ماهان شبکه ایرانیان

نقشه صهیونیست‌ها برای آینده فلسطین؛

اهداف پشت پرده یهودی‌سازی مناطق مقدس/ ماجرای قبر یوسف و ادعای عجیب انتقال پیکر یوسفِ پیامبر

تلاش‌های زیادی از سوی صهیونیست‌ها برای الصاق روایت‌های توراتی به مناطق مقدس کرانه باختری انجام می‌شود. این در حالی است که بسیاری از واقعیت‌ها از جمله معماری اسلامی در این مناطق هنوز موجود است.

سرویس جهان مشرق - رژیم صهیونیستی و شهرک‌نشینان اسرائیل همواره تلاش دارند تحت پوشش آموزه های تورات و با استفاده از زور سرنیزه ارتباطی را میان خود و سرزمین‌هایی که اشغال کرده‌اند، ایجاد کنند. آنها در این رابطه تنها به یهودی‌سازی قدس اشغالی بسنده نمی‌کنند. بلکه با سوء استفاده سیاسی از تورات، حدود 23 موقعیت مقدس و مذهبی در کرانه باختری را به صورت مکرر هدف هتک حرمت قرار می‌دهند.

تاریخ مراکز و مناطق دینی و تاریخی در فلسطین به دوره‌های متعددی بر می‌گردد که حاکمیت اسلام در آنجا استقرار داشت. البته بیشترین مناطق مقدس مربوط به دوران مملوکی‌ها و فاطمی‌ها است.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که باید میان مقام و ضریح عادی تفاوت قائل شد. ضریح، قبری شناخته شده است، اما مقام یک مکان مقدس است که ممکن است ضریح در داخل آن باشد یا نه. مقام‌ها گاه بدون قبر هستند و جهت تبرک نسبت به عبور یک فرد از آن مکان بنا نهاده شده‌اند. مقام‌های موجود در فلسطین اشغالی و به ویژه کرانه باختری منسوب به انبیای الهی یا اولیا و صالحین است. این در حالی است که مقام‌های مربوط به انبیا که از قدمت تاریخی بیشتری برخوردارند، شهرت کمتری در میان فلسطینیان دارند.

مناطق مقدس در بخش‌های مختلف کرانه باختری گسترده شده‌اند. بخشی از این مناطق از زمان اشغالگری رژیم صهیونیستی در غزه و کرانه باختری تحت حاکمیت این رژیم قرار دارند. از جمله این موارد می‌توان به غار مشهد ابراهیم واقع در حرم ابراهیمی در شهر الخلیل اشاره کرد که صهیونیست‌ها آن را از فلسطینیان ربوده و اصلاحاتی را در آن انجام داده‌اند. آنها همچنین اقدام به تأسیس شهرک‌های صهیونیست‌نشین در اطراف این منطقه کرده‌اند که از جمله مهمترین این شهرک‌ها می‌توان به کریات اربع اشاره کرد.

بخش دیگری از مقام‌های موجود در فلسطین اشغالی در نتیجه مصادره اراضی جهت تاسیس شهرک‌های صهیونیست نشین یا گسترش برخی از این شهرک‌ها یا ایجاد دیوار نژادپرستانه حائل مفقود شده است.

برخی از مراکز مقدس نیز از سال 1967 تحت حاکمیت اسرائیل درآمده و رژیم صهیونیستی شهرک‌هایی را در نزدیکی آن احداث کرده یا دیوار حائل باعث جدا شدن این مناطق از فلسطینیان شده است. به هرحال رژیم صهیونیستی از مدت‌ها پیش تلاش دارد این مراکز را در اختیار بگیرد. همزمان با این اقدامات هتک حرمت شهرک‌نشینان صهیونیست به مناطق مقدس فلسطینی نیز به شدت ادامه داشته است.

رژیم صهیونیستی یکی از اهداف امضای توافق اوسلو را تحت کنترل گرفتن این مراکز مقدس قرار داد. به عنوان مثال گنبد مسجد بلال بن رباح که اسرائیلی‌ها آن را قبه راحیل می‌خوانند، در ورودی شمالی شهر بیت‌لحم قرار دارد که بر اساس توافق اسلو در مناطق تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. به این ترتیب منطقه مذکور از یک مکان مقدس برای ادیان سه گانه الهی به یک اردوگاه شهرک‌نشینان تبدیل شد که بیت لحم را از نابلس و الخلیل جدا می‌کرد. قبر یوسف و تل بلاطه که در منطقه شرقی شهر نابلوس واقع در شمال فلسطین اشغالی قرار گرفته‌اند، نیز با وجود اینکه در مناطق تحت حاکمیت فلسطینیان هستند، اما به عنوان دو منطقه مقدس یهودی‌ها از مدیریت تشکیلات خودگردان مستثنی شده‌اند.

