به گزارش ایسنا، در سومین سلسله نشستهای تخصصی میراث فرهنگی استان تهران با موضوع «بازشناسی میراث معماری مدرن شهر تهران» که سه شنبه 14 اسفند در سالن همایشهای موزه فرش برگزار شد، عبدالرضا گلپایگانی - معاون شهرداری و شهرسازی تهران - از چند اتفاق جدید در حوزه میراث فرهنگی در لالهزار و کارخانه سیمان شهر ری خبر داد.
وی گفت: برای «معماری صنعتی تهران» قصد احیای کارخانهی سیمان ری و تبدیل آن به «موزه صنعت» را داریم. در این فضا به واسطهی ویژگیهای خاصی که از معماری صنعتی تهران و میراث صنعتی شهر تهران دارد، قصد انجام فعالیتهایی را داریم و امیدواریم با کمک دولت بتوانیم ایدهها را در زمینهی کارخانهی سیمان ری عملیاتی کنیم.
او با اشاره به تعریف مسئولیت جدیدی در شهرداری تهران، برای ایجاد خانهای که بتواند محلی برای گفتوگو دربارهی معماری ایرانی و اسلامی باشد، افزود: قصد داریم تا خانه استاد لرزاده را تبدیل به خانه معماری کنیم، تا سلیقه معماری مردم را ارتقا دهیم.
وی با تاکید بر اینکه در ارتقای سلیقه مردم، حتماً انجمنها و نهادهای مدنی بهتر از نهادهای وابسته به دولت و شهرداریها کار میکنند، ادامه داد: دانشگاهها، صدا و سیما، مراکز تبلیغاتی و فرهنگی نیز میتوانند در این زمینه کمک کنند تا حس و سلیقه مردم را نسبت به شناخت درست و بهتر از معماری ارتقا دهند.
گلپایگانی با اشاره به اقداماتی که در حال حاضر در میراثهای معماری مدرن دوره تهران در حال انجام است، بیان کرد: برنامهریزی و کار برای خیابان لالهزار نیز در دستور کار قرار گرفت و معماری پیش از دوره مدرن و اقداماتی که «وارطان» یا «مارکوف» در تقاطع جمهوری و لالهزار انجام داده است، میتواند زمینهساز کارهای خوبی در خیابان لالهزار باشد.
او با تاکید بر اینکه برنامهی مناسبی برای خیابان لالهزار در دستور کار دارند، افزود: دنبال ارزشهای معماری دوره معاصر تهران نیز هستیم تا با بازشناسی این فضا، آن را به مردم معرفی کنیم.
ارتقا سلیقهی معماری مردم را در دستور کار مدیریت شهری
معاون شهرداری و شهرسازی تهران در ادامه با بیان اینکه رویکرد شخص شهردار و شهرداری تهران بر حفظ ارزشهای تاریخی، هنری و طبیعی شهر تهران است، اظهار کرد: امیدواریم بتوانیم در این دوره مدیریت شهری، نقش و وظیفهای که در ارتقای کیفیت فضای شهری و فضاهای معماری و ارتقای سلیقهی معماری مردم بر عهده ماست را به درستی انجام دهیم.
او با اشاره به ارتباط معماری ایرانی و معماری غرب و تأثیرات متقابلی که معماری غرب بر معماری ایرانی گذاشته است، افزود: ارتباط ما با دنیای غرب و تمدن غرب از اواسط دورهی صفویه آغاز شد، اما آن در حوزهی معماری با یک تأخیر طولانیتری همراه بود، ولی آن ارتباط در ادبیات، شعر و هنرهای تجسمی نزدیکتر بوده است.
وی با بیان اینکه فرهنگِ غالبِ موجود بین فرهنگ ایرانی و فرهنگ غربی، متعلق به شاید 100 سال گذشته در دنیاست، افزود: شاید این فرهنگ بیشتر به واسطهی تسلط و چیرگی فرهنگ غرب و معماری غرب بر معماری ما ایجاد شده است، اما به هر صورت معمارانی که دانشگاههای ما تربیت کردهاند، بعضاً توجه به عمق معماری ایرانی و ویژگیهای معماری ایرانی هم داشتهاند.
