آرامگاه حضرت یوسف (ع) درکجا بوده است؟!

بعد از رحلت حضرت یوسف ع هر طایفه اى مى خواست جنازه یوسف در محل آنها دفن شود، تا قبر او مایه برکت در زندگى شان باشد. بالاخره رأى بر این شد که جنازه یوسف را در رود نیل دفن کنند، زیرا آب رود که از روى قبر رد مى شد مورد استفاده همه قرار مى گرفت و با این ترتیب همه مردم به فیض و برکت وجود پاک حضرت یوسف علیه السلام مى رسیدند.

در مورد آرامگاه حضرت یوسف مطالب جالب و آموزنده اى در روایات و کتب تفسیر بیان شده از جمله این روایت که مى فرماید: حضرت یوسف علیه السلام به قدرى محبوبیت اجتماعى پیدا کرده و عزّت فوق العاده اى نزد مردم مصر داشت که پس از فوتش بر سر محل به خاک سپاریش نزاع شد.

بعد از رحلت حضرت یوسف ع هر طایفه اى مى خواست جنازه یوسف در محل آنها دفن شود، تا قبر او مایه برکت در زندگى شان باشد. بالاخره رأى بر این شد که جنازه یوسف را در رود نیل دفن کنند، زیرا آب رود که از روى قبر رد مى شد مورد استفاده همه قرار مى گرفت و با این ترتیب همه مردم به فیض و برکت وجود پاک حضرت یوسف علیه السلام مى رسیدند.

جنازه حضرت یوسف علیه السلام را در میان رود نیل دفن کردند تا زمانى که حضرت موسى علیه السلام مى خواست با بنى اسرائیل از مصر خارج شود. در این هنگام جنازه را از قبر درآورده و به سوى فلسطین آورده و دفن کردند، تا به وصیت حضرت یوسف علیه السلام عمل شده باشد. خداوند به پیامبر اسلام صلّى الله علیه و آله خطاب نموده و مى فرماید: «ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیبِ نُوحِیهِ إِلَیکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ یمْکُرُونَ اینها از اخبار غیبى است که به تو وحى کردیم، تو نزد برادران یوسف نبودى در آن موقعى که مکر کردند (تا یوسف را به چاه بیفکنند).» (یوسف، ۱۰۳).

«لَقَدْ کانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِى الْأَبْصار… در داستان هاى ایشان (یوسف و یعقوب و برادران یوسف و داستان هاى پیامبران دیگر)، درسهاى آموزنده اى براى صاحبان بصیرت است.» (یوسف، ۱۱۱).

مرحوم طبرسى بعد از نقل این مطلب مى فرماید: این داستان ها حاکى از واقعیتهاى حقیقى است، نه آن که آنها را ساخته باشند. (مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۶۲۶۲).

جالب توجه این که: مدتى ماه (بر اثر ابرهاى متراکم) بر بنى اسرائیل طلوع نکرد (هرگاه مى خواستند از مصر به طرف شام بروند احتیاج به نور ماه داشتند و گرنه راه را گم مى کردند) به حضرت موسى علیه السلام وحى شد که استخوانهاى یوسف را از قبر بیرون آورد (تا وصیت او انجام گیرد) در این صورت، ماه را بر شما طالع خواهم کرد. موسى علیه السلام پرسید که چه کسى از جایگاه قبر یوسف آگاه است؟ گفتند: پیرزنى آگاهى دارد. موسى علیه السلام دستور داد که آن پیرزن را که از پیرى، فرتوت و نابینا شده بود، نزدش آوردند. حضرت موسى علیه السلام به او فرمود: «آیا قبر یوسف را مى شناسى؟» پیرزن عرض کرد: آرى. حضرت موسى علیه السلام فرمود: ما را به آن اطّلاع بده. او گفت: اطلاع نمى دهم مگر آن که چهار حاجتم را بر آورى: اول: این که پاهایم را درست کنى. دوم: اینکه از پیرى برگردم و جوان شوم. سوم: آن که چشمم را بینا کنى. چهارم: آن که مرا با خود به بهشت ببرى.

این مطلب بر موسى علیه السلام بزرگ و سنگین آمد. از طرف خدا به موسى علیه السلام وحى شد، حوائج او را برآور. حوائج پیر زن برآورده شد. آن گاه او مکان قبر یوسف علیه السلام را نشان داد. موسى علیه السلام در میان رود نیل جنازه یوسف علیه السلام را که در میان تابوتى از مرمر بود بیرون آورد و به سوى شام برد. آن گاه ماه طلوع کرد. از این رو، اهل کتاب، مرده هاى خود را به شام حمل کرده و در آن جا دفن مى کنند. (علل الشرایع، ص ۱۰۷ بحار، ج ۱۳، ص ۱۲۷).

جنازه یوسف علیه السلام را (بنابر مشهور) کنار قبر پدران خود دفن کردند. اینک در شش فرسخى بیت المقدس، مکانى به نام قدس خلیل معروف است که قبر یوسف علیه السلام در آن جا است. این مکان اکنون در نزدیکى شهر نابلس از شهرهاى فلسطین مى باشد.

نقل از الکوثر

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان