالاً یکی، دوتا از جوایز تغییر میکرد. اگر اسم آن فرد را بگویم احتمالاً شاخ دربیاورید ولی نمیگویم!
خسرو دهقان با اشاره به کلیت انتخابهای هیأت داوران گفت: من نسبت به انتخابهای هیأت داوران جور دیگری فکر میکنم. به نظرم چند فیلم نادیده گرفته شد که فیلمهای بهتری بودند. فیلمهای صدرعاملیها، بخشهایی از فیلم فریدون جیرانی و فیلم حمال طلا آثاری بودند که نادیده گرفته شدند. البته هیچیک از فیلمهای امسال به دلم ننشست؛ اما فیلم رسول صدرعاملی بیش از بقیه به خواستههایم نزدیک بود. در بخش بازیگری هم، بازی نقش اول فیلم «سال دوم دانشکده من» به نظرم بهتر از بقیه بود. امیدوارم همانطور که ما نظرات عزیزان را قبول میکنیم، همکاران عزیز هم نظرات ما را قبول کنند!
وی افزود: این را باید بدانیم که هیچ فیلمی-حتی فیلم مورد علاقه من- کامل نیست. باید فیلمها را در بخشهای مختلف و به صورت مجزا بررسی کنیم. همه فیلمها بدون استثنا مشکل طولانی بودن دارند که آن مشکل تدوینگر نیست؛ بزرگ و بلند فکر شدهاند. اکثر فیلمها تمام میشد، در حالی که هنوز شروع نشده بود. تقریباً تمام فیلمها مشکل طولانی بودن دارند. بسیاری از فیلمهای جشنواره در حد 45 دقیقه بودند. به سختی فیلمی را دیدم که از این زمان بتواند خودش را بالا بکشد. وقتی داوری میکنیم آماده داوری شدن هم باشیم. این تسلسل تا بینهایت ادامه دارد.
*صبح نو