او اضافه کرد: شاید چند جریان فکری در ارتباط با معماری ایرانی در ایران شکل گرفته است، برخی فکر میکردند یا نوع نگاهشان به امتداد معماری ایرانی این بود که سنت را در شرایط امروز نیز باید عیناً تکرار کرد. این طرز تفکرها بر سنتگراییِ صرف، پافشاری میکنند و برخی دیگر نیز فکر میکنند یا نوع نگاهشان این است که در معماری یک مفاهیم ذاتی وجود دارد که باید مفاهیم آن را بشناسیم و به زبان امروزی بیان کنیم.
وی ادامه داد: برخی فکر میکنند یا نوع نگاهشان این است که کلاً معماری ایرانی دورهای داشته و تمام شده است، بنابراین باید کنار گذاشته شود، این نیز یک تفکر است که فکر میکند معماری امروز ایرانی باید زایش دیگری بدون توجه به تاریخِ خود داشته باشد.
معماری ایرانی، معماری زنده در حال انقراض در ایران
معاون شهرداری و شهرسازی تهران، معماری ایرانی را یکی از شاخههای صاحب روش در دنیا دانست و افزود: معماری ایرانی یک موجود زنده قابل شمارش و حساب است، یک تصور موهوم نیست. امروز با گفتن نام معماری ایرانی فوری به ذهنمان خانه، مسجد، بازار و مدرسه ایرانی میآید که این نشان میدهد آن یک موجود زنده است. اما در برخورد با این موجود زنده، شرایط را در دوره مدرن و با توجه به ضوابطی که بیشتر از طرف شهرداریها بر ساخت و ساز جاری شده، محدود و محصور کردهایم که اجازه رشد و نمو و به روز شدن به آن ندادهایم.
گلپایگانی مهمترین اقدام کنونی در شهرداری تهران را اجازهی ادامهی حیات به این موجود زندهی در حال انقراض یعنی معماری ایرانی، دانست و ادامه داد: شاید نیازِ زیادی به این که به صورت دستوری از آن حمایت کنیم، وجود نداشته باشد، اما اگر اجازه دهیم این موجود زنده بالنده شده و ویژگیهایش را از دورن خود نمایش دهد، حتماً میتوانیم یک معماری خوب ایرانی شده متناسب با شرایط امروز را در تداوم تاریخ معماری داشته باشیم.
او با اشاره به مقایسهای که مولوی بین «تاج هُدهُد» و «تاج پادشاهان» دارد، میگوید: تاج هدهد از سر او بلند میشود، اما تاج پادشاه بربسته روی سر پادشاه است، بنابراین اگر بخواهیم بین معماری امروز ایران با تاریخ و تمدن معماری ارتباطی برقرار کنیم، باید اجازه دهیم که آن مانند تاج هدهد رشد کند. بنابراین حتماً با توجه به این ریشه تاریخی میتوانیم کارهای خوبی ارائه دهیم، حتی گفتوگوی بین تمدنها و معماری غرب و معماری ایرانی، نیز میتواند نتایج خوبی به دنبال داشته باشد.
معاون شهرداری و شهرسازی تهران لزوم گفتوگو بودن در این شرایط و نه تقلید را مؤثر دانست و افزود: وقتی در دوره قاجار و در معماری ایرانی، کلاه فرنگی روی بناهای در دست ساخت، ارتباطی بین فرهنگ و معماری غربی با معماری ایرانی ایجاد و حتی به گونهای با یکدیگر تلفیق شدند که نمیتوانستیم آنها را از یکدیگر جدا کنیم. حتی امروز آن یکی از اجزای لاینفک معماری دوره قاجاری محسوب میشود.
گلپایگانی تاکید میکند: اگر این اعتماد به نفس رابه معماران خود دهیم و دست و پای معمارانمان را با ضوابطی که نمیدانیم ریشهاش کجاست، نبندیم حتماً معماری ایرانی میتواند روزآمد ومتناسب با ویژگیهای تاریخی و فرهنگی خود رشد کند.
در سومین نشست از سلسله گفتوگوهای تخصصی با موضوع «بازشناسی میراث معماری مدرن شهر تهران» که با تلاش محسن شیخالاسلامی - معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران - برگزار میشود، مهدی علیزاده - مالک و معمار اثر ثبتی خانه علیزاده - نیز به بررسی ناگفتههای معماری این اثر ملی پرداخت.