«بازگشت بتمن» Batman Returns از تیم برتون Tim Burton یکی از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی تمام تاریخ است، یک فانتزی دربارهی سه شخصیت کتابهای کمیک (بتمن، کتوومن و پنگوئن) که هویتهایشان طی یک رنج عمیق تغییر کرده و تبدیل به شخصیت جدید با لباسهایی خاص میشوند که پاسخ اغراقآمیزی به دردی که کشیدهاند، است. «بازگشت بتمن» Batman Returns در سال 1992 اکران شد، زمانی که هنوز درامهایی که در آنها قهرمانها لباسهایی خاص میپوشند، تبدیل به ژانر غالب هالیوود نشده بودند. در آن زمان، شخصیت اصلی فیلم به نام بروس وین Bruce Wayne (با بازی مایکل کیتن Michael Keaton) همچنان عجیب و غریب به نظر میآمد، یک میلیونر غمگین که در کاخ خود منتظر علامت نورانی در آسمان نشسته تا با دیدن آن بتواند دوباره لباس بتمن را به تن کند.
همچنین بخوانید:
رتبهبندی فیلمهای ام. نایت شیامالان
ام. نایت شیامالان M. Night Shyamalan همیشه به ابرقهرمانها و ضدقهرمانهای خود رنگ و بوی چنین غمی را داده است. سهگانهی بسیار عجیب این کارگردان — «نشکن» Unbreakable (در سال 2000)، «شکافته» Split (در سال 2017) که ظاهرا قسمت دوم آن بود، و حالا «شیشه» Glass — پر است از آدم هایی که گذشتهی دردناک خود را با شخصیتپردازیهای اغراقگونهای مخفی کرده و تبدیل به شخصیتهای کتابهای کمیک میشوند که در واقعیت هم وجود دارند. دیوید دان David Dunn (با بازی بروس ویلیس Bruce Willis)، نقش اول «نشکن» Unbreakable مرد کمحرفی است که پس از یک سانحهی وحشتناک قطار متوجه میشود که فناناپذیر است. الیجاه پرایس Elijah Price (با بازی ساموئل ال. جکسون Samuel L. Jackson) ضدقهرمان او، یک دانشمند دیوانه است که پوکی استخوان دارد و در جستجوی کسی که به لحاظ فیزیکی فناناپذیر باشد، این سانحه را ترتیب داده است.
در ابتدا «شیشه» Glass بیشتر شبیه «نشکن» Unbreakable است. این فیلم تلاش میکند تا جایی که ممکن است ساده و سرراست باشد، و توضیح منطقی برای قدرتهای دیوید David و کوین Kevin و همچنین انگیزههای کشتار الیجاه Elijah ارائه میدهد، که همگی نشات گرفته از خشونتی است که آنها در کودکی دیدهاند. اما این تکه از فیلم با تکهی دیگر که حال و هوای عجیب و دیوانهوار «شکافته» Split را دارد، در تقابل است که در آن مکآووی هویتهای مختلفی در یک بدن به خود میگیرد (از جمله یک خانم بسیار مرتب و شیکپوش، یک بچهی بدعنق، و یک حیوان درنده).
حال و هوای اصلی
«شیشه» Glass چیست؟ مسخره یا جدی؟ مخاطب در این مورد هرگز به نتیجه نمیرسد و این فیلم همواره بین این دو در حال تغییر است، حتی گاهی در یک صحنه هر دو را تجربه خواهید کرد.
این فیلمی است که در آن الیجاه Elijah میتواند خود را به این شکل معرفی کند: “اسمم آقاست، فامیلم شیشه،” و در عین حال که خندهدار است، خوفناک هم باشد. این فیلمی است که در آن انتظار میرود جزئیات وضعیت کوین Kevin را درک کنید (اگر
«شکافته» Split را ندیدهاید پیشنهاد میکنیم اول آن را ببینید تا با پیشینهی داستان آشنا شوید) ، و در عین حال یک فروشندهی کتابهای کمیک با حوصله و شمرده شمرده به مخاطبان توضیح میدهد که ابرقهرمانها عمدتا بعد از کمیکهای اکشن سوپرمن در 1938 خلق شدند.
«شیشه» Glass دلچسب و در عین حال پیچیده و فلسفی است.
شیامالان Shyamalan علاوه بر آنکه پیچشهای داستانی را به سرعت و پشت سر هم تحویل مخاطب میدهد، به این نکته تاکید میکند که آنچه منبع قدرت دیوید David و دشمنانش است زیر نظر عموم مردم بودن است — و قدرتهای آنها از علاقه و احترام، و همچنین ترس، مردم تغذیه میشود. شیامالان Shyamalan اولین کسی نیست که این ایده را مطرح میکند ، اما به شکل لذتبخش و پرهیجانی آنرا در یک سکانس اکشن پر از تمثیلهای افسانهای به تصویر میکشد.
این مطلب برگرفته از نوشتهی David Sims در وبسایت The Atlantic است.
حال به بررسی نظر سایر منتقدین میپردازیم:
جاش لارسن The Atlantic ؛ لارسن آن فیلم LarsenOnFilm
«شیشه» Glass حرفهای زیادی برای گفتن در مورد کتابهای کمیک دارد. در این فیلم، شخصیت بیست The Beast با بازی مکاووی McAvoy، و آقای شیشه Mr. Glass همگی تحت نظارت یک دکتر (با بازی
سارا پلسن Sarah Paulson) قرار دارند که معتقد است ادعای آنها در مورد قدرتهای فراطبیعی و هوششان زادهی تخیلی است که کتابهای کمیک به وجود آوردهاند. این یک طنز ظریف است، مخصوصا با در نظر گرفتن دنیای سینمایی مارول MCU، اما آرزو میکردم شیامالان Shyamalan راهی پیدا میکند تا ارتباط با کتابهای کمیک را به شکل بصری نشان دهد و به دیالوگهای طاقتفرسا برای رساندن این پیام تکیه نکند.
برایان روان Brian Roan ؛ فیلم استیج The Film Stage
«شیشه» Glass ممکن است فیلمی نباشد که بعضی مخاطبان انتظارش را داشتند: بازگشت شیامالان Shyamalan به سبک کلاسیک خود و نمایشی از نبرد خوبی علیه بدی. برای مخاطبانی که ثابت کردهاند به گستردهترین و فراگیرترین آثار راضی هستند، این فیلم شوکهکننده و عصبیکننده خواهد بود. به جای یک فیلم سادهتر از همساندرمانی با سایر فیلمهای مارول Marvel، شیامالان Shyamalan یک سفر عجیب و غریب را به سوی معنا و امیدی که در کتابهای کمیک وجود دارد، در پیش گرفته است.
کری لنگل Kerry Lengel ؛ آریزونا ریپابلیک Arizona Republic
این فیلم به کمک نشانههای جوی بسیاری، برخی از تنشهای
«نشکن» Unbreakable را برای مخاطب تداعی میکند. اما ناگزیر با پرداختن به ایدهای بسیار ساده، بخشی از تاثیر خود را از دست میدهد.
«شیشه» Glass بیشتر از
«نشکن» Unbreakable به سمت خودآگاهی خلاقانه در این ژانر پیش میرود.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
51