در روستای عورتا واقع در جنوب شرقی نابلوس نیز گرچه تمام این روستا جزو مناطق موسوم به «ب» قرار دارد، اما مراکز مقدس این روستا در چارچوب مناطق تحت سلطه رژیم صهیونیستی قرار داده شده است. لازم به ذکر است که مناطق «الف» تحت حاکمیت اداری و امنیتی تشکیلات خودگردان و مناطق «ج» تحت حاکمیت اداری و امنیتی رژیم صهیونیستی قرار دارد. ولی مناطق «ب» تحت حاکمیت اداری تشکیلات خودگردان و حاکمیت امنیتی رژیم صهیونیستی است.

با این وجود رژیم صهیونیستی نتوانست در خصوص مراکز مقدس داخل شهرهای بزرگ فلسطینی نشین اقدام قابل توجهی انجام دهد، این مناطق اما سهم گسترده‌ای از یورش های مکرر صهیونیست‌ها در شهرهای نابلس و بیت‌لحم و الخلیل را به خود اختصاص داده اند. اسرائیل به این ترتیب تلاش دارد مناطق مقدس در این شهرها را یهودی‌سازی کرده و آنها را به عنوان بخشی از تاریخ موهوم خود معرفی کند، یا دست کم کنترل امنیتی این مناطق را در دست بگیرد.

رژیم صهیونیستی هر اندازه که دسترسی به این مناطق مشکل باشد اهمیت ویژه‌ای در ابعاد سیاسی و دینی و تاریخی به این مراکز می‌دهد و صهیونیست‌های هتک حرمت کننده به این مناطق را مورد پوشش دولتی و امنیتی قرار می‌دهد. ارتش رژیم اسرائیل و نیروهای امنیتی ضامن حفظ امنیت صهیونیست‌ها در یورش به مناطق مختلف این شهرها می‌شوند و برخی اراضی فلسطینی در اطراف این مناطق را مصادره می‌کنند.

این در حالی است که منابع پیگیری کننده این تحولات می‌گویند که طی 5 سال گذشته برخی افراد متخصص در زمینه آثار باستانی و جستجو و حفاری نیز در میان صهیونیست‌هایی که اقدام به هتک حرمت این مناطق می‌کنند، وجود دارند تا آنها را مورد ارزیابی قرار دهند.

بنا به گزارش روزنامه الاخبار لبنان، رژیم صهیونیستی همچنین برای پر کردن شکاف گسترده موجود میان علم باستان‌شناسی و آموزه‌های تلمودی و توراتی تلاش گسترده‌ای انجام می‌دهد. کنکاش‌های اسرائیلی‌ها و حتی کشورهای غربی از دهه 90 قرن گذشته میلادی نتوانست این شکاف‌ها را پر کند. بلکه برعکس، اطلاعات موجود نشان می‌دهد که موقعیت فلسطین با چهره قدیمی که تاریخ اسرائیل از آن معرفی می‌کند، بسیار متفاوت است و امکان تناسب آن بسیار مشکل است.

به همین علت تلاش‌های زیادی از سوی صهیونیست‌ها برای الصاق روایت‌های توراتی به مناطق مقدس کرانه باختری انجام می‌شود. این در حالی است که بسیاری از واقعیت ها از جمله معماری اسلامی موجود در این مناطق تاکنون به قوت خود باقی است و در تمامی مناطق فلسطینی این موضوع قابل رصد است.

رژیم صهیونیستی همچنین از برخی از این مناطق به عنوان دستاویزی برای تجاوز به شهرک های فلسطینی استفاده می‌کند. به عنوان مثال مقامی که برای یوشع بن نون مشخص شده، دستاویزی شده تا اسرائیلی‌ها توجیهی برای یورش به منطقه کفل حارس واقع در شمال سلفیت داشته باشند. این در حالی است که روایت اصلی نشان می‌دهد که قبر این پیامبر در منطقه اشغالی طبریا قرار دارد. همین تناقض در خصوص مسجد النبی یونس در منطقه حلحول واقع در شمال الخلیل نیز وجود دارد و صهیونیست‌ها به بهانه وجود قبر حضرت یونس اقدام به یورش به این مسجد می‌کنند. این در حالی است که قبر حضرت یونس به دو منطقه دیگر نیز منسوب شده که شهر موصل عراق و بین شهرهای ادلب و حلب سوریه است.

