اقتصاد کشور در شرایط بحرانی به سر میبرد و در این میان تبعات آشفتگی در اقتصاد دامن بازارهای مختلف را گرفته است. این روزها به سراغ هر چیزی که برویم با برچسب گرانی بر روی آن روبهرو میشویم و بازار مسکن هم از این قاعده مستثنی نیست. باتوجه به گرانی مسکن و ناتوان ماندن در تامین سرپناه، بسیاری از افراد به فکر مهاجرت به مناطق دیگر افتادهاند و به نوعی مهاجرت معکوس را کلید زدهاند.
به گزارش به نقل از روزنامه ابتکار ،هنگامی که اسم تهران به میان میآمد، آن را به عنوان مرکزی از شلوغی، آلودگی هوا، سروصدا و همهمه میدانستند اما باوجود این شرایط همچنان تقاضا برای مهاجرت به این شهر زیاد بود. بسیاری از افراد به دلیل پیدا کردن شغل با درآمدی مناسب شهر خود را رها میکردند و راهی این شهر میشدند. اما اگر امروز نگاهی دقیق داشته باشیم، شاهد خواهیم بود که اتفاقی جدید در راه است.
افزایش اجارهبها و افزایش قیمت مسکن تبعاتی به دنبال داشته است و این تبعات در زندگی شهروندان به خوبی قابل رویت است. رشد قابل توجه قیمت در این بازار طی یک سال اخیر صاحبخانه شدن و حتی اجاره یک خانه مناسب را برای قشر ضعیف و آسیبپذیر جامعه به یک رویا تبدیل کرده است. این مسئله نیازی به تایید مقامات مسئول و یا آمار دقیق سایتها ندارد، کافی است کمی با اجارهنشینان برخورد داشته باشیم تا از وضعیت بد معیشتیشان باخبر شویم.
امروزه باتوجه به شرایط حساسی که در کشور حاکم شده، زندگی افراد را تحتتاثیر قرار داده و روند زندگی آنان را دستخوش تحول کرده است. باتوجه به این تحولات و شرایط اقتصادی کنونی شاهد مهاجرتهای معکوس هستیم. بسیاری از کسانی که دیگر توانایی پرداخت اجارهبها در شهر تهران را ندارند، به اجبار به سوی حاشیهنشینی و زاغهنشینی رفتهاند.
این در حالی است که شرایط زندگی در این مناطق هم چندان مناسب نیست و ساکنانش با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنند. اما اگر بخواهیم از لحاظ قیمتی خانههای حاشیه شهر را با خود شهر مقایسه کنیم، متوجه تفاوت قیمت فاحش آن خواهیم شد. در این میان هم بسیاری از کارشناسان و مسئولان حاشیه تهران مانند پرند و پردیس را گزینه مناسبی برای زندگی شهروندان میدانند.
بهطور حتم اگر وضعیت بازار مسکن به همین روال پیش برود، شاهد حجم وسیعتری از مهاجرتهای معکوس خواهیم بود و به نظر میرسد که اگر مسئولان برای سامان دادن به امور ورود پیدا نکنند با مشکلات بسیاری ازجمله معضل حاشیهنشینی روبهرو خواهیم بود و معضلاتی از جنس فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی! البته باوجود هشدارها در جلوگیری از افزایش حاشیهنشینی که طی سالهای گذشته داده شده است میبینیم که نتیجه معکوس دریافت شده و افراد باتوجه به شرایط اقتصادی تمایل بیشتری برای حاشیهنشینی پیدا کردهاند و همچنان شاهد مهاجرت از تهران و شهرهای دیگر به حاشیه شهر هستیم.
اما باید توجه داشته باشیم که ترغیب افراد برای سکونت در بافتهای فرسوده شهر میتواند تهدیدی برای کلانشهر به حساب آید و این واقعیتی است انکارناپذیر که به نظر میرسد اقدام برای سروسامان دادن به این اوضاع در شرایط کنونی مهم و ضروری است.
مهدی سلطان محمدی، کارشناس فعال بازار مسکن با اشاره به درست پرداختن به مفهوم حاشیهنشینی در کلانشهرها میگوید: در بحث حاشیهنشینی شهر تهران باید بگویم که ما با پدیده کاهش جمعیت این شهر روبهرو نیستیم، اکثر حاشیهنشینیها از روستاها و شهرهای کوچک است.
این افراد سعی میکنند از امکاناتی که در کسب درآمد در کلانشهرها وجود دارد استفاده کنند، اما چون استطاعت زندگی در شهر را ندارند بنابراین در اطراف شهر سکونت میکنند و باعث ایجاد سکونتگاههای غیررسمی میشوند. بنابراین میتوانیم بگوییم که گرانی در مسکن باعث حاشیهنشینی شده است و این پدیده بسیار گسترده است اما باید توجه داشته باشیم که این مسئله باعث کاهش جمعیت در تهران نشده است.
وی میافزاید: در شرایط کنونی باید بگوییم که ما با پدیده جابهجایی جمعیت روبهرو هستیم. افرادی با درآمدهای بالا در شهرستانها تمایل دارند که به تهران بیایند و در مقابل هم بخشی از شهروندان تهران هم که باتوجه به شرایط اقتصادی دیگر قادر به تامین نیازهای اساسیشان نیستند به اجبار به شهرهای کوچکتر و یا حاشیه شهر مهاجرت میکنند. این پدیده از گذشته تاکنون در تمام شهرها بوده است.
من معتقدم با افزایش نرخ بیکاری و نامناسب بودن فضای کار در برخی از استانها، بخشی از خانوارها برای مهاجرت ترغیب میشوند و کلانشهرها آنها را برای جابهجایی جذب میکنند.
اما آنچه درخصوص حاشیهنشینی این افراد مورد توجه قرار میگیرد این است که در بسیاری از موارد آنها در حاشیه کلانشهرها به دستفروشی و یا جمعآوری زباله مشغول میشوند تا زندگی بگذرانند و همانطور که قبلا به آن اشاره کردم چون استطاعت زندگی در شهر را ندارند جذب حاشیه شهر میشوند.
سلطان محمدی با اشاره به مطلوبیت بالای تهران برای زندگی ادامه میدهد: البته باید بگویم که امروزه افزایش قیمت در حوزه مسکن زاغهنشینی و حاشیهنشینی برای شهروندان تهرانی را گسترش داده است اما با این شرایط ما شاهد کاهش جمعیت در تهران نیستیم و در مقابل افرادی از شهرهای دیگر برای زندگی این شهر را انتخاب میکنند.
اگر ما کاهش جمعیت در تهران را داشتیم یقینا اجارهبها و قیمت خرید و فروش به دلیل کم شدن تقاضا کاهش پیدا میکرد. هنگامی که به بازار مسکن در تهران نگاه کرده و قیمتها را با سالهای گذشته مقایسه کنیم متوجه خواهیم شد که این شهر هنوز برای سکونت مطلوبیت بالایی دارد و همچنان تقاضای قوی برای همین میزان عرضه وجود دارد بنابراین باتوجه به مسائلی که ذکر کردم ما اکنون بیشتر شاهد جابهجایی جمعیت هستیم. اگر پدیده حاشیهنشینی را اینگونه نبینیم دچار خطا خواهیم شد.