نه مثل خیابانهای شلوغ شهر ازدحام جمعیت را احساس میکنی و نه میتوانی بگویی نمایشگاه بهاره تهرانیها سوت و کور است. مردم میگویند که برای مقایسه قیمتها و تخفیفها با بازار آمدهاند و فروشندگان زیادی تاکید میکنند که تنها در حال پاسخگویی و قیمتدادن هستند و نه فروش.
به گزارش به نقل از روزنامه شهروند ،آنها میگویند مردم کمتر از سالهای گذشته خرید میکنند و مردم میگویند با عیدی و حقوقی که گرفتهاند و جهش قیمتهای امسال باید قید خرید بسیاری از کالاها را بزنند. در این میان فروشندگان لباس کودک راضیتر از بقیه به نظر میرسند و میگویند والدین خرید برای خودشان را فاکتور گرفتهاند اما همچنان هر طوری که هست، برای بچههایشان خرید میکنند.
البته بازدیدکنندگان زیادی هم معتقدند که «عید مال بچههاست!» و والدین راحتتر می توانند قید کالاهای مورد نیاز خود را بزنند.
در این میان قیمتهای مصوب اتحادیهها و نرخهایی که در اخبار اعلام میشود، تا حدی تخیلی به نظر میرسد و قیمتها آنچنان از تصور مردم از بازار این روزها دور نیست.
سه نمایشگاه بهاره برای تهرانیها
اینجا همه چیز وجود دارد؛ از لباس و پوشاک و کیف و کفش گرفته تا میوه و آجیل و شیرینی و حتی سوغاتی شهرهای مختلف. در آستانه عید نوروز بهتازگی سه نمایشگاه بهاره برای تهرانیها ایجاد شده است. سه نمایشگاه فروش بهاره در تهران یکی در ضلع جنوبی مصلی، بوستان ولایت و فرهنگسرای خاوران بر پا شده است که ساعت کاری آنها از ساعت 11 تا 21 است و البته فروشندگان میگویند که نظارت سختگیرانه از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت روی قیمتها وجود دارد و آنها نمیتوانند گرانفروشی کنند.
بر اساس اخباری که اتاق اصناف و سایر نهادهای متولی بازار اعلام کردهاند حدود 1300 غرفه درمجموع سه نمایشگاه مشغول عرضه کالاهای مایحتاج شب عید مردم هستند.
عرضه مستقیم نه، عرضه غیرمستقیم!
نمایشگاه مثل بسیاری از خیابانهای شهر در آستانه نوروز تقریبا پرجمعیت به نظر میرسد و تعداد زیادی از فروشندگان از کسادی بازار و امیدشان به همین نمایشگاه بهاره و بازار دم عید میگویند. در این میان تعداد کمی از فروشندهها هم راضی به نظر می رسند؛ فروشندگانی که کالاهای ضروریتر مانند لباس و پوشاک یا مواد غذایی را میفروشند.
اما مردمی که به نمایشگاه آمدهاند، خیلیها با تصور ارزانتربودن قیمت کالاها در نمایشگاه آمدهاند.البته زمانی که پا در نمایشگاه بگذارید تازه متوجه اصل ماجرا میشوید؛ چرا که تنها برای برخی از اجناس قیمتها کمی مناسبتر است و تعداد زیادی از مشتریان به «شهروند» میگویند: «قیمتها با بازار تفاوتی ندارد و آنقدری نیست که آمدن به نمایشگاه خیلی به صرفه باشد.»
در محوطه به زنی میانسال برمیخورم که روی یکی از صندلیهای محوطه نشسته است و هیچ نایلونی به دست ندارد؛ کنار او مینشینم بدون آنکه چیزی بگویم شروع به صحبت میکند: «با حقوق کارمندی چه میشود خرید! میخواستم برای نوهام عیدی بخرم یک دست لباس بچگانه ١٥٠ هزار تومان شده است و بسیاری از مردم دست خالی از نمایشگاه خارج میشوند.»
او بعد از لحظاتی مکث ادامه میدهد: «قیمتها آنقدر بالاست که نتوانستم برای عید چیزی بخرم و در نمایشگاه هم کمتر میتوانید کالای ارزانی پیدا کنید.»
زهرا که دختر جوانی است و برای خرید به نمایشگاه آمده است، میگوید: «قیمتهای بازار با نمایشگاه تفاوت ندارد مگر اجناسی باشند که سال گذشته فروش خوبی داشته باشند و اکنون که آن کالاها در خواب بازار قرار گرفته است، تخفیفهای نسبتا خوبی برایشان اختصاص پیدا کرده است؛ به همین جهت مشتریان فکر میکنند نمایشگاه اجناس ارزانتری نسبت به بازار دارد.»
کیف و کفشی که در زمان آف بازار ١٢٠ هزار تومان قیمت داشت، در همین نمایشگاه قیمتی حدود ١٨٠ هزار تومان دارد؛ همچنین کیفهایی که دستفروشهای خیابانهای جمهوری و ولیعصر به حراج میگذارند، در نمایشگاه قیمت ٦٠-٧٠ هزار تومانی دارد.
البته برخلاف ادعای هر ساله متولیان نمایشگاه مبنی بر اینکه کالا به صورت مستقیم از سمت تولیدکنندگان عرضه میشود، بسیاری از غرفهدارها میگویند که در بازار مغازه دارند و برای فروش بخشی از کالاهای مغازهشان به نمایشگاه آمدهاند.
لباس بچه و خوراکی در صدر پرفروشترینها
با وجود این غرفههایی که به لباس کودکان اختصاص پیدا کرده است، از همهجا شلوغتر به نظر میرسد و پس از آن بخش ویژه خوراکیها مشتریان زیادی را پای غرفهها کشانده بود؛ اما بخشهای لوازم خانگی و پوشاک زنانه و مردانه چنگی به دل نمیزد و سوت و کورتر از بقیه غرفهها به نظر میرسید.
وارد غرفهای میشوم و از شرایطی که دارند، جویا میشوم. مردی با قامت بلند و چهرهای نه چندان سالخورده پیش میآید و میگوید: «سال گذشته فروش بسیار خوبی داشتهایم؛ اما حالا با آنکه دو روز از نمایشگاه میگذرد، کمتر کسی خرید میکند و امیدمان به روزهای پایانی نمایشگاه است.»
آرش که غرفهدار لباس کودک است از فروشش رضایت دارد و میگوید: «با وجود شرایط اقتصادی نامناسب در این دو روز فروش خوبی داشتیم؛ به طوری که پدر و مادرها از مخارج خود فاکتور میگیرند و برای کودکانشان خرید میکنند. همین امر موجب شده تا در دو روز اول کاری فروش خوبی داشته باشیم حتی نسبت به سال گذشته فروش بهتری داشتهایم.»
البته دیگر فروشندگانی که غرفههایی را اجاره کرده بودند، نظری متفاوت دارند و میگویند: «دخل و خرجمان با هم همخوانی ندارد.» محمد و سعید دو دوستی هستند که مشترکا غرفهای را اجاره کردهاند و دخل و خرجشان با هم جور درنمیآید: محمد لباس های مردانه مغازهاش را برای فروش به نمایشگاه آورده و میگوید: «از دیروز سود که نداشتم هیچ، ضرر هم دادهام؛ تنها شانسی که آوردهام اجاره غرفه به صورت اشتراکی است.
البته وضعیت دوستم کمی بهتر از من است؛ چرا که او لباسهای پرمصرفتر و راحتی زنانه و مردانه را دارد و به همین دلیل میزان فروشش بالاتر است.» سعید هم که لیستی از فروشهای روزانه به دست دارد و حساب و کتاب میکند، رو به من کرد و گفت که «همین که ضرر ندهیم جای شکرش باقی است؛ روزانه ٦٥٠ هزار تومان اجاره غرفه میدهیم ٦٠ هزار تومان دستمزد روزانه فروشنده است و حداقل نزدیک به ٣٠ -٤٠ هزار تومان هزینه رفت و آمد و ناهار میشود که سرجمع ٧٥٠ هزار تومان میشود، در صورتی که ما نصف این مبلغ را هم به صورت مشترک درآمد نداریم.»
پوشاک عرضهشده در نمایشگاه از نظر کیفیت در سطح متوسطی قرار دارد و از نظر قیمت تفاوت چندانی با مناطق متوسط شهر و بازار بزرگ تهران ندارد؛ به عنوان مثال
یک دست لباس رسمی برای کودک سه تا چهار ساله حدود ١٠٠ تا ٢٠٠ هزار تومان تمام میشود و قیمت شلوار جین ایرانی برای آقایان در نمایشگاه بین ٧٠ تا ١٢٠ هزار تومان قیمت دارد. مانتوهای عرضهشده در نمایشگاه پوشاک هم بین ٧٠ تا ١٦٠ هزار تومان قیمت دارند. البته می توانید در نمایشگاه مانتوهای تابستانه ساده با قیمت ٤٠ تا ٥٠ هزار تومان هم پیدا کنید.
آجیل نمایشگاه ٢٠ درصد ارزانتر است
در میان غرفهداران مواد غذایی، میوهفروشها و مرغفروشها و حتی شیرینیفروشها وضعیت بهتری دارند و تقریبا خیلیها دور آجیل و خشکبار را خط کشیدهاند.
حمید یکی از فروشندگانی است که در نمایشگاه غرفه خشکبار دارد و میگوید: «در بازار وضعیت خوبی نداریم برای همین مجبور شدیم غرفهای کرایه کنیم. این روزها وضعیت به قدری وخیم شده است که مردم مجبورند تنها برای نیاز مصرفی خود خرید کنند. اگر سالهای گذشته به صورت کیلویی پسته و بادام خریداری میکردند، حالا به صورت گرمی خشکبار را خریداری میکنند؛ مردم قدرت خرید خود را از دست دادهاند.»
اما واقعا اجناس بنجل در نمایشگاه بهاره فروخته میشود؟ حمید در پاسخ به این سوال میگوید: «اجناس موجود در نمایشگاه از نظر کیفیت تفاوت خاصی با اجناس بازار بزرگ تهران ندارد و در واقع اینجا مغازهداران غرفه اجاره کردهاند.»
او درباره تفاوت قیمت آجیل در نمایشگاه با بازار هم توضیح میدهد: «قیمتها حدود ٢٠درصد پایینتر از بازار است. ضمن اینکه نمایشگاه برای ما نرخگذاری کرده است و به همین جهت نمیتوانیم بالاتر از نرخ مصوب اجناس خود را به فروش برسانیم.»
نهایت قیمت پسته در نمایشگاه ٢٠٠ هزار تومان است؛ البته باید در نظر داشت که این موضوع بستگی به درجهبندی پستهها هم دارد؛ چرا که قیمت ١٨٠ هزار تومانی هم در بین قیمتها برای پسته به چشم میخورد؛ البته فروشندگان میگفتند دیگر پسته به عنوان آجیل عید خریداری نمیشود بلکه برای نیاز روزمره است. شاید برای همین است که مردم تخمه ژاپنی ٦٠ هزار تومانی را جایگزین پسته ٢٠٠هزار تومانی کردهاند.
در غرفه لوازم خانگی هم بیشتر کالاها و برندهایی عرضه شده است که در بازار متقاضیان کمتری دارد و در انبارها مانده است؛ مثلا تلویزیونهای بزرگتر که مشتریانشان را از دست دادهاند یا لوازم برقی چینی که غیر ضروریترند؛ وسایلی مانند ساندویچساز و همزن و.... قیمتها هم البته مناسبتر از بازار به نظر میرسد و به گفته فروشندگان حدود ٣٠درصد ارزانتر از بازار
فروخته میشوند.