روزنامه الاخبار در مقاله دیگری می نویسد که با وجود اینکه بیشتر مراکز مقدس و دینی فلسطین در قلب تجمعات و مناطق مسکونی فلسطین نشین قرار دارند، اما بیشتر آنها در برابر یورش‌های شهرک نشینان و صهیونیست‌ها از خود ضعف نشان می‌دهند.

یکی از مهمترین عوامل این اتفاق، تغییر دیدگاه جامعه فلسطینی به این مناطق مقدس است. رویکرد کلی فلسطینی‌ها در گذشته نسبت به این مناطق گرایش به تصوف و مقدس شمردن اولیای الهی داشت، به همین علت این مناطق مورد توجه ویژه مردم بود. اما در اواخر دهه هفتاد قرن گذشته این اعتقادات ضعیف‌تر شده و مناطق مذکور رسماً رها شدند.

از سوی دیگر یهودیان صهیونیست یورش‌های خود به این مناطق را تحت پوشش نیروهای امنیتی و ارتش ادامه می‌دهند. به عنوان مثال مقام یونس پیامبر در حلحول به علت اینکه با تمرکز بالای ساکنان فلسطینی مواجه است، کمتر مورد تجاوز صهیونیست‌ها قرار می گیرد.

از سوی دیگر عمده مسئولیت بی‌اهمیتی به این مناطق بر دوش تشکیلات خودگردان فلسطین و وزارت اوقاف آن است. این تشکیلات هیچ اهمیتی به مناطق مذکور نمی‌دهند و مانند سایر مناطق فلسطین با این مراکز تعامل می کند. تشکیلات خودگردان تنها اقدام به محافظت از قبر یوسف در شرق نابلس می‌کند تا آن را از یورش‌های مستمر صهیونیست‌ها در امان نگه دارد، اما صهیونیست‌ها با هماهنگی‌های امنیتی و با مجوز تشکیلات خودگردان به این مکان نیز هجوم می‌آورند.

** قبر یوسف کانون درگیری فلسطینی ها و صهیونیست‌ها

در مورد قبر یوسف واقع در شرق نابلوس میان آموزه‌های صهیونیستی و فلسطینی اختلاف نظر وجود دارد. روایت فلسطینی معتقد است که این منطقه قبر «یوسف دویکات» یکی از شخصیت‌های برجسته و صالح و شیخ روستای بلاطة البلد است. این در حالی است که صهیونیست‌ها مدعی هستند که قبر یوسف پیامبر در این منطقه است و جنازه حضرت یوسف از مصر به این منطقه انتقال داده شده است. تاریخ این ادعا به سال 1967 باز می‌گردد، زمانی که زئیف زاحور که پیش از این افسر ارتش بوده و الان خود را پروفسور می‌داند، با یک گشتی ارتش به منطقه رفت و یک شیخ فلسطینی را دید که در این مقام خدمت می‌کند. او بلافاصله این فلسطینی را از آنجا بیرون کرد و بلدوزر را خبر کرد تا منطقه اطراف این مقام را با خاک یکسان کند.

در حال حاضر صهیونیست‌ها این منطقه را کاملاً منطبق بر شعائر تلمودی درست کرده و قرآن‌ها را جمع‌آوری کرده و کتاب‌های عبری را جایگزین آن کرده‌اند. این منطقه به علت اینکه صدها هزار فلسطینی در روستاها و شهرها و اردوگاه‌های اطراف آن مستقر هستند، می‌تواند پتانسیل خوبی برای مقاومت در برابر اشغالگری صهیونیست‌ها داشته باشد. در حال حاضر فلسطینی‌ها این منطقه را بهترین و سریعترین منطقه تماس با دشمن می‌دانند. به ویژه که در ایستگاه بازرسی این منطقه نیز امکان تعقیب و گریز وجود ندارد.

در پی حوادث اکتبر سال 2000 و اندکی پس از آغاز انتفاضه الاقصی، درگیری‌های شدیدی در این منطقه آغاز شد و صدها جوان فلسطین با شیشه‌های آتش زا و سنگ به عناصر مسلح صهیونیست مستقر در این منطقه حمله کردند و تا چند ساعت آنجا را از وجود صهیونیست‌ها پاکسازی کردند. در این درگیری‌ها یک نظامی اسرائیلی به هلاکت رسیده و چند نفر دیگر زخمی شدند. همچنین شش فلسطینی نیز به شهادت رسیدند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان