به گزارش ایسنا، روایت دفاع مقدس مکمل اصل دفاع مقدس و عامل زنده نگه داشتن آن است و برای تحقق این هدف بنیادی باید از چارچوب صحیح، دقیق و دانش و تجربه برخوردار باشد. از اینرو، چه باید روایت کرد و چه نباید روایت شود، موضوع اصلی راهیان نور و هرگونه خوانش عمومی از دفاع مقدس است.
در همین راستا «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» به واکاوی برخی از آسیبهایی که در روایتگری به چشم میخورد پرداخته است.
برداشتهای شخصی
بعضاً مشاهده میشود راویان در بخشهایی از روایتهای خود، نقل و قولها یا حرفها و اقداماتی را به مسئولین یا افرادی نسبت میدهند که چنین نقلی در تاریخ انقلاب و جنگ ثبت نشده است و بیشتر به نظر میرسد نظر و برداشت شخصی راویان است.
انتظار این است که حتیالامکان در هر روایت تاریخی و بهویژه در روایتهای مربوط به دفاع مقدس، قضاوتها و برداشتهای شخصی در روایت داخل نشود و روایت، دستخوش کم و زیاد شدنهای سلیقهای نشود و در این صورت است که در روایت، حالت وقار و مستند بودن آن حفظ میشود.
اطلاعات غیر صحیح
در بخشهایی از روایتها معمولاً به صورت سهوی و ناخواسته بهدلیل تعجیل در بیان کلمات و جملات و یا عدم اطلاعات کافی، متأسفانه اخبار و اطلاعات غلط به مخاطب منتقل میشود.
اغراق و مبالغه
از آفتهای عمده در روایتگری راهیان نور مبالغه میباشد. معمولاً در اکثر روایتها، خصوصاً در بخشهای توصیفی و حماسی، راوی در دام مبالغه میافتد. که البته این امر باعث خدشه در روایت خواهد شد.
بیان صحنههای دلخراش
روایت راویان در راهیان نور بایستی هدفمند و با دقت و توجه به جنبههای معرفتی و حماسی آن باشد.
نپرداختن به جغرافیا و موضوعات اساسی عملیاتی
در روایتهای راویان در راهیان نور، پیرامون مباحث نظامی و عملیاتی، ضعف و کمبودهای بسیاری مشاهده میشود. هرچند معتقدیم که به تناسب نیاز مخاطب باید در این مقوله مطالبی توسط راویان در روایتها ارائه شود، اما جا دارد که راویان در بخش نخست از روایت خود به جغرافیای منطقه و تشریح مختصر عملیاتهای نظامی بپردازند. مسلماً موضوعات عملیاتی و نظامی برای خصوصاً مخاطبان جوان جذابیت دارد که امروزه به میزان زیادی در روایتها کمبود آن احساس میشود.
عدم توجه کافی به جنبههای تدبیر و نبوغ رزمندگان
برخی از راویان بارها در روایت خود به جنبههای معنوی و معرفتی در دفاع مقدس اشاره میکنند که به حق و لازم است اما در این بین تأکید بیش از اندازه بر مؤلفه معنویت در دفاع مقدس باعث شده که تلاش و نبوغ کمنظیر رزمندگان و فرماندهان جوان آنها کمتر به چشم بیاید.
تأکید بر جنبههای شهود و الهام
در روایتهای راهیان نور بارها مشاهده شده که راویان به جنبههایی از خواب و الهام پیرامون شهدا اشاره میکنند. پرداختن به خواب و الهام به فرض صحت، با وجود این همه مطالب گفته نشده پیرامون ابعاد مختلف جنگ و سیره شهدا و رزمندگان در روایت راهیان نور ضرورتی ندارد. شهودی روایت کردن موجب میشود که مخاطب با فضایی متفاوت از آنچه به ظاهر دیده میشود مواجه شود.
فضایی که در آن حوادث و وقایع دفاع مقدس به زبانی توصیف میشود که یک فضای شهودی است و تنها برای فرد حاضر در صحنه امکان درک وجود دارد. در این نوع نگاه که متأسفانه در اکثر راویان رزمنده مشاهده میشود فرد با یک دنیای آرمانی مواجه میشود که تنها برای شخص راوی امکان وقوع داشته و تقریباً دیگران از دستیابی به این دنیا و فهم آن محروم میباشند.
داستان سرایی و تأکید بر گریاندن مخاطب
روایت مطلوب به زعم برخی باید همراه با اشک گرفتن از زائران باشد. یک رویه غالب در روایتهای راهیان نور که خیلی هم مرسوم شده، تأکید بر گریاندن مخاطب میباشد. اصرار بر این رویه باعث شده تا روایتهایی عجیب و غریب در راهیان نور پدید آید که مسلماً با شأن و منزلت شهید و شهادت و دفاع مقدس فاصله بسیار دارد.
بعضی راویان برای نشان دادن مظلومیت رزمندگان اسلام، اقدام به داستانسرایی و توصیفات دون شأن شهدا میکنند.
عدم شناخت نیازهای مخاطب
راوی بایستی توجه داشته باشد که آیا بواسطه بیان وقایع و حوادث جنگ میتواند مسأله مورد نیاز مخاطب خود را در قالب روایتی مناسب ارائه کند یا نه؟ راوی باید خلاءها و نیازهای مخاطبین و فضای جامعه خود را بشناسد و متناسب با این نیازها، مباحث معرفتی را به مخاطب انتقال دهد. اگر راوی به دنبال مسألهیابی برای شرح وقایع و روایت خود نباشد و نتواند روایت خود را به مسائل قابل لمس و مورد نیاز مخاطب نزدیک کند، در آن صورت تأثیر روایت به حداقل میرسد.
پراکندهگویی در بیان
بیتوجهی به اینکه راوی مطالب خود را از کجا آغاز کند و چه مطالبی را در روایت خود بیان کند یکی از مشکلاتی است که اکثر راویان با آن مواجه هستند و باعث شده که نوعی در همریختگی مطلب و آشفتگی کلام برای مخاطبین به وجود آید. راوی قبل از روایت باید بداند که دقیقاً چه میخواهد بگوید. اگر راویان از یک سناریو برای بیان مطالب خود استفاده کنند میتوانند این معضل و آشفتگی را برای مخاطبین خود حل کنند. راوی بایستی قبل از روایت، در یک لیست و در قالب یک طرح، مشخص کند که میخواهد به چه محورهایی بپردازد و بعد طبق همان طرح، روایت خود را شروع کند.
اکتفا کردن به خاطرات ذهنی و عدم مطالعه منابع اصلی دفاع مقدس
یکی از آفتهای روایتگری راهیان نور، بداههگویی درباره جنگ و دفاع مقدس با تکیه بر خاطرات ذهنی راویان میباشد. راوی بایستی آنقدر برایش اهمیت داشته باشد که چه مطالبی را و از کجا نقل میکند. به هر حال ذهن انسان محدودیت دارد و اگر راوی صرفاً اعتماد به خاطرات ذهنی خود بکند امکان خطا و جابجایی مفاهیم و موضوعات در روایتها بیشتر بروز میکند. اهل مطالعه بودن راویان، اولین اثر آن منسجم و حسابشده و دقیق روایت کردن را برای راهیان نور به ارمغان میآورد. آمارهای غلط و اطلاعات متناقض در روایتها نتیجه همین عدم مطالعه و دقت در منابع جنگ میباشد.